Get Mystery Box with random crypto!

علیه اعدام سعید مدنی باز نشر: کانال ایران فردا @iranf | ایران فردا

علیه اعدام

سعید مدنی

باز نشر: کانال ایران فردا

@iranfardamag

«سر انسان را پرورش دهید، آبادش کنید، بارورش سازید، روشن و با تقوایش کنید. لازم نیست از تن جدایش کنید، از آن بهره‌ ببرید».
ویکتورهوگو

«همۀ ما با هم مرتبطیم» حکمتی کهن است . ارتکاب جرم نشانه‌ای از عدم تعادل است و این گزاره فراخوانی برای بازیابی آن تعادل؛ تعادلی که فقدانش دامن همۀ ما را خواهد گرفت، زیرا همۀ ما با هم مرتبطیم. این مهم می تواند با تعامل همه کسانی که تحت تأثیر جنایت قرار گرفته‌اند محقق شود: قربانیان، کسانی که به آن ها آسیب رسانده اند و جامعه، یعنی تعهد جامعه و مجرم برای پاسخ به نیازهای قربانیان.

جرم در خلاء رخ نمی دهد. کسانی که به دیگران صدمه وارد می کنند اغلب خود قربانی خشونت دیگران بوده اند. پیامد ضربه ناخوشایند حاصل از خشونت اثرات مواجی بر کسانی که از آن رنج برده اند دارد و ممکن است موجب متجاوز شدن خود آنها شود. این وضعیت ممکن است با مشکلات اجتماعی رایج مثل نابرابری و تبعیض، فقر، ناکارآمدی نهادی،اعتیاد و سوء مصرف،غفلت، بیماری روانی و بالاخره پاندمی کرونا تشدید شود، و طوفانی تمام عیار از جرایم خشونت آمیز ایجاد کند که احتمالاً می شد از آن پیشگیری کرد تا هرگز رخ ندهد. چه کسی مسئولیت این پیشگیری را بر عهده دارد؟

به عبارت دیگر اگر جامعه سالم باشد، چرا شنیع ترین، زشت ترین و خشن ترین جرایم روندی فزاینده و شتابناک بیابد و در نتیجه‌اش آمار اعدام و مجازات های سنگین بیشتر و بیشتر شود؟ بی تردید در این زمینه نظام های سیاسی نقش و وظیفه اصلی را عهده دار هستند و البته آخرین وظیفه مورد انتظار از آنها پس از ایجاد جامعه ای سالم، مجازات است. نظامی که حکم مرگ را بر شهروندان تحمیل می کند، روایت های انسانی افراد بسیاری که چنین اتهاماتی داشته‌اند را نادیده می گیرد و اغلب از شنیدن صدای قربانیان غفلت می کند. قربانیان و متهمان روایت های سخت و پیچیده ای دارند که به ما می آموزد چقدر در رنج آنان سهم داریم. در این روایت ها در زمینه و بستر مشترک، اطلاعاتی مرتبط با خشونت پیدا می کنیم. ماهیت خصمانه نظام عدالت کیفری بر فهم عمیق این دینامیسم های پیچیده نمی افزاید، در حالی که راه حل های بلند مدت و مؤثر برای مواجهه با مشکل جرایم خشونت آمیز مستلزم این فهم است. ترس و اضطراب در فضای تفرقه و انسانیت زدایی از دیگران، سهیم هستند. ما باید انسانیت مشترکمان را به یاد آوریم. قربانیان می توانند مسیر حرکت به پیش را به ما نشان دهند..

تجربه هم زیستی و هم نشینی با برخی افراد که با اتهامات کاملا متفاوت تنها وجه اشتراک شان صدور مجازات مرگ برای آنها و در نهایت اعدام بود، به تغییر دیدگاه من نسبت به مجازات مرگ منجر شد و از یک مدافع کاربرد محدود حکم اعدام به یک مخالف مطلق این مجازات تبدیل شدم. برای مثال در حالی که سالها ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ مجلس شورای اسلامي معافیت پدر و جد پدری از قصاص در پرونده های قتل کودکان را مورد انتقاد قرار داده بودم و پدر و جد پدری که فرزند و نوه شان را با قصاوت به قتل رسانده بودند شایسته مجازات مرگ می‌دانستم، یکباره متوجه شدم که اگر چه همواره یک مدافع حقوق کودکان بوده و سلامت و صیانت از تمامیت جسمی و روانی آنها را در اولویت قرار داده‌ام اما در همان حال نمیتوانم مدافع نقض حق حیات افراد برای دست یابی به جامعه ای عاری از خشونت علیه کودکان باشم. همین طور با وجود آنکه سالها است در برنامه های پیشگیری، کنترل و کاهش اعتیاد مشارکت داشته و در این زمینه نوشته ام و به همین سبب همواره مشوق برخورد با قاچاقچیان عمده و بزرگ بوده ام، اما به تدریج دریافتم که اعدام عرضه کنندگان هرگز درمانی برای دردهای جامعه معتادان کشور نیست و مجازات مرگ تنها مشکلی را بر مشکلات خواهد افزود.

حساسیت و توجه نسبت به حکم اعدام و ضرورت لغو آن در دوره معاصر سابقه ای نسبتا طولانی دارد. در سال 1299 شاعری با تخلص «وحید» در مجله ارمغان چنین سرود:

قصیده ای است بضد سیاست اعدام
که گر درست بخوانی بلرزدت اندام

در هر حال با وجود نزدیک به یک سده بحث و بررسی درباره مجازات اعدام هنوز ناگفته های بسیاری در این زمینه وجود دارد و شایسته است با گسترش دامنه این مباحث راهکارهایی برای کاهش و توقف کامل حکم اعدام جستجو شود.


#علیه_اعدام
#نه_به_اعدام
#سعید_مدنی


https://bit.ly/3R57y2u
https://t.me/iranfardamag
لینک مطلب در کانال ایران فردا

https://t.me/iranfardamag/2899