شرکتی هست در چین به نام مگوی. تخصصشان؟ تحلیل تصویر. برای بررسی | Karkhoone | کارخونه
شرکتی هست در چین به نام مگوی. تخصصشان؟ تحلیل تصویر. برای بررسی شباهتها و تفاوتهای تصاویر الگوریتم مینوشتند. بعد با خودشان گفتند حالا که کارمان این قدر خوب است، چرا سراغ تحلیل چهرۀ انسان نرویم؟ تا سال 2017، این شرکت دانش بنیان چینی، با ادارۀ پلیس هم روابط عمیقی ایجاد کرده بودند و همراه با وزارت امنیت کشور مشغول کار شرافتمندانۀ مبارزه با تروریسم در سینکیانگ بودند. وزارت امنیت هم به پاس این همکاری پایگاههای دادهاش را در اختیار این شرکت نخبۀ چینی قرار داد. پایگاه داده در چین یعنی چی؟ یعنی نزدیک به یکونیممیلیارد عکس چهره! این شرکت، همزمان با این فعالیتها، با مایکروسافت و دیگر شرکتها و دانشگاههای امریکایی ارتباط گرفته بود. کم کم مگوی، که جلوی خارجیها خودش را مگا ویژن مینامید، شعبهای هم در ردموند تأسیس کرد و چند کارمند ارشد شرکتهای بزرگ را هم بُر زد. کارکنان سابق میگویند آن شرکت «شبیه» سیلیکون ولی نیست، «خود» سیلیکون ولی است. شعارشان؟ هیچ الگوریتم بدی وجود ندارد، فقط دادۀ بد داریم! کارشان چقدر خوب بود؟ اینقدر خوب که وقتی با یک شرکت ساخت موبایل همکاری کردند، دوربین و تشخیص چهرهشان پوز اپل را زد. همینقدر خفن. تازه، با جراحی پلاستیک هم شما را میشناسند. حتی با ماسکهای دورۀ کرونا! وقتی این افراد باهوش فهمیدند «امنیت عمومی» هم سودآور است، یواش یواش سراغ ساخت دوربین هم رفتند. حالا اگر بخواهید در سینکیانگ وارد هتل بشوید، کارت شناساییتان را جلوی یکی از دوربینهایشان میگذارید و در یک ثانیه، با هزاران هزار عکس دیگر مقایسه میشود. از خانه هم که بیرون بروید، دوربینهای این شرکت شناساییتان میکنند و اگر از محدودۀ مشخص شدهتان – بله، همچین چیزی هم دارند – خارج شوید به پلیس اطلاع میدهند. حالا آنها از مهمترین شرکای سرکوب حزب کمونیست در سرکوبند و اگرچه خودشان ضمن تأکید بر اینکه «هیچ الگوریتم بدی وجود ندارد»، میگویند ما فقط الگوریتمهایمان را در اختیار دستگاههای امنیتی قرار میدهیم و مابقیاش به ما ربطی ندارد، بعضی از کسانی که به لطف دوربینها و الگوریتمهای آنان به اردوگاههای بازآموزی فرستاده شده بودند میگویند از نگهبانان و کارکنان اردوگاهها عصبانی نیستند و بابت آنچه بر آنها گذشته، مهندسانی را سرزنش میکنند که با طراحی این سیستمها، آن سرکوب را ممکن کردند. در سال 2019، زمانی که مگوی در جستوجوی سرمایهگذار خارجی آمادۀ عرضۀ عمومی سهامش بود، گزارشهای همکاریهای این شرکت با سازمانهای امنیتی چین و نقض حقوق بشر، ضربۀ سختی به آن زد و حتی شرکت روابط عمومی غربی که استخدام کرده بودند هم نتوانست از شدت ضربۀ وارده کم کند و این شرکت در فهرست تحریمهای بین المللی ایالات متحده قرار گرفت. دیگر شرکتی که در همین سال در فهرست تحریمهای ایالات متحدۀ آمریکا قرار گرفت، هواوی بود. رئیس هواوی بارها در مصاحبههایش بر استقلالش از دولت چین تأکید کرده بود. البته خب مطابق قوانین داخلی چین، تمامی شرکتهای چینی مجبور به «حمایت، کمک و همکاری با سرویس مخفی ملی» هستند. البته بعداً معلوم شد که همین آقای رئیس در سال 2014 به دیگر مدیران شرکت گفته بود «در چین، بگویید که هواوی قویاً از حزب کمونیست چین حمایت میکند. در خارج از چین، تاکید کنید که هواوی همیشه پیرو روندهای بینالمللی مهم است.» حالا که بازی رو شده، این شرکت دیگر آشکارا از همکاریهایش با پلیس سینکیانگ و حکومت روسیه سخن میگوید. البته نه اینکه این شرکتها یا دیگر شرکتهایی که فعالیتهای مشابهی دارند، بگویند کارشان سرکوب و شکنجۀ مردم است، میگویند مشغول ساخت جهانی عادلانه و امنند، همانطور که همتایان ایرانیشان سرمان منت میگذارند که دارند به ما خدمات میدهند و سرعت اینترنت را بالا بردهاند. انگار یادمان رفته همانطور که چینیها مجبورند مطابق قانون تمام دادههایشان را به حکومت بدهند، اینها هم در قراردادهایشان همین را ذکر کرده بودند. راستش این روزها که به لطف گروهی از نخبگان وطنی دسترسیمان به اینترنت قطع است، فقط آرزو میکنم کاش کسانی باشند که خبرش را به گوش سایرین برسانند. این اختاپوس که روز به روز بیشتر بر زندگی ما مسلط میشود، کاش دست کم نتواند با شرکتهای جهان آزاد همکاری داشته باشد و کارکنانش هم نتوانند با خیال راحت به جهان آزاد بروند و در آنجا به ریشمان بخندند. یک جوری در مصاحبه با دوستانشان میگویند ما طرفدار آزادی اینترنتیم که انگار مدیران هواوی نگفته بودند. خبرنگاران و روابط عمومیهای سطح جهانی هم نتوانستند همدستی مگوی و هیکویژن و داهوا با سرکوب را بپوشانند، شما که دیگر ... . از آن طرف هم که مشخص شده فرنگیکاران نخبهای رفتهاند مشغول به کار شدهاند تا در اینستاگرام دست به سانسور بزنند.