جامعه‌شناسی

2022-01-25 19:37:12 مقایسه قدرت خرید مردم در تهران و لندن

میانگین درآمد ماهانه در انگلیس 3170 پوند"120میلیون ت"و تهران7میلیون است

شیر؛در تهران لیتری 8 هزار تومان و هر کارمند با کل درآمد ماهانه خود می‌تواند 875 لیتر شیرخریداری کند.در لندن لیتری1پوند"37هزار ت"است.هر کارمند با کل درآمد خود می‌تواند 3240 لیتر شیرخریداری کند.

گوشت؛ در تهران کیلویی 150 هزار تومان است.هر کارمند با کل درآمد خود می‌تواند حدود 47کیلو گوشت گوسفند خریداری کند.در لندن کیلویی11پوند"400هزار ت" است.هر کارمند با کل درآمد خود می‌تواند 300 کیلو گوشت خریداری کند.

برنج؛در تهران کیلویی 42 هزار تومان است.هر کارمند با کل درآمد خود می‌تواند 166کیلو برنج خریداری کند.در لندن کیلویی1.7 پوند"60هزار ت"است.هر کارمند با کل درآمد خود می‌تواند 2000کیلو برنج خریداری کند.

خانه؛در مرکز تهران نرخ خرید خانه متوسط متری 60 میلیون تومان است.هر کارمند با کل درآمد (سالانه= 12*7)خود می‌تواند 1.4متر مسکن خریداری کند.در مرکز لندن خرید خانه متوسط متری 12000پوند"420میلیون" است.هر کارمند با کل درامد (سالانه= 120*1200)خود می‌تواند 3.4 متر مسکن خریداری کند.


@IRANSOCIOLOGY باز کردن / نظر دهید

2022-01-25 09:30:22 گرایش فوکو به نئولیبرالیسم
#علی_حاتم

سال ۲۰۱۴کتابی به نام "نقد فوکو: از ۱۹۸۰ تا وسوسه ی نئولیبرالیسم" به قلم دانیل زامورا(جامعه شناس و محقق) در بلژیک و به زبان فرانسه منتشر شد. زامورا در این کتاب مدعی شده فوکو در سال‌های پایانی عمر خود به اقتصاد بازار آزاد و افکار نئوالیبرال‌ها علاقه پیدا کرده بود. پیش از این نیز یکی از دوستان فوکو (پل وینه) در اثری تحت عنوان "فوکو،اندیشه و شخصیت او" نوشته بود فوکو در سال‌های آخر دیگر نه به مارکس و فروید اعتقاد داشت، و نه به انقلاب و مائو. ترجمه‌ی انگلیسی کتاب زامورا در سال ۲۰۱۵ منتشر شد و بحث و جدل‌های فراوانی را برانگیخت . زامورا طی مصاحبه‌ای در مورد کتابش گفته بود:

"فوکو به شدت مجذوب اقتصاد لیبرال شده بود. او در اقتصاد لیبرال امکان شکل گیری حکومتی را دید که در قیاس با سوسیالیسم و کمونیسم جناح چپ که از نظر وی کاملا منسوخ شده بودند، کمتر خودکامه و هنجارگراست. فوکو به ویژه نئولیبرالیسم را نسبت به سیاست‌های برساخته‌ی "دولت رفاه" که پس از جنگ توصیه می‌شد، به مراتب کمتر "بوروکراتیک" و نظام‌مند یافت. به نظر می‌رسید او تصور می‌کرد نئولیبرالیسمی که هدف‌اش برنامه‌ریزی برای الگوی انسان‌شناسانه‌ی فردی نیست، خودمختاری بیشتری برای افراد در مواجهه با دولت فراهم می‌کند. فوکو یکی از اولین روشنفکرانی بود که بطور جدی به متون نئولیبرال توجه نشان داد و برای مطالعه آنها سخت تلاش کرد. پیش از او دستاوردهای عقلانی این متون غالبا به مثابه تبلیغاتی سطحی نادیده گرفته می‌شد. بقول "لاگاسنوری" (فیلسوف فرانسوی و از شاگردان فوکو) فوکو سدی را که توسط روشنفکران چپ علیه سنت نئولیبرالیسم ساخته شده بود، تخریب کرد. انزوای فرقه گرایانه‌ی متداول در فضای آکادمیک باعث شده بود هیچ انگیزه‌ای برای بررسی استدلال‌های کسانی چون: "فون هایک"، "گری بکر" یا "میلتون فریدمن" وجود نداشته باشد. می‌توان در این مورد با لاگاسنوری موافق بود که: فوکو اجازه داد تا ما مطالب آنها را خوانده و درک کنیم، اجازه داد پیچیدگی و تحریک کنندگی افکارشان را کشف کنیم. من کاملا با وی(لاگاسنوری) موافقم. زحمتی که فوکو برای پرسش از افق‌های متفاوت و گسترده‌ی تئوریک متحمل می‌شد غیر قابل انکار بود و همچنین پرسشگری مدام از ایده‌های خودش."

منبع
http://www.washingtonpost.com/posteverything/wp/2014/12/11/why-michel-foucault-is-the-libertarians-best-friend


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY باز کردن / نظر دهید

2022-01-24 22:33:35 #موسیقی باکلام امشب قطعه‌ای رپ فارسی از بهرام نورائی به نام لمس

@IRANSOCIOLOGY باز کردن / نظر دهید

2022-01-24 22:32:53 زندگی یه مجموعه‌ی منظم از بی نظمی‌هاست
یه مجموعه‌ی معقول از بی‌عقلی‌ها
له شده زیر پای عرف اجتماع, خوب ولی اشتباه
من ترکش کل جنگ‌ها تو شونه‌مه
من لای همین آهنگ‌ها خونه‌مه
من شعر نمی‌گم من شعر می‌شم
این موسیقی واسه من عین بودنه
شما چی؟ شما که مام میهن‌و مالیدی زیر بغلت که بو نگیری
شما که خوب‌ها رو بد کردی
ما اون مرزهای پیچیده و درهم مغز تورو رد کردیم
این یعنی له شدن کلیشه‌ها نوبتی
این یعنی وطن ولی آدمای غربتی
این یعنی موسیقی مدرن تو جامعه‌ی خشک سنتی

بهرام نورائی


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY باز کردن / نظر دهید

2022-01-24 16:04:21 مورد عجیب آرش اباذری
#رضا_نساجی

اخراج دکتر آرش اباذری از گروه «فلسفه‌ی علم» دانشگاه شریف، فرصتی است تا بار دیگر به این نهاد علوم انسانی که برساخته‌ی اهالی علوم پایه است، نگاهی بیندازیم؛ زیرا اکنون دیگر آشکار شده که کدهای پنهان سخنان پراکنده‌ی دکتر مهدی گلشنی (موسس و مدیر دیرین این نهاد) در نقد دانشگاه - که همه آن را چونان کنشی علمی و انتقادی علیه ساختار حاکم بازنشر کردند، بی‌آنکه بتوانند رمزگشایی کنند - چه پیامی داشته است.
او البته چندی بعد در گفت‌و‌گویی صریح‌تر با یک خبرگزاری امنیتی، با تیتر «نفوذ عوامل غرب در برخی دانشگاه‌ها»، مستقیماً به آرش اباذری حمله کرده و گفته بود: «متاسفانه اخیرا گروه در مقام جذب فردی است که اولاً سابقۀ روشنی ندارد و ثانیاً با تخصص در فلسفه‌هائی نظیر فلسفۀ هگل، که بکار علوم نمی‌آید، جذب او اولویت ندارد. بعضی افراد در دانشگاه با ترویج و تبلیغ یک کتاب او در مورد هگل چاپ دانشگاه کمبریج، اورا خیلی بزرگ کردند، و البته در این بزرگ‌نمائی بعضی افراد مشکوک اسلام‌ستیز خیلی سهم داشتند. چرا رئیس دانشگاه روی جذب این قبیل افراد اصرار دارد، افرادی که با تخصص آنها بیگانه است؟» تهمتی نماند که به این استاد جوان نزد و اهانتی نبود که نکرده باشد.

اما اگر آرش اباذری - که شخصیت علمی محجوب و فروتنی است، دور از حواشی - با نوشتن کتاب «هستی‌شناسی قدرت نزد هگل» در نشر دانشگاه کمبریج اعتبار علمی لازم برای تدریس ندارد، بد نیست کارنامه‌ی این استاد دیرین هم دیرینه‌شناسی شود. در این باره، از نوستالژی چهار جلد کتاب فیزیک هالیدی در سال اول کارشناسی فیزیک (که «جایزه‌ی کتاب سال جمهوری اسلامی» را برای استاد گلشنی در پی داشت) می‌گذرم - زیرا کتاب ترجمه‌ی مشترک بود و البته کاری نه چندان دشوار، چرا که پیش از آن نسخه‌ی انگلیسی کتاب به آسانی تدریس می‌شد - تا کارنامه‌ی فلسفی او را (که یک جایزه‌ی «کتاب سال» دیگر برای وی در پی داشت) کمی بنگرم.

برای مثال، کتاب پرحجم دکتر گلشنی به نام «آیا علم می‌تواند دین را نادیده بگیرد؟» حاصل نامه‌نگاری با اهل علم و الهیات است در این موضوع. ایشان در این باره به جمعی از چهره‌های علمی نامه نوشته و برخی از آن‌ها در پاسخ مقاله‌ای داده‌اند. این نامه‌ها را خانم بتول نجفی ترجمه کرده و گلشنی که چند صفحه مقدمه‌ای نوشته و «لاف از سخن چو در» زده، به خوبی نشان داده است که با ۵۱۴ صفحه‌ی وزیری، «آن خشت بود که پر توان زد»
اما مبادا مرعوب دکترای فیزیک و تدریس طولانی در شریف شوید. دکتر گلشنی جزوه‌ای دارد با نام «علم و دین و معنویت در آستانه‌ی قرن بیست‌و‌یکم» که در آن مشتی جملات قصار از فیلسوفان و دانشمندان علوم طبیعی گرد آورده در دفاع از دین. مثلاً اینکه ولتر در «فرهنگ فلسفی» گفته: «من می‌خواهم وکیلم، خیاطم، مستخدمم، و حتی همسرم معتقد به خدا باشند. در این صورت به نظر من کمتر در معرض دزدی و تجاوز به همسرم قرار می‌گیرم.» (صص ۵-۶)

البته اگر بنگریم که فراتر از تالیفات فله‌ای و بی‌کیفیت اینچنین، با یکی از اعضای دیرینه‌ی شورای عالی انقلاب فرهنگی مواجه بوده‌ایم، آنگاه به یاد خواهیم آورد که این دست کتاب‌سازی‌ها تخصص بسیاری از بزرگان آن نهاد کذاست که البته مواضع شاذ اجتماعی-سیاسی‌شان کمک می‌کند منصوب مقام اول سیاست شوند و میراث چهل‌ساله‌ی انقلاب فرهنگی در نابودی نهاد دانشگاه را به دوش بکشند.
در چنین جمعی، حضوری کسی چون گلشنی - با هوش ریاضی بالا، هوش اجتماعی و تفکر انتقادی صفر - نه تنها اعتباری به آن نهاد نخواهد داد، که یادآور آن است که ترکیبات پیشین شورای عالی انقلاب فرهنگی - اعم از اعضای حقوقی که مقامات حکومتی‌اند و شخصیت‌های حقیقی که دایناسورهای دانشگاهی‌اند و مانع از پیشرفت نسل جوان‌تر در سلسله‌مراتب آکادمی - عصاره‌ی رذیلت‌های اخلاقی و علمی بوده است (و هست). چرا که صرف عضویت در آن نهاد، زایل‌کننده - اگر نه باطل‌کننده - ی فضل علمی و مقام آکادمیک است.
در چنین موقعیتی، البته بهتر است که گروه «فلسفه علم» دانشگاه شریف با شیر پیر خویش مشغول دفاع از دین باشد و کار فلسفه را به اهل آن وانهد.

پی نوشت: در جزوه‌ی آقای گلشنی، جمله‌ی دین‌پسندانه‌ی منتسب به فیلسوف دین‌ستیز فرانسوی، به نقل از منبع زیر است:
Lewy, G., Why America needs religion (Cambridge: Wm. B. Eerdmans Pub. Co., 1996), p. 25.
حقیقتاً من هر چه دنبال اصل جمله گشتم، نیافتم. به نظر جعلی است؛ فارغ از اینکه این دست جملات قصار، حتی در مقام پلمیک هم کفایت ندارند تا چه رسد به رتوریک؛ و لذا «برهان» استاد ارزش استنادی یا وجه استدلالی ندارد. شوربختانه متن کتاب Why America Needs Religion: Secular Modernity and Its Discontents در دسترس نبود.

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY باز کردن / نظر دهید

2022-01-24 15:50:47 ادامه ممنوعیت تدریس اساتید دانشگاه

دکتر رضا امیدی، استادیار تعاون و رفاه اجتماعی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه و دانشگاه تهران از تدریس در این دانشگاه منع شد.

از توییتر رضا نساجی


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY باز کردن / نظر دهید

2022-01-23 19:15:14 طبق گزارش آکسفام، در طی همه گیری کرونا، ده ثروتمند برتر جهان دارایی خود را با بیش از دو برابر افزایش از ۷۰۰ میلیارد دلار به ۱.۵ تریلیون دلار رسانده اند.


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY باز کردن / نظر دهید

2022-01-23 14:39:09 سه مادر: چگونه سه مادر یک ملت را تحت تاثیر قرار دادند؟
نویسنده: انا ملایکا توبس
مترجم: علی اکبر عبدالرشیدی
انتشارات گویا، چاپ اول 1400
344ص 88.000 ت
#معرفی_کتاب


مادر، با هر رنگ پوست، هر نژاد، هر زبان و هر ملیتی، همیشه در کنار فرزند است. روزی که هیچ‌کس به داد فرزند نرسد؛ فقط مادر است که غمخوار اوست. تغذیه فکری و روحی فرزندان هم از منبع لطیف لالایی‌ها، پندها و اندرزهای مادران صورت می‌گیرد. مادر پشتیبان فرزند است، برایش دعا می‌کند و در غم و شادی‌اش شریک راستین اوست. پشت سر مردان موفق و تاریخ‌ساز هم مادری است که او را لحظه به لحظه برای در آغوش گرفتن آن افتخار و آن شکوه تربیت کرده است. مردان بزرگی چون مارتین لوتر‌کینگ، مالکوم ایکس و جیمز بالدوین که برای حقوق مدنی سیاه‌پوستان آمریکا مبارزه کردند از همین دست مادران داشته‌اند. در لابه‌لای سخنان و نوشته‌های این فرزندان آموزه‌های مادرانشان می‌درخشد. این فرزندان در حقیقت رویاهای مادرانشان را تبدیل به آرمان و شعار سیاسی و اجتماعی کردند تا به کمک آن وضعیت سیاه‌پوستان آمریکا، مناسبات نژادی در جامعه ایالات متحده آمریکا و بی‌عدالتی‌های آشکار و پنهان نژادپرستی در جهان را دگرگون کنند. این کتاب داستان سه مادری است که سه فرزند مبارز و آزادیخواه تقدیم جامعه سیاه‌پوست آمریکا کردند، حدود یک قرن زیستند، قربانی دادند و آمریکای قرن هجدهم را با ویژگی‌هایی متفاوت به آمریکای قرن بیست و یکم تبدیل کردند، امریکایی که هنوز به نصیحت‌های این مادران و آموزه‌های فرزندانشان نیازمند است.-

لینک کتاب


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY باز کردن / نظر دهید

2022-01-22 23:11:01 تورم ۴۳ درصد، افزایش حقوق کارمندان ۱۵ درصد؛ تعمیق شکاف طبقاتی در ایران

رها از فاصله زیاد میان میزان افزایش نرخ دستمزد با نرخ تورم در ایران در حالی است که در سال‌های اخیر به‌دلیل فساد گسترده دولتی در کشور و همچنین فشار ناشی از تحریم‌های بین المللی بر ایران و شیوع ویروس کرونا، رفاه شهروندان ایرانی کاهش چشمگیر داشته است.

طبق آخرین تصمیم کمیسیون برنامه و بودجه مجلس قرار است حقوق کارمندان برای سال آینده معادل ۱۵ درصد افزایش یابد. این در حالی است که طبق آخرین گزارش مرکز آمار ایران نرخ تورم به ۴۳.۴ درصد رسیده است. گفته می‌شود نرخ پیشنهادیِ نمایندگان مجلس برای افزایش دستمزد، از نرخ اعلام شده از سوی دولت هم کمتر است.

جبار کوچکی نژاد، عضو کمیسیون برنامه بودجه و سخنگوی فراکسیون فرهنگیان مجلس با اشاره به برگزاری اولین جلسه شورای حقوق و دستمزد در در دولت سیزدهم گفته:

«افزایش حقوق کارمندان به‌صورت پلکانی است و برای حقوق‌های بالا حدود چهار و پنج درصد و برای کف حقوقی ۱۵ درصد افزایش خواهد یافت.»

این گفته‌های عضو کمیسیون برنامه بودجه مجلس در حالی است که مهدی طغیانی، نماینده اصفهان در مجلس روز چهارشنبه ۲۹ دی‌ماه درباره میزان افزایش حقوق کارمندان دولت طبق بودجه ۱۴۰۱ گفته بود: «آنچه در بودجه ۱۴۰۱ لحاظ شده میانگین افزایش حقوق کارمندان دولت ۱۰ تا ۳۰ درصد برای حداقل حقوق بگیران است و برای حقوق‌های بالاتر کمتر و یا حتی صفر خواهد بود.»

به‌گفته او، ممکن است درصد افزایش حقوق و پلکان‌ها تغییراتی داشته باشد که در حال حاضر این موضوع در حد لایحه است.

مسعود میرکاظمی رییس سازمان برنامه و بودجه هم در روزهای گذشته افزایش نرخ دستمزد را «تورم‌زا» دانسته و از تصمیم دولت بر «افزایش حداقلی دستمزد» خبر داده بود.

خبرها از فاصله زیاد میان میزان افزایش نرخ دستمزد با نرخ تورم در ایران در حالی است که در سال‌های اخیر به‌دلیل فساد گسترده دولتی در کشور و همچنین فشار ناشی از تحریم‌های بین المللی بر ایران و شیوع ویروس کرونا، رفاه شهروندان ایرانی کاهش چشمگیر داشته و گفته می‌شود در حال حاضر دست‌ کم یک‌سوم از کل جمعیت ایران در فقر مطلق به‌سر می‌برند.

طبق آمارهای رسمی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که در آبان‌ماه امسال منتشر شده، قیمت مواد غذایی در یک سال اخیر بین ۳۵ تا ۱۰۷ درصد افزایش داشته است و این مساله، روند فقیرتر شدن شهروندان را شتاب بیشتری بخشیده است.

این وزارت خانه همچنین در آخرین گزارش خود اعلام کرده تنها در یک سال اخیر، چهار میلیون نفر دیگر به زیر خط فقر مطلق سقوط کرده‌اند و تعداد افرادی که در حال حاضر زیر خط فقر مطلق هستند به ۳۰ ملیون نفر در سراسر کشور رسیده است.

در سایه ناکارآمدی دولت، شهروندان ایرانی از تأمین بسیاری از نیازهای اساسی خود باز مانده‌اند. طبق اعلام منابع رسمی و رسانه‌های دولتی در ایران، در یک سال گذشته، به‌دلیل افزایش بی‌سابقه بهای اجاره مسکن و سایر هزینه‌های زندگی، هزاران نفر از مردم تهران به پشت‌بام خوابی روی آورده‌اند.

گفته می‌شود در مناطق ضعیف و کم برخوردار پایتخت، مالکان، قسمت پشت بام ساختمان خود را بدون کم‌ترین امکانات، به افرادی که معمولاً جزو دهک‌های پایین جامعه محسوب می‌شوند، اجاره می‌دهند.

این در حالی است که در طول سال‌های گذشته و به‌دنبال اجرای سیاست‌های نامناسب در بخش کشاورزی و حفظ محیط زیست، بسیاری از روستاییان هم مشاغل خود را از دست داده و برای امرار معاش و یافتن شغل به حاشیه کلانشهرها مهاجرت کرده‌اند.

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY باز کردن / نظر دهید

2022-01-22 22:51:26 آه از فرونشست خانه‌ی پدری
حسین شیران

در واکنش به اخراج "دکتر محمد فاضلی" از دانشگاه، نامه‌ و نوع مواجهه‌ی سراسر محتاطانه و محافظه‌کارانه و مصلحت‌گرایانه و مصالحه‌خواهانه‌ی خانه‌ی پدری- "انجمن جامعه‌شناسی ایران" با مهر و امضاء پدر- "رئیس محترم انجمن"، خطاب به رئیس دانشگاه شهید بهشتی را که خواندم، حکایت آن زنی در ذهن‌ام تداعی شد که شوهرش او را نمی‌خواست و هر بار به بهانه‌ای کتک‌اش می‌زد و از خانه بیرون‌اش می‌کرد و بعد بلافاصله پدر و مادرش او را برمی‌داشتند و پدر و مادر شوهر را هم با خود همراه می‌ساختند و همه باهم می‌رفتند محضر حضرت شوهر محض تضرع که:

"حال اتفاقی‌ست که افتاده، شما عنایتی بفرمایید و به بزرگی خود از تصمیم‌تان برگردید و اجازه دهید دختر ما به خانه بازگردد؛ انصافا زن بدی نیست، خانه‌داری‌اش، بچه‌داری‌اش، آشپزی‌اش، سلیقه‌اش، خودتان که دیده‌اید، از هر انگشت‌اش هنری می‌بارد، شکر خدا برورو هم که دارد و شما را هم که دوست دارد، دیگر چه می‌خواهید، بگذارید برگردد، این حرف و حدیث‌ها هم از در و همسایه جمع شود، هی مردم نگویند فلانی زن‌اش را نمی‌خواهد و اصلا زن نمی‌خواهد و حوصله نق‌زدن‌های زن‌جماعت را ندارد و دل‌اش می‌خواهد آسوده زندگی کند! ...

البته شما که این‌طور نیستید و آدم خدایی هستید و زن‌ و زندگی‌دوست هستید، حال این دختر ما هم اگر خبط و خطایی کرده اسم‌اش رویش است، شما بزرگترید از خطایش بگذرید تا به سر خانه و زندگی‌اش باز گردد و باز عمری کنیزی شما بکند! همین‌جا هم پیش همه تعهد می‌دهد که زین‌پس کاری نکند که باعث اذیت و عصبانیت شما شود ..." سرآخر هم با ایما و اشاره و کمی چشم‌غره‌ی آمیخته با منت (ارسال "رونوشت") حالی دخترشان می‌کنند که: "شوهر همین است دیگر، اگر دنبال نان و نوایی هستی زبان‌ات را گاز بگیر و سرت را بینداز پایین، زندگی‌ات را بکن که زبان سرخ سر سبز می‌دهد به باد ..."

باری، اینست موضع همیشگی خانه‌ی پدری ما جامعه‌شناسان یعنی «انجمن جامعه‌شناسی ایران» و نسل اندر نسل پدران بزرگوار ما- "رؤسای محترم انجمن"، در هر پیشامدی از این قبیل که نخست نقش پدر دختری را بازی می‌کنند که با زبان تیزش مدام شوهر همه‌کاردرست‌اش را می‌آزارد و برای همه مایه‌ی دردسر می‌شود! با این نقش و با این نوع مواجهه مطمئن باشید که جامعه‌شناسی، این دختر ذاتا زبان‌تیز، در برابر شوهری که به هر شکل به عقدش در آمده (وزارت علوم) همواره در موضع ضعف باقی خواهد ماند و هرگز کاری از پیش نخواهد برد! برعکس، چون این شوهر از اساس این زن را نمی‌خواهد- بویژه آن‌جا که زنان الکن بسیاری در برابرش دل‌ربایی می‌کنند، بسی بیش از پیش با احساس حق‌بجانبی بدی‌ها و ناتوانی‌های او (از ظن خویش) را بلندبلند با تسبیح دانه‌درشت مشهدی‌اش باز خواهد شمرد و در گوش فلک فریاد خواهد زد که: "والله بالله این زن، زن زندگی نیست، حق‌اش طلاق است طلاق!"

بر این اساس، جسارتا ای خانه پدری و ای پدر بزرگوار! در یک چنین مواردی که مدام پیش خواهد آمد بر شماست که این نقش را رها کنید! با همین تصورات نابجا شما و اسلاف‌ محترم‌تان دختر نوجوان جامعه‌شناسی را هنوز به بلوغ نرسیده زن صیغه‌ای این و آن شوهر صاحب قدرت و ثروت و شهرت کرده‌اید و از هر گونه رشد و ترقی که به کار جامعه آید بازش داشته‌اید، این بس نیست باز از موضع ضعف از خرده‌هنرها و خدمات‌اش برمی‌شمارید که دل شوهرش به رحم بیاید و چندی دگر هم به کنیزی نگه‌اش دارد؟! ...

و بعد گیریم که چاره‌ای جز این نبوده و نیست که دختر جامعه‌شناسی را هنوز به بلوغ نرسیده شوهرش دهید، دست‌کم حالا دیگر از موضع ضعف برون آیید و شیرمردانه از حق و حقوق‌اش دفاع کنید! جامعه‌شناسی علم سنتی نیست و شما هم به حکم جامعه‌شناس بلکه پدر جامعه‌شناسان بودن پای در گل و لای سنن گذشته نمانده‌اید که ندانید و نتوانید بگویید که در این زمان دختر دیگر جنس دوم و "ضعیفه" نیست و مسلما حق و حقوق و حرمتی دارد و هرگز برای این ساخته نشده زبان‌بسته کنیزی مردان ذی‌نفوذ کند!

اگرکه شوهر دخترتان او را به زنی نمی‌خواهد به جهنم که نمی‌خواهد، شما پا پیش بگذارید و پایدار پشت دخترتان بایستید و نخست بپرسید که چرا طلاق‌اش می‌دهد؟ به کدام جرم و جنایت؟ در کدام دادگاه و در محضر کدام قاضی؟ و بعد اگر هم که طلاق‌اش می‌دهد بگذار بدهد هر دو از دست و از بند هم آزاد شوند و سراغ کار و بار خود بروند! فراموش که نکرده‌اید کلمه‌ی طلاق از چه ریشه‌ای و برای حل‌وفصل ریشه‌ای چه نوع روابطی است؟! با احترام

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY باز کردن / نظر دهید