گر آنچه بر سر من میرود ز دست فراق علی التّمام فرو خوانم، الحد | 🌷خرابات🌷
گر آنچه بر سر من میرود ز دست فراق علی التّمام فرو خوانم، الحدیثُ یَطول
(سعدی، غزلیات)
شاید از دو چیز بدون شک نمیتوان هیچ حرفی زد. یکی عشق و دیگری فراق که هیچیک در قالب کلمات نمیگنجد. نه عشق توضیح دارد و بیانشدنی است و نه جدایی قابل توصیف است. این دو از سختترین حالتهای روحی انسان است که وقتی اتفاق میافتد گاه انسان را به طور کل دگرگون میکند. بنابراین تنها کسانی که تجربه کردهاند میتوانند آن را درک کنند. نکته اینجاست که عشق و جدایی به نحوی به هم متصل هستند و این کار را بسی سختتر میکند. اگر عاشق میشویم باید بدانیم که جدایی اجتنابناپذیر است و بدون تردید با مرگ فرامیرسد. گاهی با مرگ عاشق و گاه با مرگ معشوق قصهٔ عشق به پایان میرسد. آری یا باید عاشق نشد و یا تاوانهای آن را پذیرفت.