Get Mystery Box with random crypto!

نقد درون ماندگار تالیف رضا مجد وقتی هنگام نقد پدیده ها از | کژ نگریستن

نقد درون ماندگار
تالیف رضا مجد


وقتی هنگام نقد پدیده ها از طرف مقابل،هی راهکار میخواهی؟ در واقع میگویید:«تو کاری به هستی شناسی پدیده‌ها نداشته باش». کاری به عنوانِ پرسش از راهکار، اولین کاری که با پدیدار می کند چیه؟ شناخت پدیده را معلق میکند، و میگوید که:«حالا که شناختی دیگه الان چیکار کنیم باهاش». درحالیکه آغاز گاه نقد، شناخت پدیده است و خود شناخت و پدیده به شکل درون ماندگار راهکار تغییر را هم در درون خودشان دارد.
اما پرسش از راهکار، شناخت پدیده را به عنوان فرآیندی چند وجهی، معلق میکند و با کشاندن اش در زمینی به نام «راهکار» هر شکلی از فهم پدیده را تبدیل می کند به کردارهای موقت یک،دو،سه،چهار، که در فصل ۵ پایان نامه ها تا دلتان بخواهد از این راهکارها ریخته و همیشه هم اولی اش این است که:«رسانه ها آگاهی‌بخشی بکنند»،«ما فرهنگ‌سازی بکنیم»، تکرار مکررات که چون نمیخواد با پدیده عملاً مواجه بشود به شکل های سفسطه گون با رفتن به زمین «راهکار» بازی را به زمینی میکشه که نقطه ی استقرار چیز است.
وقتی شهردار یقه ی تو را محکم می گیرد که تو بگو من با این پدیده کارتون خوابهای میدان شوش چه بکنم؟ و تو داری می گویی:«ببینید چیزی به نام کارتون خوابهای میدان شوش ما نداریم مثل این است که بگوییم ما بامردان مترو چه کار کنیم؟ ما مقوله ی مرد مترو نداریم، ما مقوله ای به نام خیابان خوابی داریم که در فضایی به نام میدان شوش ممکن شده است، و این در یک نسبت خُرد و کلان ممکن شده، اما وقتی تو میگویی ما با اینها چه کار کنیم؟ چی میگویی؟ در واقع میگویی شناخت پدیده را رها کن کاری به سطوح کلانش نداشته باش، کاری به هستی‌شناسی اش نداشته باش، به من بگو من با کارتون خواب چه کار کنم؟
ادامه دارد

منبع؛ برداشت های شخصی ام از درسگفتارهای دکتر حیدری

@Kajhnegaristan