Get Mystery Box with random crypto!

دیپلماسی ایرانی

لوگوی کانال تلگرام irdiplomacy_ir — دیپلماسی ایرانی د
لوگوی کانال تلگرام irdiplomacy_ir — دیپلماسی ایرانی
آدرس کانال: @irdiplomacy_ir
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 3.63K
توضیحات از کانال

کانال سایت دیپلماسی ایرانی
ما را در توییتر دنبال کنید:
Twitter.com/IRDiplomacy
در اینستاگرام هم در کنار شما هستیم:
Instagram.com/irdiplomacy.ir

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 5

2022-06-21 14:33:19 امریکا، اردن، مصر و عراق تمایل برای حضور ندارند

سایه سنگین تردید برای شرکت در نشست ریاض

نویسنده: علی موسوی خلخالی

دیپلماسی ایرانی:
ماه آینده در حالی قرار است، رئیس جمهوری ایالات متحده تور منطقه ای خود را آغاز کند که گفته می شود قرار است در نشستی با حضور 10 کشور عربی در ریاض حضور یابد. قرار است کشورهای حاضر در این نشست شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس به اضافه عراق، مصر، اردن و ایالات متحده باشد. کاخ پادشاهی عربستان سعودی برای رهبران این کشورها دعوتنامه رسمی فرستاده و از آنها خواسته است در روزی که رئیس جمهوری امریکا می آید در ریاض حضور داشته باشند.

گفته می شود قرار است در این نشست راه های عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل بررسی شود. پروژه ای که در زمان دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق ایالات متحده با هدایت جرد کوشنر، دامادش و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل طراحی شد و طی آن کشورهای عربی روند عادی سازی روابط با اسرائیل را طی کردند، طرحی که همچنان از حمایت ایالات متحده برخوردار است و جزء اولویت های دولت بایدن در رابطه با اسرائیل و پرونده های خاورمیانه محسوب می شود. تا کنون کشورهای امارات متحده عربی، بحرین و سودان مطابق با این طرح با اسرائیل عادی سازی روابط داشته اند. اما اسرائیل امید دارد دیگر کشورهای عربی از جمله قطر، کویت و به ویژه عربستان سعودی نیز همین رویه را دنبال کنند. عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل آرزوی تل آویو است که برای آن لحظه شماری می کند. اما همین موضوع به چالشی برای حضور در این نشست هم تبدیل شده است. مصطفی کاظمی، نخست وزیر عراق، به شدت از سوی گروه های داخلی تحت فشار است که در این نشست شرکت نکند. گروه های سیاسی طرفدار محور مقاومت تهدید کرده اند که حضور هر مقام عراقی در این نشست با لایحه جرم انگاری رابطه با اسرائیل که اخیرا در پارلمان عراق به تصویب رسید، مطابقت دارد، برای همین حضور در این نشست منع قانونی دارد و مطابق قانون شرکت کنندگان عراقی آن تحت پیگرد قانونی قرار می گیرند. این مساله سبب شده است تا مقامات عراقی از شرکت در آن به تردید بیفتند.

موضوع دیگری که گفته می شود محور این نشست خواهد بود، هماهنگی کشورهای حاضر در این نشست برای چگونگی تقابل با ایران در عرصه منطقه ای است، موضوعی که از سوی اسرائیل به شدت دنبال می شود و برای جا انداختن آن، تنش در منطقه علیه ایران را تشدید کرده است. این موضوع سبب شده علاوه بر عراق، دیگر کشورها نیز برای حضور به تردید بیفتند. از جمله اردن و مصر که گفته اند تمایل ندارند در نشستی حاضر باشند که محور آن تقابل با ایران باشد و پیام منفی و غیرمفید برای ایران بفرستد.

این در حالی است که هنوز شخص بایدن نیز تصمیم قطعی برای حضور در این نشست نگرفته است. بایدن با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی اختلافات سنگین دارد. بایدن در آخرین کنفرانس مطبوعاتی خود گفته که هنوز تصمیم قطعی برای سفر به عربستان نگرفته است و اگر بنا باشد هم برود دیدار دوجانبه با ولیعهد عربستان نخواهد داشت. جو بایدن، ولیعهد عربستان را به دلیل قتل جمال خاشقجی، قاتل می داند و تمایل به تعامل مستقیم با او ندارد در حالی که در حقیقت این محمد بن سلمان است که حاکم اصلی و مطلق عربستان محسوب می شود. روابط این دو به قدری شکرآب است که بن سلمان از فرستاده او، جیک سولیوان، مشاور امنیت ملی اش، با سردی استقبال کرد. واقع امر این است که اصل تلاش برای حضور رئیس جمهوری امریکا در ریاض از سوی سولیوان انجام می شود در حالی که بایدن همچنان تمایلی برای حضور در این نشست ندارد.
http://irdiplomacy.ir/fa/news/2012693

@Irdiplomacy_ir
Irdiplomacy.ir
259 viewsedited  11:33
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 14:30:03 الیزه آشفته است

انتخابات فرانسه و مسئولیت سخت مکرون

نویسنده: وحید کریمی، دیپلمات و دکترای روابط بین الملل

دیپلماسی ایرانی:
پس از انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، اروپایی ها منتظر نتیجه انتخابات مجلس این کشور بودند که بالاخره دیروز اعلام شد. حزب آقای امانوئل مکرون، که مجددا جایگاه خود را در پست ریاست جمهوری فرانسه تثبیت کرد، در مجلس اکثریت ندارد و نخست وزیر باید از قطب مخالف رئیس جمهور برگزیده شود یا این که مصالحه ای صورت پذیرد که در این صورت کابینه ای نمایشی و متضاد بین دو رهبر اول و دوم فرانسه به وجود خواهد آمد. به عبارت دیگر کابینه ای که پیش از این تشکیل شده و چند ماه از عمرش سپری شده بود باید مجددا بارگذاری شود.
فرانسه کشوری است که بیش از حد کشور معطل انتخابات می شود. در انتخابات های آن به ویژه در انتخابات های مجلس به ندرت بیشتر از ۵۰٪ مردم شرکت می کنند.
نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که جمهوری پنجم که شارل دوگل فقید بنا نهاد بر مبنای نظریات/کلاس سیاسی شخصی خودش بود و با گذشت زمان آن دیگر جایگاه گذشته را ندارد.
در بین کشورهای مطرح، گیج ترین سیستم حکومتداری و ناکارآمدترین و هزینه برترین و وقت گیرترین سیستم حکومتی، روش تعیین دولت در فرانسه است و با زیرکی سیاسی ناکارآمدی دولتی بین نخست وزیر و رئیس جمهوری پنهان می شود.
تنها نکته حائز اهمیت در سیستم حکومتداری فرانسه، قرار داشتن کل سیاست خارجی در دستان امانوئل مکرون در الیزه به عنوان رئیس جمهوری است که وجهه فرانسه در روابط بین الملل را تلطیف می کند که آن هم در معرض آشفتگی قرار دارد زیرا مکرون اخیرا گفت که "روسیه را نباید تحقیر کرد". این اظهارات سر و صدای زیادی در بین اعضای اتحادیه اروپایی در مخالفت با مکرون به پا کرده است.
چالش آقای مکرون مسائل داخلی نیست چون گیجی سیاست داخلی ادامه خواهد داشت؛ بلکه مقابله با همت «آنگلوساکسون» برای نابودی اتحادیه اروپایی است، یعنی همان اتحاد انگلیس و امریکا و استرالیا که اتحادیه آکواس را تشکیل داده اند.
آیا مکرون قادر به سامان دادن به اتحادیه اروپایی خواهد بود یا خیر! گذر زمان و رصد مشخص می کند اما امروز که صحبت می کنیم بعید است بتواند از پس این وضعیت برآید.

http://irdiplomacy.ir/fa/news/2012691/
@Irdiplomacy_ir
Irdiplomacy.ir
207 views11:30
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 14:28:36 • به طور کلی اعوجاجات مفهومی- نظری ما در سیاست خارجی زیاد است و کلماتی را به کار می گیریم که نمی دانیم چیستند. تنظیم چنین دستگاهی، کار رشته اندیشه سیاسی است. اندیشه سیاسی مادر سیاست خارجیهای بزرگ است. آکادمیهای جهان بی جهت فعال نیستند. آنها به سیاست خارجی کشورشان کمک می کنند. واقعا دکتر سید جواد طباطبایی درست می گوید که دانشگاههای اروپایی، دانشگاههای اروپا هستند. یعنی مساله آنها اروپا و تمدن اروپایی است و یا مثلا دانشگاه برلین دانشگاه آلمان است چون اصلا بنا به نیاز و مساله بغرنج آلمان، تاسیس شده است. اما مساله دانشگاه ایرانی، ایران نیست{قاعدتا تعاریف صاحبنظران از ایران متفاوت است. مثلا دکتر موسی نجفی ایران و ایرانشهری را به گونه ای متفاوت از طباطبایی می بیند}. دانشگاه ایران ادامه دانشگاه غرب است و دانشگاه ایران نیست. غرض از این نقل قول غیرمستقیم؛ این است که تاکید شود که ما اکنون نیازمند دانشگاه و اندیشکده ای هستیم که مساله اش و دردش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باشد. مقلد دیگران نباشد. از هژمونی آموزه های راست و چپ غربی آزاد باشد. شکل گیری چنین نهادی هم لوازم و مقتضیات خاص خود را دارد.
• در پایان دو نکته قابل ذکر است: نخست اینکه «مضمون» عمق راهبردی از نظر معرفتی لزوما با دین ناسازگار نیست و حصر عقلی مطلق بین ایندو وجود ندارد. اما دغدغه نگارنده، فهم و تفسیر دیگران از ما است. مساله، دقت در بهره برداری از یک مفهوم است. دوم اینکه برخیی مانند دکتر طباطبایی اصل به کارگیری راهبرد به عنوان ترجمه کلمه استراتژی را رد کرده و معتقد است راهبرد اصلا نمی تواند مرادف فارسی استراتژی باشد که بحث جداگانه ای است.

http://irdiplomacy.ir/fa/news/2012694

@Irdiplomacy_ir
Irdiplomacy.ir
177 views11:28
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 14:28:36 اندیشه سیاسی، مادر سیاست خارجی های بزرگ است

از به کار بردن عبارت «عمق راهبردی» خودداری کنیم

نویسنده: نعمت الله مظفرپور

دیپلماسی ایرانی:
• نگارنده سه سال پیش یادداشتی در سایت دیپلماسی ایرانی با عنوان «چگونه عمق راهبردی ج.ا.ایران را پایدار کنیم؟» منتشر کرد که بازتاب و بازنشر گسترده ای داشت. اما از آن تاریخ احساس کردم که به کارگیری عبارت عمق راهبردی خوب نیست. اساسا به کارگیری مفاهیم نظامی بویژه دوگانه هایی مانند تاکتیک- استراتژی برای امور سیاسی و فرهنگی غلط است. مفاهیم نظامی عمدتا بسیط بوده و قادر به انتقال مضامین پیچیده، چندرگه و چندساحتی سیاست خارجی و دیپلماسی نیستند! غرض اینکه بدانیم که کنش کلامی، پیچیده ترین کنش عالم سیاست است. هر کلمه ای را نمی توان هرجایی استفاده کرد.
• تا آنجایی که بررسیهای قلیل نگارنده قد می دهد، می توان گفت عبارت «عمق راهبردی»، با اخلاق، تدین و مکتب سیاست خارجی ج. ا. ایران سازگار نیست و نباید از این عبارت استفاده کنیم بلکه باید کلمات دیگری را پیدا کنیم. این عبارت با فکر دینی و فرهنگ و قانون اساسی ما سازگار نیست. گرچه همگان تحقق مضمون عمق راهبردی را در دستور کار دارند اما از نهادن این «مفهوم» بر روی آن «مضمون» ابا دارند. شاید به خاطر وقوف بر عوارض معنایی است که جهانیان از آن به ندرت استفاده می کنند. مخالفین و منتقدین ما بویژه متعاقب بحران سوریه، ایران را متهم به دوری از دین گرایی و انحراف از موازین اصیل انقلاب اسلامی کرده و مدعی هستند که کنش ایران دیگر دینی نیست بلکه استراتژیک است.
• عمق راهبردی اساسا یک واژه نظامی است و ناظر بر فاصله خط مقدم جبهه نیروهای خودی با مناطق صنعتی و جمعیتی، پایتخت و مکانهای اعمال قدرت است. در این منطق به هر میزان که فاصله بین خط مقدم و مکانهای مهم و اصلی قدرت و مراکز نظامی خودی بیشتر باشد، دست آن کشور، برتر و عمق راهبردی آن بیشتر است. لذا کشورها جهت منع نزدیکی دشمن به مرزهای خود، منطقه درگیری را به جاهای دیگر منتقل کرده و یا در جاهای دور و کشورهای ثالث متوقف می کنند. امروزه اما مفهوم عمق راهبردی دارای بار معنایی گسترده ای بوده و به ابزارهای سیاسی، جغرافیایی، نیروی انسانی، اعتقادی، نیروهای بالقوه و بالفعل دفاعی یک ملت و یک کشور برای دفاع از «خود-من» در مقابل توطئه ها و دسیسه های کشورهای متخاصم گفته می شود. یعنی در صورت درنظر داشتن تعریف عام تر و حتی با قید مفهوم مقاومت در مقابل سلطه گران؛ هم به کارگیری این عبارت همچنان خوب نیست. چون در هر صورت این عبارت ناظر بر« خویشتن- منیت» و مصالح و منافع خودی به بهای پایمالی طرف ثالثی است که ممکن است دوست نداشته باشد با ما همراهی کند. یعنی اینگونه به ذهن متبادر می گردد که کشور دارای عمق راهبردی، برای دور کردن دشمن از خود، یک کشور ثالثی را ذبح می کند. در حالیکه اصول قانون اساسی ما و سیره و مجاهدتهای عملی ما ناظر بر مبارزه با استکبار و دفاع از مستضعفان یعنی«دیگران» و نه مبتنی بر« منیت و خودخواهی» است.
• خلاصه اینکه عبارت عمق راهبردی، مفهومی هم غیراخلاقی و هم غیردینی و سکولار و لائیک و ممزوج با «سلطه» است. عمق راهبردی ناخواسته این مفهوم را اشاعه می دهد که ایران هم کشوری مانند سایر قدرتها است. در حالیکه واقعا چنین نیست. عمق راهبردی، ایستاری رئالیستی و مبتنی بر سیاست عریان قدرت است. لذا بیان اقدامات و کمکهای ما به منطقه، با ادبیات رئالیستی، قدرت نرم و مشروعیت ما را مضمحل می کند یعنی هم برای مبارزه با استکبار هزینه می دهیم و هم آنرا با ادبیات غیردینی و غیراخلاقی معرفی می کنیم. نیازمند وضع مفاهیم دقیق برای مضامین ممتاز خود هستیم. بپذیریم که سیاست خارجی و دیپلماسی امری تخصصی، بغرنج و معمایی است.
145 views11:28
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 14:26:46 دیدبان حقوق بشر در گزارش خود از یک مورد تجاوز جنسی پلیس یونان به یک مهاجر سوری می گوید: هنگامی که یک زن و شوهر اهل کشور سوریه قصد ورود به خاک یونان را داشتند، پس از دستگیری آنها، پلیس یونان، تصمیم به تجاوز جنسی به خانم این شخص سوری می گیرند! همچنین مرد سوری از این ماجرا می گوید: آنها (نیروهای امنیتی یونان) سعی کردند همسرم را بازرسی کنند در این هنگام سینه های او را لمس کردند. سپس سعی کردند روسری و شلوارش را بردارند. وقتی خواستم جلوی آنها را بگیرم، با مشت، پا و باتوم مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند. با یک چوب پلاستیکی سنگین به سر دختر 2 ساله ام زدند که هنوز کبودی آن وجود دارد.
در بیشتر موارد، مصاحبه‌شوندگان اظهار داشته اند که افراد امنیتی یونان حتی لباس‌های زیر زنان را درآورده‌اند و به زور از رودخانه اوروس به ترکیه بازگردانده‌اند!
دیدبان حقوق بشر در گزارش این مسئله را این گونه عنوان کرده است: "پلیس یونان پناهجویان را در مرز زمینی یونان و ترکیه در رودخانه اوروس بازداشت کرده و در بسیاری از موارد لباس‌هایشان را از تن‌شان درآورده و پول، تلفن و سایر دارایی‌هایشان را دزدیده و سپس مهاجران را به مردان نقابدار می‌سپارند که آنها را مجبور به سوار شدن به قایق‌های کوچک می‌کنند، به وسط رودخانه اوروس می‌برند، به داخل آب سرد می کشند و وادار می‌کنند به سمت ترکیه حرکت کنند."
پناهجویان افغان در یونان می‌گویند علاوه بر سیاست‌های خصمانه حکومت، با گروه‌های ناسیونالیستی افراطی نیز مواجهند که گه‌گاهی با حملات از سوی آنها مواجه می شوند!
یک ساعت و 35 دقیقه از هم صحبتی با سجاد گذشت، آنقدر از وضعیت اسفناک مهاجرین در یونان برایم گفت که من فقط توانستم مقداری از آنها را برایتان بنویسم. او می گوید: "سخت است، مهاجرت بسیار سخت و دردآور است. برای من جوان 22 ساله که اکنون باید درس بخوانم و تحصیل کنم، شرایط روزگار برایم به گونه ای رقم خورده است که باید از خانواده ام دوری کنم و مشخص نیست که چه زمانی بتوانم خانواده ام را ببینم و اینکه آیا به سلامت به مقصدم خواهم رسید یا خیر!؟ هیچ چیزی مشخص نیست و توکل به خدا می کنم."
امیدوارم روزی برسد که افغانستان طعم صلح و آرامش را بچشد و ما به خاک عزیز خود برگردیم. امیدوارم هیچ کس مهاجرت را تجربه نکند، مهاجرت مسیری است پرخطر و پر از مسائلی که در آن هیچ‌گاه یک شخص عادی در زندگی خود تجربه نمی کند!

http://irdiplomacy.ir/fa/news/2012695

@Irdiplomacy_ir
Irdiplomacy.ir
128 views11:26
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 14:26:46 وحشی گری های سپر اروپا

مهاجر افغان: یونان را مانند گوانتانامو می دانم!

نویسنده: سید میثم موسوی، دانشجوی دکتری مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران

دیپلماسی ایرانی:
مهاجرت در کشورهای مختلف متفاوت است. در بسیاری از کشورها مهاجرت برای رسیدن به زیست بهتر و پیشرفت در زندگی است، اما مهاجرت مردم افغانستان برای فرار از رنج و درد است، رنجی که تا استخوان رسیده و هر لحظه زجر کش می‌کند.
تغییر یک‌باره و ناگهانی رژیم سیاسی و برهم خوردن نظم اجتماعی کشور تأثیرات عمیق بر روان مردم گذاشته است. بحران سیاسی حکومت، تحریم‌های مالی و اقتصادی و رشد فقر و بیکاری موجب شده کشور به سوی بحران امید برود و وضعیت چنان شده است که مردم فقط برای بقا و زنده‌ماندن تلاش می‌کنند و مهم نیست چه کسانی و چگونه آنها را در این مسیر یاری می‌رسانند.
یأس و ناامیدی چنان در جان مردم رخنه کرده است که با وجود آگاهی آنان از سختی‌های راه مهاجرت، حاضرند جان‌شان را در همین راه بدهند، ولی از این مملکت بروند. اگر می‌بینید از چرخ‌های هواپیمای امریکایی آویزان می‌شوند یا خطرهای راه قوچاق را به گردن می‌گیرند و از گلوله و مرگ بیم نمی‌کنند به همین سبب است.
سجاد (نام مستعار) مهاجر افغانی که چند روزی است از یونان توسط پلیس این کشور به سمت خاک افغانستان دیپورت شده و اکنون در ایران زندگی می کند، او برای مدت اقامتش در ایران، خود را به اداره پلیس این کشور معرفی کرد تا بتواند چند صباحی را به دور از دغدغه و مشکلات موجود در افغانستان و بی رحمی های پلیس ترکیه و یونان زندگی کند.
پای درد دل های او نشستم، آن چنان از سختی های مهاجرت گفت که دل هر نوع آدمی به درد می آمد. او داستان خود را از خاک افغانستان شروع کرد که قاچاقچیان انسان چه رفتارهایی با مهاجرین دارند. از رفتار بد پلیس ترکیه تا یونان تعریف کرد. آنقدر برایم گفت که حتی من را به یاد خاطرات گفته شده زندانیان گوانتانامو انداخت.
داستان های سجاد از یونان نسبت به دیگر مناطق بسیار ناراحت کننده تر است. در اینجا لازم شد خاطرات وی را برایتان بنویسم تا بدانیم در خاک یونان با مهاجرین چه رفتارهایی می شود.
سجاد برایم تعریف می کند که "سال 1399 همراه با حدود 4 هزار پناهجوی دیگر عمدتا از سوریه و افغانستان بودند، در میانه مرز ترکیه و یونان قرار داشتیم. پلیس یونان برای جلوگیری از پیشروی مهاجرین به سمت ما گازهای اشک آور همراه با آب پاش های قوی و شلیک گلوله استفاده می کردند که در این حادثه تا جایی که اطلاع داشتم 2 الی 3 نفر بر اثر شلیک های پلیس یونان کشته شدند. عمدتا دستگیر شدیم، شکنجه تا حدی بود که احساس می کردیم لحظات آخر عمرمان فرا رسیده است. پس از دستگیری ما را به سمت مرز ترکیه انتقال دادند، نحوه انتقال به گونه ای بود که ما را پابرهنه توسط ماشین های نظامی به مرز ترکیه رساندند به محض رسیدن، ما را آنچنان با شلاق زدند که دیگر فکر ورود به خاک یونان را در سر خود نداشته باشیم."
این رفتار دوگانه، بد و خشن نیروهای امنیتی یونان همراه با مهاجرین و پناهندگان حتی باعث نگرانی دیده بان حقوق بشر شده است. «بیل فرلیک»، عضو ارشد دیدبان حقوق بشر، درباره رفتار تبعیض‌آمیز یونان با پناهجویان افغان گفت: یونان در حالی که از اوکراینی‌ها به‌عنوان "پناهندگان واقعی" استقبال می‌کند، افغان‌هایی را که از خشونت‌های مشابه فرار می‌کنند را به صورت ظالمانه‌ای به عقب می‌راند. وی افزود: این استاندارد دوگانه رفتاری است که ارزش‌های ادعایی اروپایی در مورد برابری، حاکمیت قانون و کرامت را به سخره می‌گیرد.
این سازمان همچنین در گزارش اخیر خود ذکر کرده است که نیروهای مرزی این کشور پس از بازداشت مهاجرین به آنها انواع و اقسام آسیب های جسمی ازجمله تجاوز جنسی اعمال می کنند و وسایل شخصی شان را غارت! سپس به کشور ترکیه انتقال می دهند. این در حالیست که مقامات ارشد اتحادیه اروپا، اقدامات کنترل مرزی یونان را تحسین کرده اند و این کشور را "سپر اتحادیه اروپا" نام نهاده اند.
نادیا هاردمن، محقق حقوق پناهندگان و عضو ارشد دیدبان حقوق بشر، در اعتراض به رویکرد مقامات ارشد اتحادیه اروپا در قبال مهاجرین عنوان کرده است که اتحادیه اروپا به جای اینکه به پناهندگان و مهاجرینی که به دلایل مختلف به اروپا روانه می شوند کمک کند از عملکرد وحشیانه پلیس یونان در قبال مهاجرین قدردانی می کنند!
122 views11:26
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 14:24:55 در همین راستا اتفاقا تاکید بیش از حد ایران بر خطوط قرمز، سپردن مدیریت مذاکرات به مسکو و نهایتا بن بست وین، شرایطی را رقم زد که آژانس بین المللی انرژی اتمی و اعضای شورای حکام نگاه مثبت و سیاست دست به عصای خود در قبال ایران برای کمک به پیشبرد مذاکرات و تسهیل گفت وگوها در جهت حصول هر چه زودتر توافق را کنار گذاشتند؛ صدور قطعنامه شورای حکام با 30 رای مثبت علیه ایران موید این نکته است.
لذا حتی اگر بپذیریم تهران در این مدت دست به هیچ گونه اقدامی برای تقویت توان هسته ای هم نزند ماهیت پادرهوا گذاشتن مذاکرات وین از سوی جمهوری اسلامی به معنای خروج ضمنی ایران از پروسه احیای برجام خواهد بود. در این صورت تهران باید خود را آماده قطعنامه بعدی شورای حکام با لحن و ادبیاتی تندتر، ارجاع پرونده به شورای امنیت، احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و احیای 6 قطعنامه پیشین علیه خود کند که در چنین وضعیت خطیر و بغرنجی هیچ کشور منطقه ای و فرامنطقه ای عضو سازمان ملل، حتی بر فرض تمایل برای برقراری روابط با ایران، توان انجام آن را نخواهد داشت. وقوع این اتفاق دوباره ایران را به انزوای سیاسی و دیپلماتیک سال های آغازین دهه 90 شمسی و حصر ژئوپلیتک در مرزهای خود باز خواهد گرداند. هر چند که توان داخلی کشور هم برای مدیریت این شرایط از هر حیثی مناسب نیست.

http://irdiplomacy.ir/fa/news/2012699

@Irdiplomacy_ir
Irdiplomacy.ir
122 views11:24
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 14:24:54 چند سفر و یک سوء برداشت

دیپلماسی منطقه ای بدون برجام خروجی لازم را ندارد

مهدی بازرگان، روزنامه نگار

دیپلماسی ایرانی:
پس از صدور قطعنامه شورای حکام شرایط از مرگ برجام حکایت دارد. در این بین اقدامات تهران و واشنگتن هم بر این گمانه دامن می زند. اگر چه پیش صدور قطعنامه نیز مجموعه مواضع و واکنش های عملی ایران و آمریکا خبر از سوء محاسبه های دو طرف می داد تا جایی که بن بست 102 روزه در وین را رقم زد، ولی با تشدید سوء برداشت های دو طرف اصلی برجام (ایران و آمریکا)، طی 12 روزی که از صدور قطعنامه می گذرد باید این واقعیت را در نظر داشت که مسیر احیای توافق هسته ای به دیوار سختی برخورد کرده است.
در این بین تهران ضمن واکنش های تند و غیرهم وزن با محتوای قطعنامه در صدد است با فرسایشی کردن مذاکرات، واشنگتن و جامعه جهانی را در فضای خاکستری نگه دارد؛ فضایی که نه قطع کامل و خروج رسمی ایران از مذاکرات وین را به دنبال دارد و نه بازگشت سریع و بدون پیش شرط جمهوری اسلامی به میز گفت وگوها برای حصول توافق. در چنین شرایطی تهران برای پیش بردن این فضای خاکستری در سیاست خارجی از ابزار دیپلماسی منطقه ای مدد گرفته است.
با وجود آن که محور سیاست خارجی دولت سیزدهم بر مبنای گفته های رئیسی و امیرعبداللهیان، ارتقای مناسبات دیپلماتیک و به خصوص تقویت دیپلماسی اقتصادی و تجاری ایران با همسایگان است، اما در این شرایط پس از صدور قطعنامه دولت نیم نگاه جدی تری برای پیگیری روابط با همسایگان به عنوان اهرم جایگزین سیاست خارجی برجامی دارد که در واقع می تواند به سوء برداشت و نهایتا سوء محاسبه تهران در احیای توافق هسته ای منجر شود.
با در نظر داشتن تحرکات برخی همسایگان از سفر رئیس جمهور قزاقستان و تاجیکستان تا رئیس جمهوری ترکمستان و وزیر امور خارجه پاکستان به تهران و نیز حضور مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا در ایران طی هفته گذشته و هفته جاری که به موازات صدور قطعنامه شورای حکام صورت گرفت و هم چنین امضای برخی اسناد همکاری، قراردادها و توافقنامه های دو جانبه، متاسفانه تهران در ریل گذاری مدنظرش نهایتا به ایستگاه مقصود نخواهد رسید.
باید پذیرفت سفرهای منطقه ای و سیاست ارتقای مناسبات با همسایگان و اصولا هر کشور منطقه ای و فرامنطقه ای زمانی به خروجی و جواب مدنظر ایران در حوزه تجای و اقتصادی منجر می شود که بتواند با احیای برجام و لغو تحریم ها همراه باشد. لذا تاکید بیش از حد بر افزایش روابط با همسایگان نوعی آسیب راهبردی به منافع ملی است.
از این منظر همان گونه که نباید تمام تخم مرغ های سیاست خارجی را در سبد مذاکرات گذاشت بی شک نمی توان سیاست خارجی را هم بدون اهتمام برای احیای برجام و لغو تحریم ها پیش برد. پس انجام این سفرهای روسای جمهور کشورهای همسایه به ایران اگر چه فی نفسه امری مثبت تلقی می شود، اما همزمان سوء محاسبه های جمهوری اسلامی در خصوص مذاکرات وین را هم بیشتر خواهد کرد.
چرا که به باور غلط تهران با چنین دیپلماسی فعال منطقه ای، تلاش جدی برای افزایش سطح همکاری ها با همسایگان و نیز سایر کشورهای هم پیمان فرامنطقه ای در سایه سفرهای مستمر مقامات، دیگر نیازی به پیگیری مذاکرات وین و احیای برجام نخواهد بود و به این ترتیب حصول توافق رنگ خواهد باخت. غافل از اینکه تمام این سفرها و عملیاتی شدن قراردادها و توافق نامه ها تا زمان احیای برجام و لغو تحریم ها رنگ واقعیت به خود نخواهند گرفت و منشاء اثر مثبتی به خصوص در حوزه تجاری و اقتصاد نخواهند بود.
تهران با این خوانش اشتباه خود برای پیش بردن فضای خاکستری در مذاکرات صرفا به نقطه «بدون بازگشت» نزدیک می شود که تنها بازنده اش خود ایران خواهد بود. چرا که وضعیت در این نقطه فریز و ثابت نخواهد ماند.
«اگر آمریکا بخواهد رفتار غیرسازنده خود را ادامه دهد، با پاسخ متناسب ما مواجه خواهد شد»؛ این جمله حسین امیرعبداللهیان در پاسخ به درخواست جوزف بورل برای بازگشت سریع تر به میز مذاکرات وین به خوبی گویای آن است که فعلا ادامه گفت وگوهای احیای برجام برای تهران محلی از اعراب ندارد. در صورتی که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در تماس تلفنی یکشنه جاری با وزیر امور خارجه دولت رئیسی از نبود زمان و تلاش برای جلوگیری از تصاعد تنش گفته است.
پس به بیان صریح تر اگر تهران به هر دلیلی نخواهد یا نتواند به میز مذاکرات وین بازگردد و احیای برجام را به نتیجه مطلوبی برساند قطعا طرف های مقابل هم سکوت و مماشات دیپلماتیک را کنار خواهند گذاشت و به سمت اتخاذ تدابیر تندتر علیه ایران پیش خواهند رفت.
118 views11:24
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 14:23:20 http://irdiplomacy.ir/fa/news/2012667

@Irdiplomacy_ir
Irdiplomacy.ir
117 views11:23
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 14:22:56 در چنین شرایطی که شاهد تداوم تشدید خطاهای محاسباتی با شدت کم و زیاد از سوی تهران و واشنگتن هستیم، تل آویوفرصت را برای ریل‌گذاری‌های بعدی اقدام‌های ماجراجویانه خود علیه تهران در اختیار گرفته است. پیرو این نکته، پس از صدور قطعنامه و واکنش تهران با هدف موازنه سازی، اسرائیل مرحله بعدی خود برای تشدید فشار سیاسی و دیپلماتیک و در نهایت اجماع جهانی علیه ایران را کلید زده است؛ بازگشت پرونده فعالیت‌های هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و احیای قطعنامه‌های پیشین در سایه فعال شدن «مکانیسم ماشه». این مهم در مواضع صریح «نفتالی بنت» و«لائیر لاپید» پس از صدور قطعنامه شورای حکام آژانس مدام در حال تکرار است. در این مرحله مقام‌های اسرائیلی با تشدید فشار سیاسی به آمریکا، تروئیکای اروپایی، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شخص «رافائل گروسی» به عنوان مدیر کل آژانس به دنبال صدور قطعنامه‌هایی با لحن تندتر و به تبع آن ارجاع پرونده به شورای امنیت سازمان ملل متحد هستند. در اینجاست که نباید از حرکت اسرائیل برمدار عصبی تهران متاثر شد.
در این حال، اسرائیل در روزهای اخیر به دنبال فضاسازی سیاسی و بذرپاشی دیپلماتیک برای تشکیل نیروی واحد نظامی «عربی - عبری» با هدف تقابل با ایران است. اگر چه بسیاری از کارشناسان، تحلیلگران و ناظران امر معتقد بودند که به دلیل اختلافات داخلی اعضای شورای همکاری خلیح فارس، طرح ناتوی عربی امکان تحقق ندارد، اما اکنون، نه تنها ناتوی عربی که امکان شکل‌گیری ناتوی عربی- اسرائیلی روز به روز در حال تقویت است.

در همین راستا اگر تل‌آویو بتواند زمینه سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی آن را تا پیش از سفر آتی بایدن به منطقه بچیند، در عمل با حضور رئیس جمهوری آمریکا در عربستان و اسرائیل، تشکیل چنین نیرویی در دستور کار قرار خواهد گرفت.

از این منظر، سفر بایدن به خاورمیانه را باید نقطه‌ای بر پایان برجام دانست. بنابراین فرصت بسیار کوتاهی در اختیار تهران است که از بالا گرفتن تنش جلوگیری کند؛ افزایش تنش می‌تواند به ضرر تهران باشد؛ چرا که در وهله نخست، تقابل با اجماع منطقه‌ای و جهانی سخت خواهد بود. همچنین اوج گیری بحران اقتصادی مشکلات جدی برای تهران در داخل به همراه خواهد داشت.

حال باید دید که جمهوری اسلامی در این برهه خطیر کماکان به دنبال تحلیل شرایط و به دنبالش انجام اقدام‌هایی است که تنها به تشدید تنش خواهد پرداخت یا با درک شرایط کنونی در کاهش تنش اقدام می‌کند. البته با در نظر داشتن تحرکات برخی همسایگان از سفر رئیس جمهوری تاجیکستان تا رئیس جمهوری ترکمستان و سفر هفته جاری رئیس‌جمهوری قزاقستان به تهران و نیز حضور مادورو رئیس جمهوری ونزوئلا در ایران و نیز امضای برخی اسناد همکاری، قراردادها و توافقنامه‌ها ممکن است برخی سوء محاسباتی برای تهران در تعاملات جهانی‌اش ایجاد کند. به باور برخی از مخالفان برجام، چنین دیپلماسی منطقه‌ای و افزایش سطح همکاری با همسایگان و سایر کشورهای هم پیمان فرامنطقه‌ای دیگر نیازی به احیای برجام نخواهد بود. نکته مغفول در این نگرش آن است که تمام این سفرها و عملیاتی شدن قراردادها و توافق نامه‌ها تا زمان احیای برجام و لغو تحریم‌ها، منشاء اثر مثبت در حوزه تجاری و اقتصادی کشور نخواهد بود.

در این حال باید توجه داشت که شرایط در این نقطه فریز و ثابت نخواهد ماند. یعنی اگر تهران به هر دلیلی نخواهد یا نتواند مذاکرات وین و احیای برجام را به نتیجه برساند، باید خود را مهیای قطعنامه بعدی شورای حکام، ارجاع پرونده به شورای امنیت و احیای 6 قطعنامه پیشین علیه خود کند. در این صورت هیچ کشور منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای عضو سازمان‌ملل حتی بر فرض تمایل برای برقراری روابط با ایران، توان انجام آن را نخواهد داشت. در این صورت دوباره ایران به انزوای سیاسی و دیپلماتیک سال‌های آغازین دهه 90 شمسی و حصر ژئوپلتیک در مرزهای خود باز خواهد گشت.

http://irdiplomacy.ir/fa/news/2012692

@Irdiplomacy_ir
Irdiplomacy.ir
124 views11:22
باز کردن / نظر دهید