Get Mystery Box with random crypto!

ادامه ... 'من به وسيلـه او كامـل شـده بـودم؛ زیبـایی و شاد | جیدو کریشنامورتی

ادامه ...



"من به وسيلـه او كامـل شـده بـودم؛ زیبـایی و شادمانی آن را می شناختم، درک می کردم."

ولی می بینید که به پایان رسیده است. چیزی که در خـود کـامل نیست همیشـه بـه پایان می رسد. درهم آمیخته شـدن بـا دیگری همیشه در معرض تجزیه است؛ همیشه توقف و زوال آن وجـود دارد. یکپارچه شدن باید از درون خویش باشد؛ و تنها در آن صورت است که پایان و زوالی برای آن نیست. یکپارچگی جریانی است که در تفکر منفی ـ که بالاترین شکل خرد و ادراک است - وجود دارد. آیا شما تمامیت و یکپارچگی را جستجو می کنید؟

"من نمی دانم چه چیز را جستجو می کنم، ولی دلم می خواهـد "امید" را بشناسم؛ زیرا بنظر می رسد که امیـد نقش مهمی را در زندگی ما بازی می کند. تا وقتی او زنده بود من هرگز به آینده فکـر نمی کردم؛ هرگز به امید یا خوشبختی فکر نمی کردم؛ فـردا برايـم وجود نداشـت؛ فقط زندگی می کردم - بدون هر گونه اندیشه و نگرانی."

زیرا شاد بودید. ولی حالا ناشادی و نارضایتی، آینده را مطـرح می کند، خلق می کند؛ امید، یا عکس آن، یعنی یأس و ناامیدی را خلـق می کند. چیز غریبی است، نه؟ وقتی انسان شادمان است زمـان وجود ندارد، دیروز و فردا بکلی در غیبت اند؛ انسان به فکر گذشته یا آینده نیست. ولی ناشادی امید، یأس و نا امیدی را مطرح می کند. ما با امید به دنیا می آییم و آن را تا لحظه مرگ داریم. بله، این "دقیقا" کاری است که ما میکنیم؛ یا بهتر است بگوئیم مـا در بدبختی زاده می شویم، و امید ما را تا گور بدرقه می کند، همـراه ما است. منظور شما از امید چیست؟



ادامه دارد ...

کریشنامورتی
شادمانی خلاق
ص 136 و 137

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii