Hazaliat | هزلیات

2021-05-18 13:36:57 ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه
لخت از خانه برون تاخته ای یعنی چه

ممه ها را که فقط یک صدمش پوشاندی
مابقی را تو رها ساخته ای یعنی چه

نه به تن پیرهنی و نه به پا شلوارت
در قماری تو مگر باخته ای یعنی چه

به چه حقی شب و روز آنهمه اسکات زدی
توپ بولینگ ز کون ساخته ای یعنی چه

مایویی مانده که پوشانده تو را بیکینی
شهر از استخر تو نشناخته ای یعنی چه

ورقلنبیده شد از جنگل رنبت مایو
به هرس هیچ نپرداخته ای یعنی چه

هر پسر دید تو را سوی تو اسپرم پراند
برود در تو اگر یاخته ای یعنی چه
Join
@hazaliat_official باز کردن / نظر دهید

2021-05-14 23:52:01 ندیده ام ز تو چیزی به جز گوز و کونی قلمبه
نباش سختگیر، کمی شل کن، بگیرد این تلمبه
Join
@hazaliat_official باز کردن / نظر دهید

2021-05-07 22:04:56 چنان کردم نوازش عمّه ات دوش
که زود ارگاسم گشت و رفت از هوش

نمودم لختِ مادرزادش آنگاه
به آرامی فرو بنمودمش توش
Join
@hazaliat_official باز کردن / نظر دهید

2021-05-04 13:20:09 دوش گشتم من جدا از خواب شيرين ناگهان
چشم سرخم شد به سمت خشتك خيسم روان

دست بردم داخل شرتم ز بهر جستجو
يافتم كيرم برون آوردمش من بى گمان

گفتمش اى بى نواى سرخ روى ريش دار
از چه رو خوابم نمايى منقطع اندر شبان؟

گفت آيا ياد دارى ظهر روز جمعه را؟
بر نظربازى دافان رفته بودى شادمان؟

من بديدم دخترى مانند حورى ، خوب رو
از قفا همچون جنيفر ، روبرو آرامِ جان

بعد از آن ساعت دگر چشمم نخوابيدست ،واى
مى فشانم اشك سيمين رنگ هر شب بى امان

گفت (عشقى) اين حكايت زان جهت مر خلق را
تا زند هر مرد جلقى بعد ديدار زنان
Join
@hazaliat_official باز کردن / نظر دهید

2021-04-28 22:14:59 پشمام
وادافاک
اینا تو mma هم قفله:/
Join
@hazaliat_official باز کردن / نظر دهید

2021-04-28 19:43:09 بیا کیر مرا در کون خود کن
تو چون لیلی مرا مجنون خود کن
سپس کیرِ عنی را در دهَن نِه
بزن ساک و مرا مدیون خود کن
Join
@hazaliat_official باز کردن / نظر دهید

2021-04-25 13:10:47 بانو! چه شود گر بخوری کیرِ مرا
با کون و کُست، تُشَک‌ کنی زیرِ مرا
دختر! مَگُریز یک‌دم از تیررَسم
جاوید شود، هرکه خورَد تیرِ مرا
Join
@hazaliat_official باز کردن / نظر دهید

2021-04-23 14:02:33 سحرگاهان که مخمور شبانه
کشید از کیر من آتش زبانه

گرفتم کون دلبر را به دستم
بدو گفتم تویی آماده یا نه

بگفتا از ازل آماده بودم
بود نیکی و پرسش ابلهانه

لباسم گشت آندم پاره چون هالک
همه رفتار من شد وحشیانه

نمودم کیر را شلاق خوش دست
زدم بر کون نخستش تازیانه

چنان گازش گرفتم بر دو پستان
که اشک از دیدگانش شد روانه

گهی لیسیدمش زیر گلو را
گهی بوسیدمش بر ناف و عانه

نمودم دورخیزی و پس آنگاه
زدم چاقوی خود بر هندوانه

بباریدم بر او چون ابر رحمت
به گلدانش فشاندم چند دانه
Join
@hazaliat_official باز کردن / نظر دهید

2021-04-19 11:18:11 در راه، هزار بار کیرم را خورد
آری؛ وسطِ قطار کیرم را خورد
امروز که قصدِ کردنش را دارم
بی‌کیرم؛ از آنکه یار، کیرم را خورد
Join
@hazaliat_official باز کردن / نظر دهید

2021-04-19 01:00:56 Dabsh ferestadim koobsemoono az kojo begirim باز کردن / نظر دهید