کاروان در دوره ماد وزیر منبری، دانشجوی مقطع دکتری تاریخ ایر | کردستان نامه
کاروان در دوره ماد
وزیر منبری، دانشجوی مقطع دکتری تاریخ ایران باستان، دانشگاه تهران.
دکتر اسماعیل شمس در مطلبی تحت عنوان «کاروان کۆژە» در کانال تلگرامی «کردستاننامه» چند سطری را به اهمیت «کاروان رفتن» در هورامان و دیگر بخشهای کردستان اختصاص دادند. بنده نیز مایلم به شکل بسیار مختصر به دو نمونه از شواهد باستانی این مسئله (=کاروانرفتن) در میان مردمان زاگرس و از جمله مادیها اشاره نمایم:
از دورهی سلطنت تیگلَت-پیلِسِر سوم به بعد، شواهدی از بهکارگیری شتر از سوی مادیها در دست داریم و اشارهی سارگُن دوم به مادیها تحتعنوانِ «اعرابِ شرق» در سال 713 ق.م، بهترین توصیف از نقش آنها به مثابه بازرگانان بیابان است. مادیها کنترل جادهی خراسان بزرگ را در دست داشتند و زمانیکه آشور با تأسیس استانهای جدید در زاگرس از آنها زهرچشم گرفت، مادیها در پاسخ وارد تجارت بیابانی نیز شدند: این تنوع و چندشاخهشدن، بهترین راهحل بود. البته آنها بیش از آنکه شخصاً به امر تجارت زمینی بپردازند، به محافظت از کاروانهایی میپرداختند که از پهنهی زاگرس عبور میکردند و کاملاً در دسترسشان قرار داشتند. بنابراین مادیها از دو امتیاز بسیار گرانبها به نفع خود استفاده کردند: موقعیت سکونتگاههای آنها در امتداد یک مسیر مهم عبوری و مهارتهای برتر آنها بهعنوان جنگاوران سوارکار (رادنر، 1399، صص: 377-376، 402).
در حدود سال 715 ق.م، سارگُن دوم تعدادی از مردم «خوندیر» را به شهر آشور تبعید نمود؛ آنها در محلهای مسکونی زندگی میکردند که در محدودهی دروازهی عظیمی واقع شده بود و به بخش شمالغربی شهر آشور منتهی میشد. شغل آنها، به تقلید از خاستگاهشان، «خوندیری» نامیده شده است، اما بر ما آشکار نیست که دقیقاً چه کاری انجام میدادند. آنها با گونهی خاصی از پارچه (Massuku) کار میکردند که برخی محققین با تردید آن را «نَمَد» میدانند. اگر چنین باشد، آنگاه میتوان پذیرفت که این تبعیدیان، هنر فرشهای دستباف را به آشور معرفی کردند. یکی از خانوادههای تبعیدی خوندیر، درگیر بازرگانی زمینی بود؛ مقصد کاروانهای آنها در هیچیک از اسناد باقیمانده ذکر نشده است، اما از آنجاییکه قراردادهای 7 تا 12 ماهه به اعضای کاروان داده میشد که دو مرحله سفر را پوشش میداد، واضح است که با مسافرتهایی با مقصد دور مواجه هستیم. با در نظر گرفتن خاستگاه خانواده، این فرض بسیار محتمل است که آنها سرگرم تجارت با وطن پیشین خود در سرزمین ماد بودهاند (رادنر، 1399، صص: 247-245).
نکات: تیگلت-پیلسر سوم/Tiglath-pileser III؛ حکومت: 727-744 ق.م. سارگن دوم/Sargon II؛ حکومت: 705-721 ق.م. خوندیر/ Hundir: سرزمینی دورافتاده در کیشِسّیم/Kishessim؛ برخی محققان معتقدند که کیشِسّیم را میبایست در روستای نجفآباد در درّهی اسدآباد در استان همدان مکانیابی کرد. نک رادنر، 1399، ص 241؛ رید، 1399، ص 175.
کتابنامه: رادنر، کارن، 1399، "مادیها از چشماندازی آشوری"، مندرج در: نگاهی نو به تاریخ ماد (مجموعه مقالات)، ترجمه وزیر منبری، سنندج: انتشارات دانشگاه کردستان. رادنر، کارن، 1399، "آشور و مادیها"، مندرج در: نگاهی نو به تاریخ ماد (مجموعه مقالات)، ترجمه وزیر منبری، سنندج: انتشارات دانشگاه کردستان. رید، جولین، 1399، "ایران در دورهی نوآشوری"، مندرج در: نگاهی نو به تاریخ ماد (مجموعه مقالات)، ترجمه وزیر منبری، سنندج: انتشارات دانشگاه کردستان.