آنان که دست به انقلاب زدند معمولاً از آزادی جز آن نمیخواستند که مذهب یا پیروان آیین معینی یا طبقه و گروه اجتماعی خاصی – از کهنه و نو – زمام قدرت را بدست گیرند. پیروزی انقلاب البته به زیان آزادی کسانی تمام شده که از مسند قدرت فروافتادهاند و آنان که به پیروزی رسیدهاند گاه شمار بزرگی از آدمیان را به استضعاف و بردگی کشانیده یا قتلعام کردهاند.
معذلک انقلابیون، به رغم این اعمال، در همهحال لازم دانستهاند که خود را هوادار آزادی یا «آزادی راستین» بخوانند و چنان قلمداد کنند که برای آرمانی جهانی بهپای خواستهاند؛ آرمانی – که به ادعای فاتحان – حتی خودِ «راستین» دشمنان انقلاب، در هوای آن بوده، منتهی کوردلانه در شناخت مقصود به خطا رفته یا در مسیر آن بهضلالت افتادهاند.
آیزایا برلین
کتاب «چهار مقاله دربارهی آزادی»، مقالهی سوم: مفاهیم دوگانهی آزادی، ترجمهی محمدعلی موحد، نشر خوارزمی.
@hossein_dabbagh