2023-06-06 23:09:15
اگر شما شغلی داشتید و از شرایط کاری و حقوقش راضی بودید، آیا دنبال شغل دیگری میرفتید؟
به احتمال زیاد نه. اما اگر شغل شما انقدر بد بود که صبحها آرزو میکردید ای کاش هیچوقت صبح نمیشد و سر این کار نمیرفتید چه؟ قطعا دنبال شغل بهتری میگشتید.
مردمی که ناراضی هستند و «امید» ندارند، دنبال تغییر هستند و افراد یا گروههایی که این تغییر را قول دهند را دنبال میکنند.
در حقیقت، بزرگترین عامل نارضایتی در میان افرادی که شغل مناسبی ندارند، لزوما کمبود پول نیست، بلکه نداشتن امیده.
ازینرو بیشتر افرادی که شغل ندارن دنباله روی کسانی هستند که به اونا امید میدن نه کسانی که به اونا پول میدن. اگر امید داشته باشی، حتی اگر کورسویی از امید باشه، به این باور درونی میرسی که میتونی از پس زندگیت بر بیای.
به همین خاطره که داشتن این حس و حال که آیندهی بهتر در چند قدمی ماست، و امید به اون، میتونه به تجمعات گسترده شکل بده.
اریک هوفر در کتاب مرید راستین میگه که انقلاب فرانسه با بارور شدن این فکر در میان تودهها شکل گرفت که میگفتن انسان بالذات گناهکار نیست، بلکه توانایی تفکر و استدلال داره.
چیزی که تا قبل از اون ایدهی غالب نبود.
با پراکنده شدن همین ایده و شکلگیری چهرهای تواناتری از انسان، خون جدیدی در میان مردم تزریق شد و قدرتی در اونها شکل گرفت که منجر به انقلاب و دموکریزاسیون شد.
اما داشتن امید تنها فاکتور پیشبرندهی تفکر تغییر نیست.
دانستن اینکه «داشتن X چقدر ارزشمنده» نیز تاثیر مشابهی داره. برای مثال، طبقهی فقیر جدید (یعنی افرادی که قبلا دارا بودن و الان ندار شدن)، قدرتمندترین نیروی تغییر هستند چون میدونن که دنبال چی هستن و چی رو از دست دادن.
نویسنده از انقلاب پیوریتن در دوره جنگهای داخلی انگلیس مثال میاره و میگه این اجتماع قدرتمند به اون تغییرات سرعت بخشیدن.
پیوریتنها آدمهای بودن زمیندار که اربابان منطقهای اونها رو از زمین بیرون کرده بودن و از زمین برای چرای حیوانات استفاده میکردن. مردمی که چیزی از دست دادن، میجنگن تا اون رو پس بگیرن.
کتاب مرید راستین یا True Believer درباره چگونگی شکلگیری تجماعت گسترده در طول تاریخه و بررسی میکنه که چه انگیزههای جمعی به این موارد شکل میده.
مرید راستین
اریک هوفر
کانال هوای حوا @Havaye_Havva
680 views20:09