Get Mystery Box with random crypto!

داستان دباغ در بازار عطاران به نقل از مثنوی مولانا روزی گذر | 🌷خرابات🌷

داستان دباغ در بازار عطاران
به نقل از مثنوی مولانا

روزی گذر یک دبّاغی به بازار عطر فروش ها می افته، در بازار عطاران قدیم غالبا ترکیبات گلاب رو به صورت عطر می فروختن
دباغ وقتی وارد بازار عطاران می شه؛ناگهان بیهوش روی زمین می افته:

آن یکی افتاد بیهوش و خمید
چونکه در بازار عطاران رسید

چند ساعتی مرد دباغ، بیهوش در بازار عطارها افتاده بود، مردم دور او جمع شده بودند و برای به هوش آوردنش تلاش می کردند، و به رسم قدیم برای اینکه او را به هوش بیاورن، به صورتش گلاب می پاشیدن

آن یکی کف بر دل او می براند
وز گلاب، آن دیگری بر وی فشاند

در حالی که در واقع، علت از حال رفتن مرد دباغ شنیدن بوی خوش عطر و گلاب بود:

خلاصه مردم به دور مرد دباغ در تب و تاب بودن تا او رو درمان کنن، یکی گلاب به صورتش می زد، یکی نبضش رو می گرفت....
مرد دباغ، برادری داشت زیرک و دانا؛
بعد از شنیدن این خبر، مقداری مدفوع سگ پیدا کرد و به سرعت خود را به میان جمعیت رساند و به مردم گفت من می دونم مشکل برادرم چیه و درمانش رو هم می دونم:

اندکی سرگین سگ در آستین
خلق را بشکافت و آمد با حنین


برادر دباغ توضیح داد که مرد بیهوش، دباغ است و هر روز مشامش پر می شود از بوی نامطبوع لاشه و فضولات حیوانی
علت اینکه در بازار عطاران از حال رفته است همینه که مشامش عادت به استشمام بوی خوش نداره

وقتی بوی خوش گلاب و عطر به مشام او رسیده، حالش دگرگون شده و از هوش رفته

و بعد مولانا توضیح می ده که بسیاری از رنج های ما ناشی از آن است که چیزی خلاف عادت همیشگی ما در زندگی مان پیدا می شه، هر کدوم از ما احتمالا به چیزهایی عادت داریم که فاصله گرفتن از آنها برای ما سخته و درد و رنج به همراه داره

پس چنین گفتست جالینوس مه
آنچه عادت داشت بیمار،آنش ده

کز خلاف عادت است آن رنج او
پس دعوای رنجش از معتاد جو

مرد دباغ آنقدر با بوی نامطبوع در تماس بوده و به آن عادت کرده بود که بوی خوش و مطبوع گلاب رو نمی تونست دیگه تحمل کنه

بنابراین برادر دباغ برای معالجه او به میان جمعیت رفت و مردم را عقب راند تا نبینند چه می کند و بعد سرگین سگ را که با خود آورده بود جلوی بینی برادرش گرفت و او مدتی پس از استشمام بوی نامطبوع آن، به هوش آمد
هدف مولانا از بیان این حکایت

ذهن شهودی مولانا از این حکایت پل می زنه برای توضیح اینکه مهمه که ما به چه چیزی عادت می کنیم و با چه چیزهایی مانوس می شیم، ذائقه و سلیقه ما تحت تاثیر مسائلی که مرتب و روزمره با اونها در ارتباطیم شکل می گیره،

مراقبت عادت های خود باشیم



@kharaabaatnew
کانال عرفانی خرابات