2021-10-30 07:31:01
@indianstudies
اندیشه گاندی، چیزی که خاورمیانه تشنه آن است
"یقیناً من معتقدم که اگر قرار باشد اجباراً بین خشونت و ترس یکی را انتخاب بکنم، من خشونت را انتخاب خواهم کرد، زیرا به نظر من بهتر است هندوستان جهت دفاع از شرافت خود به اسلحه دست ببرد تا اینکه مانند پرستوها تماشاچی باقی مانده و به ننگ تماشاچی بودن تن در دهد. لیکن به نظر من اسماً خشن بودن به میزان غیرقابل قیاسی بهتر از خشن بودن در عمل است" (ماهاتما گاندی)
تولد ماهاتما گاندی به عنوان روز جهانی مبارزه علیه خشونت نامگذاری شده است. بی شک گاندی یکی از بزرگترین سیاستمدارانی است که قرن بیستم به خود دیده است. و سلوک و منش او چیزی است که جهان و زیست جهان امروزی بیش از هر چیزی به آن نیازمند است.
اگر رادیکالیسم فکری را به عنوان بنیان براندازترین و عمیق ترین شکل رادیکالیسم قبول کنیم، گاندی رادیکالترین مبارزی است که تمام عمر خود را در راه پاره کردن زنجیرهای ذهنی و گشودن افق های جدید فکری سپری کرده است.
گاندی نه مانند اسکندر مقدونی و چنگیزمغول به فکر جهانگشایی بود و نه مانند لنین و مائو هدایت انقلاب جهانی را در سر می پروراند.
انقلاب گاندی انقلابی در قلب ها بود. گاندی سراسر عمر خود را برای به بار نشاندن پیوند میان قلب ها و نزدیک کردن دلها سپری کرد.
بزرگی گاندی در این است که او بر خلاف اکثر رهبران و سیاست مداران سرشناس جهانی حامل هیچ اندیشه جهانشمولی و تغییرات بنیادین نبود. گاندی بهتر از هر انسانی به ذات متفاوت و متضاد انسانها پی برده بود و به عدم امکان برپایی اتوپیا آگاه بود. گاندی به خوبی می دانست که مسیر سعادت و خوشبختی انسانها یک مسیر تک خطی و متصلب نیست.
دریچه های ذهنی گاندی آنقدر گشوده بود که در آن هم برای پیامبر و مولای مسلمانان، هم برای بودا و هم برای مسیح و یهودیان جای کافی وجود داشت.
گاندی آگاه بود که همانقدر که برای یک شیعه معتقد عاشورا نجات بخش است برای یک مسیحی کلیسا و مسیح در صلیب می تواند راه رهایی بخشی را نشان دهد.
گاندی معلم شجاعی بود که به جای چوب و شلاق با مهر و عطوفت دانش آموزانش را به حرف شنوی وادار می کرد. کلاس درس گاندی کلاسی بود که همه با علاقه و شیفتگی در آن حضور می یافتند.
اگر در هند امروز اینهمه فرق و ادیان مختلف در سازگاری و ملایمت با هم زندگی می کنند، اگر دهها میلیون مسلمان هند به احترام هندوها گوشت گاو نمی خورند، اگر شیعیان آزادنه مراسم عاشورا عزاداری میکنند، اگر سیک ها بدون اذیت و آزار دستار خود را بر سر می بنند و آئین های خود را به جا می آورند، اگر عید فطر مورد احترام تمام ساکنان هند است و اگر مردم هند مانند مردم خاورمیانه در حال کشتن و خوردن و دریدن یکدیگر نیستند به خاطر نهال بلند و ریشه داری است که گاندی نزدیک به یک قرن پیش در آن سرزمین کاشته است.
نگاه گاندی به دین و معنویت در زندگی نگاهی خاص و کاملا متفاوت با نگاه بسیاری از پیشروان و حاکمان دینی در قرن معاصر بوده است. گاندی پرچمدار مبارزه با استعمار انگلیس و رهبر سیاسی هند جدید، انسانی بود که دین را نه به عنوان ابزاری برای کسب قدرت، بلکه به عنوان چراغ راه خود برگزید و بر اساس آن به زندگی خود معنویت و معنا بخشید و خود را به انسان بهتری بدل کرد.
در زندگی نامه گاندی می خوانیم که او روزهایی از سال را روزه گرفته و هیچگاه در خوردن زیادی روی نکرده است. گاندی اغلب یک روز از هفته را نیز روزه سکوت می گرفت و با کسی سخن نمی گفت تا از این طریق به تامل بیشتری بپردازد، او از چهل سالگی به غریزه جنسی خود پشت پا می زند و تا آخر حیات خویش از آن دوری می جوید.
دین و اعتقاد گاندی آمیخته با معنویتی بود که از طریق آن جهان خود را به گونه دیگری معنا می بخشید، جهانی که چنان به آن وسعت بخشیده بود که در آن جایی برای همه انسانها و اعتقادتشان وجود داشت.
انیشتین در مورد گاندی می گوید: "از نظر من نگرش گاندی روشنبینانهترین نگرش در میان تمامی سیاستمداران زمان ماست. باید تلاش کنیم تا با روحیه وی کارها را انجام دهیم، نه آنکه برای نبرد برای آرمانهایمان به خشونت متوسل شویم، بلکه باید این کار را به دور از تمامی پلیدیها انجام دهیم".
او که عمیقاً تحت تأثیر گاندی قرار داشت، بار دیگر در مورد گاندی می گوید: "نسلهای بعدی به سختی باور خواهند کرد که روزگاری چنین موجودی از گوشت و پوست بر روی زمین میزیسته است"
فرهاد قنبری
مطالعات راهبردی آمریکا
209 views04:31