2022-04-22 19:37:30
ز زنگار آیینهات پاک ساز
پس آنگه قدم زن به اقلیمِ راز
خدایا! به خوبان که عیبم مگیر
در این ماهِ رحمت ز دستم بگیر
به مقتولِ این ماه یعنی علی
کزو ظلمتِ کفر شد منجلی
دمِ تیغ دادش به محراب، آب
شد از خونِ فرقش محاسن خضاب
شد از شه چنین مستمع این خطاب
که والله گشتم کنون کامیاب
به صبحِ شبِ قدر آن پیشوا
شد از محبس تن بهکلّی رها
خدایا نظر کن که شبهای قدر
نصیبم ز رحمت شود شرحِ صدر
برآر از نهادم یکی اشک و آه
که سوزد ازآن صدهزاران گناه
جلایی ببخشا به آئینهام
ز تنگیِ محنت رهان سینهام
چو رُفتی ز رخسارِ آئینه گرد
کرم کن مقابل به آئینه گرد
که بینم مگر رویِ دلجویِ تو
بیابد مشامم مگر بویِ تو
به اسرارِ این شب شوم آشنا
ز ادراکِ کنهش نمانم به جا
چو فرمودهی جعفر صادق است
که شخصش امام بهحق ناطق است
بود قدر، حق، شب همان #فاطمه
که گنج یقین است بیواهمه
ملائک نمودهست با وی وصول
درو یازده وحی ناطق نزول
شود هرکه عارف به حقّش، چنین
شد ادراکش این شب تماماً، یقین
چو خواهم به پایان رسانم دعا
ز سعدی کنم نقلِ این مدّعا
خدایا بحق بنیفاطمه
که بر قولم ایمان کنی
اگر دعوتم رد کنی یا قبول
من و دست و دامانِ آلِ رسول
@irCDS
254 viewsAmin, 16:37