صاحب یکی از تکاندهندهترین سکانسهای مرگ در تاریخ سینما حالا به دیدار مرگ رفته.
از آن مرگ روی پرده یک بار برگشت؛ در
پدرخوانده ــ قسمت دوم، در یکی از دریغانگیزترین سکانسهای تاریخ سینما: آنجا که در مهمانی تولد پدرش ناگهان وارد قاب میشود و میبینیم دلمان چقدر برایش تنگ شده بود. سینما او را به ما بازمیگرداند بعد از اینکه دیده بودیم روی آسفالت وسط بزرگراه جان میدهد.
بازمیگردد تا وارد قاب شود، بخندد و معرکهگردانی کند، به هر کس بگوید کجا بنشیند و چه کار کند، با برادر کوچکش دست به یقه شود تا سوژهی خندهی بچهاش شود که به مادرش بگوید «بابا دوباره داره دعوا میکنه»، سه دفعه به برادر کوچکش بگوید «احمق» و دوباره در تاریکی از قاب خارج شود.
از مرگ روی پرده یک بار برگشت تا در این سکانس دوباره محو شود و ما را با مایکل تنها بگذارد.
از مرگ بیرون پرده کی برخواهد گشت؟ دلمان برایش تنگ میشود.
@hoseinmoazezinia