Get Mystery Box with random crypto!

درباره ی هستی شناسی دیرند اندیشه ی برگسن درباره ی زمان بعد | کژ نگریستن

درباره ی هستی شناسی دیرند



اندیشه ی برگسن درباره ی زمان بعد از کتاب «زمان و اراده ی آزاد» تغییراتی کاملا برجسته و اساسی پیدا کرد. او در اولین اثرش آشکارا از این دیدگاه طرفداری کرد که تجربه ی دیرند، نیازمند عمل ترکیب ذهنی است؛ لذا زمان یک پدیده و اثر جاودانی و چیزی صرفا درونی و یا روانشناسانه است(واقعیت بیرونی صرفا فضا است).
نوآوری این اثر درباره ی جهانشناسی جدید یا نظریه ی تکامل نبود، بلکه درباه ی تلقی اش از زمان به منزله ی کثرتی پیوسته و غیرفضایی بود. اما برگسن در «ماده و خاطره» این پرسش را مطرح می کندکه آیا زمان غیر فضایی یا دیرند به اشیاء خارجی می تواند گسترش یابد_ آیا اشیای خارجی نیز به روش خودشان دارای دیرند می شوند؟ و هرچند او نظریه پردازی درباره ی ماده را، به دلیل اینکه معتقد است عقل مارا خسته خواهد کرد، پایان می دهد، ولی در این مسئله مردد باقی می ماند.
برگسن با زمان آنگونه که در «تحول خلاق» بحث شده است، به این نتیجه رسید که دیرند«ذات جهان است». او در این کتاب درصدد است نشان دهد که دیرند مفهوم کلیدی فهم ویژگی خلاق تحول است؛ او سعی می کند نشان دهد که فیزیک از سیستم های ساختگی و بسته ای بحث می کند که در تصویر آنها جایی برای زمان وجود ندارد. وقتی که ما خودمان را با حرکت «کل» درگیر می کنیم، دیرند را نیز باید در تبیین تحول حیات بپذیریم.


@Kajhnegaristan