Get Mystery Box with random crypto!

لحظه حال

لوگوی کانال تلگرام lahzehal — لحظه حال ل
لوگوی کانال تلگرام lahzehal — لحظه حال
آدرس کانال: @lahzehal
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 7.34K
توضیحات از کانال

ادمین
@prem_anannd

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 4

2023-02-28 09:26:06 @LAHZEHAL

تو رگبار افکار را می‌بینی

اگر دخالت کنی و نگران حضور آنها شوی بخشی از اغتشاش ذهنت می‌شوی

یک نفس عمیق...
حالا دوباره شروع کن...
در مرکزت بمان...
نگاه کن...
وارد جریان افکار نشو، این تمرین توست
برایت فرقی نکند؛ چه افکار باشد چه نه، تو در مرکز هستی...

هیچ معیاری از رهایی نداشته باش.
زیرا همین هم حقه ذهن برای اسارت است.
لطفا فقط باش...
راحت و آرام...
با لبخند...

دوست زیبای من
سکوت، نگران صدا نیست.
آسمان، نگران ابر ها نیست.
ابدیتِ تو نگران آنچه نیستی، نیست.
آنچه معجزه می‌کند قدرت تسلیم و ایمان است نه تلاش تو.


#سوفیا_ساناندا
@LAHZEHAL
596 views06:26
باز کردن / نظر دهید
2023-02-27 17:26:15 ادامه

همچنانکه با دقت بیشتری این "زندگی کامل" را امتحان می کنم، یکی از مشخصات اصلی اش اینست که آن در قلمرو کاملاً معمولی بودن و ساده بودن قرار دارد. شرطی شدگی ما از طریق بینش پیازی تأکید کرده است که خاص بودن مهم است. بسیاری از آنچه ما برایش تلاش می کنیم با هنجارها و دستاوردهای خاص دیگران سنجیده و مقایسه می شود. ما بهترینها، بیشترینها، عظیمترین ها و اولین های هر مقولۀ مثبت زندگی را می خواهیم و فکر می کنیم که فقط با مقایسه با دیگران می دانیم که در زندگی کجا هستیم. وضوحِ بینش مرواریدی نشان می دهد که همۀ تلاشهای ما برای خاص بودن فقط نفس و توهم جدایی اش از منبع را تقویت می کند. پس چقدر سخت است در هر جنبه ای کاملاً معمولی بودن؟ به جای تلاش برای بهتر کردن همه چیز و رسیدن به یک هدف، چطور است فقط در راحتی آرام بگیری و شادی و آرامشی را که در "فقط بودن" -نه انجام دادن- وجود دارد بشناسی. و آگاه باشی که همه چیز دقیقاً همانطور است که باید باشد! هرگونه تلاشی برای انجام چیزی غیر از این، صرفاً ورود به حوزۀ تضاد، نومیدی و در نهایت از دست دادن است. هدیه در اینجا این است که معمولی بودن بینهایت شادی آورتر از خاص بودن است.

من از پیشزمینۀ تلاش با بیشترین شدتِ ممکن می آیم. در کلِ زندگی ام تشریک مساعی کردم تا در هر عملی که درگیر می شوم، برتری داشته باشم. من می توانم از روی تجربۀ شخصی ام به شما بگویم که هدیۀ در آغوش گرفتن امر معمولی، شیرین ترین و فوق العاده ترین شکوه ممکن است و آن اکنون کلیدِ زیستنِ من در "زندگی کامل" جدیدم است.

ما کاملاً مستقل از همۀ محیطها در مخمصۀ بشری، بعنوان منبع در حال حرکت و در حال ظاهر شدن و تنوع، این توان را داریم که خلقت خود را دقیقاً همانطورکه هست در آغوش بگیریم. این در آغوش کشیدن در بی عملی، اما با رویکردی آگاهانه داشتن است که سروری ورای درک را به همراه می آورد، نه تغییر رخدادها به ترجیح ما.

و یکی از نکاتی که من در این کتاب شرح دادم اینست که چگونه هر رویدادی یکسان است، حتی اگر وضعیت متضاد اتفاق افتاده بود، زیرا معادلۀ آزادی/محدودیت کل زندگی را متعادل می کند.

#ساتیام_نادن

کتاب از پیاز به مروارید
@LAHZEHAL
627 views14:26
باز کردن / نظر دهید
2023-02-27 17:23:23 زندگی کامل من

روز کریسمس است و بطور سنتی کریسمس در زندان افسرده کننده است. یک دلیلش اینست که ما از همۀ افراد محبوبمان دور هستیم، و دلیل دیگرش اینکه رسانه ها دائماً حضور دارند و همه را به جشن دعوت می کنند، درحالیکه حداکثر کاری که یک زندانی می تواند بکند، اینست که نگاه کند چند سال دیگر از این فضای ظالمانه باقی مانده است. مطمئنم که وضعیت را درک کردید. اما امروز برای من اینگونه نبود. من وقتی درها ساعت شش صبح باز شد، طبق معمول برای تمرین تناسب اندام به حیاط رفتم. اما به جای پریدن روی رکابهای ماشین تناسب اندام، کششی در من بود که فقط روی زمین بنشینم و برای مدتی در سکوت مراقبه کنم. این کار را کردم و آنچه در پی آمد شگفت انگیزترین و باورنکردنی ترین هدیۀ کریسمسی بود که می توانستم تصور کنم.

برایم روشن بود که امروز یک مناسبت ویژه در این روند رهایی است. امروز سرنوشت نهایی من در بارقه ای از بینش و شناخت به وضوح آشکار شد و به عنوان هدیه ای از جانب روح دریافت و احساس شد. این بینش طی ماهها ساخته شده بود و من به تازگی دراین مورد نوشته بودم که حقیقت، اظهارات، رویکردها و اعمال هرکسی را مقدس می دانم زیرا که از منبعِ در حال حرکت به بیرون جاری می شوند. من توضیح داده بودم که چگونه همۀ وضعیت ها را همانطور که اتفاق می افتند، در آغوش می گیرم و آنها را به صورت منبع در حال حرکت می بینم که نتیجه اش همهمۀ سرور است، مهم نیست سناریویی که رخ می دهد چقدر منفی ظاهر می شود. این تمرینی برای گرم کردن در ماههای قبل بود و امروز آخرین تکه پازل در این به اصطلاح راز زندگی در جای خود قرار گرفت.

به یاد دارید وقتی بازی خالق بودن را بازی کردیم و همۀ بیماریهای سیاره را اصلاح کردیم؟ خب، بیایید دوباره آنرا بازی کنیم. فقط اینبار بگذارید هر منفعت قابل تصوری را به زندگی ام وارد کنم: آزادی از حبس، میلیاردها دلار، شهرت و قدرت، و به همین منوال تا بینهایت. اما از آنجا که هرچیزی که اینجا ذکر شد چیزی بیرون از ذات من است، به این معنی است که هیچ چیزی به خودی خود نمی تواند این رضایت خاطر، شادمانی، آزادی و آرامش تام و تمام و ماندگاری را که من دارم تجربه می کنم، ایجاد کند.

اینجاست که هدیۀ امروز که بر من فاش شد، به میان می آید. آنچه منبع در اینجا به من داده است، فیض رویکردی دائمی است تا با آگاهی هر رویدادی را به عنوان ذات خودم که در انعکاس و حرکت است، در آغوش بگیرم. من یک "بله، پس آن باش!" عظیمی را احساس می کنم. آن تقریباً مانند یک عطسه در وجود درونی من است. وقتی یک موقعیت شخصی وجود دارد که دیگری را درگیر می کند، من یک "ناماستۀ" همه جانبه را احساس می کنم، خودشه! آن "همۀ آنچه هست" است. هیچ کار دیگری در زندگی برای انجام دادن نیست که آنرا در جهت بهتر شدن تغییر دهد. هیچ چیز دیگری برای دستیابی یا امیدواری وجود ندارد. سرنوشت من، چنانکه امروز آنرا دیدم،فقط "بودن" و در آغوش گرفتن همه چیز به عنوان منبع است. قبلاً تجربه کرده ام که وقتی منبع، منبع را همانطور که هست در آغوش می گیرد، فقط سرور وجود دارد. این منجر به یک "زندگی کامل" می شود! از آنجا که قرار است خیلی زود این زندگی در زندان را ترک کنم، این فکر ممکن است دور سر من شناور باشد که به کجا بروم و چه کار کنم. بنابراین امروز این یک هدیه بود. و پاسخ: یک زندگی کامل، اینجا و هرجا، اکنون و همیشه، صرفنظر از اینکه خود را در چه حالتی از فعالیت بیابم. تنها کاری که من باید برای یک زندگی کامل انجام دهم، هیچ کار است! فقط بودن، زنده، هشیار و آگاه بودن از هر حرکت به عنوان منبع، همانطور که هست، و لذت بردن از سرور و آزادیِ عمیقاً رضایتبخشی که در حال حاضر دارم. به سادگیِ نفس کشیدن.


ادامه
@LAHZEHAL
630 views14:23
باز کردن / نظر دهید
2023-02-27 10:43:25 تنها راه برای نیافتن بیداری تان اینست که در یک دین رسمی باشید. آن یکی از موانع برای درکی روشن از کیستی خودتان است.

#ساتیام_نادن
@LAHZEHAL
635 views07:43
باز کردن / نظر دهید
2023-02-26 22:18:26 بگذارید بگویم یک رویداد، احتمالاً ناخوشایند -زیرا اکثر رویدادها در زندان خوشایند نیستند- ناگهان رخ دهد. ابتدا آگاهی از آن وجود دارد و احساساتی که آن ایجاد می کند. سپس با دانستنِ اینکه من واقعاً کیستم، و دیدن این رویداد به عنوان منبع در حال حرکت، دنبال می شود و در پیِ آن، یک صدای متمایزی از به آغوش گرفتن به صورت "بله! ناماسته!" می آید و آنگاه یک سرور واقعی رخ می دهد که هر امکان ناخوشایند در اطراف آن وضعیت را باطل می کند.
من دارم درمورد آرامشی سراسری و پایان ناپذیر صحبت می کنم که به تعداد رویدادها، همهمۀ شادی دارد. اگر این وضعیتِ کنونیِ من در یک زندان خونسرد و مملو از خصومت و خشونت است، پس سرور و آزادی بالقوۀ شما در محیطی عاشقانه تر چقدر خواهد بود وقتی که قدرتِ بی عملی و در آغوش گرفتنِ آنچه هست، همانطور که هست را بیاموزید؟

من کاملاً آگاه و هشیارم که هر رویدادی که درون چهارچوب توجه ام رخ می دهد، واقعاً منبع است که در حرکت است. بنابراین آن کامل است و دقیقاً به همان شیوه ای است که باید باشد. این آگاهی و هشیاری از وضعیت باید به هرصورت نوعی واکنش شیمیایی یا اندورفین را در مرکز سرور من آزاد کند چرا که من بلافاصله در سرور و قدردانی مداوم غرق می شوم.
این هم یک شوک برای خرد متداول و پیازی: رویدادهای ناراحت کننده یا ناخوشایند می توانند به اندازۀ نقطه مقابلشان باعث سرور شوند. تقریباً باید در زندان یا یک بند روانی باشید تا این بیانیۀ ظالمانه را از نظر دقت و استقامت به طور کامل بیازمایید. اما باز دوباره، من در زندان همیشه احساس می کنم که زندگی در مخمصۀ انسانی در جهان آزاد نیز تقریباً یکسان است. چه کسی هرگز فکر می کرد که راز جملۀ "سرور خودت را دنبال کن" درواقع فقط در آغوش گرفتن لحظه به لحظۀ آنچه هست، همانطور که هست در اینک و اینجا است. آن هیچ ارتباطی با فعالیتهای شما ندارد اما همه گونه ارتباطی با آگاهیِ شما از کسی که هستید و تسلیم شدن به این واقعیت که "همه چیز همانطور که هست خوب است و دقیقاً همانطور باید باشد!"، دارد.

#ساتیام_نادن
@LAHZEHAL
702 views19:18
باز کردن / نظر دهید
2023-02-26 11:28:36 مواد مخدر

در هستۀ مخصمۀ بشری ما احساس بیگانگیِ فوق العاده ای از خویشتن واقعی مان که همان منبع است، وجود دارد. خود نفسانیِ کوچک و مجزا، احساس می کند که در مسیر مستقل خودش در میان این دنیای وحشتناک و مملو از اَعمال بیرحمانه و ظالمانه است. هر چیزی که بتواند این درد جدایی را حتی برای مدتی کم و سبک کند، بدون توجه به عواقبش عزیز و گرامی داشته می شود. چرا که تا تاریخِ ثبت شده داریم، فاحشه گری، مواد مخدر، الکل و قمار وجود داشته است. و برای مدتی طولانی می توانیم قانون این سرزمین را دنبال کنیم که سعی داشته اخلاقیاتِ این فرار از واقعیت (مخمصۀ بشری) را قانونی کند. و طی این مدت طولانی موفق نشده است. و این جنگ با مواد مخدر نیز هرگز جواب نمی دهد مگر اینکه شکاف موجود در مخمصۀ بشری به طور کامل شفا یابد.

هیچ مادۀ مخدری در این سیاره موجود نیست که بتواند چشمان شما را به طور دائمی بر کسی که واقعاً هستید بگشاید. بیشترین کاری که معمولاً و تحت میحط مناسب می تواند انجام دهد اینست که درب ادراک را برای یک لحظه باز می کند و سپس آنرا به شدت روی شما می بندد. این درواقع محدودیت را برجسته می کند. اکنون شما چیزی عالی از شادی بی اندازه را که آگاهی می تواند بیاورد مزه کرده اید و سپس گرسنه و دست خالی از میز ضیافت دور شده اید. همۀ مواد مخدر یک عامل ایمنی داخلی دارند: قدرت تحمل. دیر یا زود مادۀ مخدر کار نمی کند مگر اینکه مقدار و دفعات مصرف را افزایش دهید. دیر یا زود سقوط می کنید و می سوزید.

من اینجا به عنوان یک شاهد زنده می گویم که هیجانی که در جستجوی معنا از مواد روانگردان حاصل کردم، مانند دانۀ شنی است در ساحل آن آگاهی که از شناخت کسی که هستید، حاصل می آید. حال که این تجربه که آگاهی "همۀ آنچه هست" است، همچون تنفس حاضر است، غیرقابل تصور است که هیچگونه آسودگی از مخمصۀ بشری یا هیچگونه پاسخی به سوالاتی که خیلی وقت پیش همراه با رهایی ام خشک شدند، از طریق مواد مخدر جستجو شود.

اگر درک کنید که شما کنندۀ کارها نیستید و شاهد ساکتی شوید که آنچه را اتفاق می افتد بدون قضاوت یا ترجیح نظارت می کند، اعتیاد راهی برای خودبخود از بین رفتن در طی زمان دارد. تلاش عمدی جواب نمی دهد. همانطور که می توانیم ببینیم نود درصد موارد با درمانهای معمولی به مصرف مجدد باز می گردند. اما وقتی آگاهی از منبع وارد تصویر می شود، سرِ شما پیشاپیش در دهان ببر است و هیچ راه فراری نیست. چرا اینطور است که یک شخص باید هشتادوهفت بار برای ترک عادت، تلاش بیهوده کند و آنگاه یکروز آن به صورت اسرارآمیزی کنار می رود؟ اینجا فیض، زمانبندی و سرنوشت در کارند! مشاوران ترک اعتیاد دوست ندارند چنین توضیحی را بشنوند، اما من چطور می توانم غیر از این بگویم؟ اگر می توانستم ندای بیداری را با آن وضوح و شادی که از رهایی و وجد و خلسه حاصل می آید، با هم در یک قرص می گذاشتم و توزیع می کردم، کل جمعیت بشری مشتری دائمی من می شد. و اگر منبع می خواست کل نژاد بشری این تجربه را بچشد، می توان با انتقال انرژی فکر الهی آنرا در یک میکروثانیه انجام داد. آنچه هست، مخمصۀ بشری است، همانطور که هست! در تلاش برای تغییر دادن آن، انسان همیشه به هر صورت به مواد مخدر متوسل می شود، هرچند نتایج آن در درازمدت بیفایده باشد. بنابراین به نظر می رسد مواد مخدر اینجاست تا بعنوان بخشی از نقش آزادی/محدودیت ما در بازی الهی باقی بماند.

#ساتیام_نادن
@LAHZEHAL
854 views08:28
باز کردن / نظر دهید
2023-02-26 01:41:35 ما 1300 زندانی بودیم که در فضایی می خوابیدیم که در سال 1936 برای 200 نفر طراحی شده بود. بنابراین ما یک "هم تختی" داشتیم: کسی که تخت بالا یا پایین شما می خوابید. وقتی هم تختی به هر دلیلی خوابگاه را ترک می کرد، خِرَد معمول دیکته می کرد که بهتر است در اطراف بررسی کنید و با عجله فرد امنی را انتخاب کنید که یک قاتل روانی، نژادپرست یا دزد معتاد نباشد و آن فضای دو متر مکعبی را برای مدت نامعلوم بعدی با او شریک شوید. اگر دنبال کسی نگردید و کسی را نیابید، پرسنل زندان کسی را تعیین خواهند کرد (احتمالاً بدترین کابوسی که از یک شخص دارید) تا فضای محدودتان را با او شریک شوید.

وقتی بینش مرواریدی گشوده شد و رهایی شروع شد، من از حالت انجام دادن به عقب ایستادن و دیدن آنچه رخ می دهد، جابجا شدم. حالت انجام ندادن، در هرزمان و هر مکان که امکان داشت.
بدون هیچگونه تلاش عمدی از طرف من برای انتخاب یک فرد، پیوسته شگفت زده بودم که چگونه همه چیز انجام می شود، بهتر از وقتی که خودم را درگیر می کردم. افرادی در تختخواب ظاهر می شدند که دلپذیر بودند. من آموختم که یک شاهد ساکت بودن در کل روند تصمیم گیری، بدون هیچ ترجیحی برای نتیجه، نتایجی به بار می آورد که فقط می توان با صفت "معجزه آسا" آنها را توصیف کرد. روز پس از روز، شرایطی پیش می آمد که باید تصمیم می گرفتم در مورد وضعیت حقوقی ام در دادگاه چه باید بکنم، در درون دیوارهای زندان با برنامه های متنوع زندانی ها چه کنم، با خانواده ام و وضعیت تجارتم در بیرون از دیوارهای زندان چه کنم. راه حل ها به بهترین شکل پیدا می شدند با فقط تماشا کردنِ اینکه چگونه هر چیزی به طور کامل انجام می شود بدون دخالت شخصی در نتیجه. اگرچه من هیچ تصمیمی درمورد برنامه زندان نگرفته بودم و هیچ تلاش عمدی نکرده بودم، طی یک "برخورد شانسی" با مسئول آن برنامه برخورد می کردم و شروع به گفتگو می کردیم و بعد می دانستم که کارهای ثبت نام را انجام داده ام و متحیر بودم: "آن چگونه اتفاق افتاد؟"

من نمی توانم اهمیت این انتقال از "عمل" به "بی عملی" را بگویم و منظورم "بی عملی" به عنوان شکل دیگری از "عمل" برای حصول نتایج بهتر نیست. بلکه منظورم بی عملی به عنوان سوار شدن بر تیوب درونی در یک رودخانۀ آب سفید است، صد در صد توسط جریان حمل شدن، طوریکه هیچ دخالتی لازم یا ممکن نیست. قبل از این در کل زندگی ام مفتخر بودم که در هر تلاشی بیش از حد به موفقیت رسیده ام. مطمئن بودم که همۀ نتایج به تصمیم گیری عالی من و برخورد شخصیتیِ نوع الف من با آنچه روی آن تمرکز می کردم ربط دارد. چه خوشایند است این بخش از وجد و خلسه که اکنون احساس می کنم از میان برخاسته ام، به جای اینکه در رودخانۀ زندگی خلاف جریان شنا کنم.

شخصی که گرفتار لایه های متعددِ شرایطِ بینشِ پیازی است اصلاً نمی تواند درک کند که زندگی به شگفت انگیزترین و معجزه آساترین شیوه زیسته می شود وقتی همۀ تلاشهای عمدی با دانستن اینکه "شما آن هستید"، رها می شوند.
شما منبع هستید، همه چیز خوب است، مهم نیست در دوراهی ها کدام راه را دنبال کنید، همه اش یکسان است. آنچه مهم است درک کردن این است: هیچ کاری درمورد آن نکردن. کاری کردن بی ربط می شود وقتی می فهمید که شما کننده نیستید.

#ساتیام_نادن

"از پیاز به مروارید"

@LAHZEHAL
750 views22:41
باز کردن / نظر دهید
2023-02-26 01:40:35 یک جنبه از ارادۀ آزاد مجاز است: این آزادی که فکر کنید ارادۀ آزاد دارید. اما این به هیچ وجه این حقیقتِ واقعی را تغییر نمی دهد که شما کننده نیستید، بلکه منبع از طریق شما در هر لحظه کارهایی می کند. شما جز در تخیلی که از جدایی دارید، به صورت جدا از منبع وجود ندارید. هیچ شمایی به عنوان "من" وجود ندارد. فقط آگاهی به صورت "من" در حالت استراحت و "من هستم" در حالت پدیدار وجود دارد.

تلاشهای شما برای تغییر زندگی از آنچه هست -هر طوری که هست- به چیزی متفاوت، بیهوده است. شما به سمت مسیرِ سرنوشتی می روید که در لحظۀ بسته شدن نطفه تان تعیین شده است. اگر برخی اهدافِ طراحی شده در زندگی تان را تحقق می بخشید، آن یک انطباق است زیرا آن طرح پیشاپیش توسط فیض و سرنوشت ریخته شده است. آن علیرغم شما رخ می دهد نه به خاطر شما! منبع در سردرگم نگه داشتن شما در این مورد که چه کسی در اینجا متصدی امور است، بسیار زیرک است.

همینکه بیدار شوید و این نکته در شما نفوذ کند که همۀ آنچه هست، آگاهی است و شما به عنوان "من"، کننده نیستید، آنگاه فقط یک دورۀ بی عملی برای شما باز می ماند که در آن آرام بگیرید و آن اینست: فقط بودن، هیچ کاری نکردن، فقط درک و بس!

وقتی این درک، عمیق می شود و بخشی از بینش مرواریدی شما می شود [در برابر بینش پیازی که در آن، مرواریدِ وجود با لایه های بسیاری پوشانده شده است] رهایی با یک رویکردِ "آنچه هست، همانطور که هست" در زیستن آشکار می شود.

#ساتیام_نادن

"از پیاز به مروارید"

@LAHZEHAL
580 views22:40
باز کردن / نظر دهید
2023-02-26 01:38:51 کارما و تناسخ

این دو مفهوم، موضوعات مطلوب عرفان شرق و نهضت "آگاهیِ عصر جدید" (New Age) بوده اند. اساس موجودیت آنها این است که انسان از منبع جدا است و یک موجودیت مستقل دارد و از ارادۀ آزاد و انتخابش استفاده می کند تا گناه یا کار نیک انجام دهد و بر این اساس اینجا یا در زندگی بعدی مجازات می شود یا پاداش می گیرد. بینش پیازی طی هزاران سال توسط ادیان، متون مقدس و پیامبران شرطی شده است.

وقتی به اصول بینش مرواریدی برگردیم، می بینیم که انسان صرفاً آنطور فکر و عمل می کند که منبع طراحی می کند. منبع، سوژه (فاعل) است و انسان و همۀ چیزهای دیگر اُبژه (موضوع) هستند. گرچه فاعل و موضوعِ عمل یکی هستند، موضوع به صورت مستقل از فاعل عمل نمی کند. پس کل این تصور که انسان می تواند از خودش، مستقل از منبع، تأثیر خوب یا بد داشته باشد، یا حتی اینکه واقعیتی به صورت خوب یا بد وجود دارد، در نور آگاهی جایگاهی ندارد. حتی دورتر از واقعیت، این تصور است که انسان توسط خدایش برای عملی که در وهلۀ اول انتخاب نکرده است، مجازات خواهد شد یا پاداش خواهد یافت.

حال برای اینکه واقعاً راهی به میان توهم بگشاییم، این مفهوم را به میان می آوریم که یک زندگی برای مجازات یا پاداش دادن به اعمالمان کافی نیست، بنابراین آنرا به زندگی های بیشمار در آینده یا گذشته بسط می دهیم برای جبران بیشتر. درواقع انسان بقدری در باور به خودش به عنوان خود مجزا شرطی شده است و بقدری از تصور مرگ متنفر است که تناسخ یک پس زمینۀ کامل برای جاودانگی خود مجزا –"من"- فراهم می کند.

کارما دم دست است تا ما را از اضطراب شدید درمورد کسانی را که کارهای بدی نسبت به افراد خوب انجام می هند، آسوده کند. آنها سرانجام به آنچه سزاوارش هستند می رسند. بنابراین این عبارت رایج است که "هرچه کنی به خود کنی." حتی اگر در این زندگی آنرا دریافت نکنند، همانطور که به نظر می رسد افراد شر اغلب کامیاب می شوند، لااقل در زندگی بعدی دریافت خواهند کرد.

کارما و تناسخ دو اصطلاح از اطلاعات غلط عمدی هستند که منبع زیرکانه استفاده می کند تا میدان محدودیت را ماندگار کند. آنها بزرگترین منبع محدودیت -موجودیتِ خودِ مجزا- را زنده نگه می دارند. همینکه انسان شرطی شد تا احساس استقلال کند، آنگاه وضعیت نامساعد انسان از ناتوان بودن و هرگز ندانستنِ چرایی رویدادها و زمان وقوع آنها، از تغییر دائمی چیزی نگویم، همه باهم کار می کنند تا محدودیت دائمی و بی وقفه را -که طلب اصلی منبع است- ایجاد کنند.

بنابراین بینش مرواریدی می گوید که هیچ کارما یا خود شخصی وجود ندارد که سرزنش یا تحسین شود یا دوباره متولد شود. متأسفم!

#ساتیام_نادن

از پیاز به مروارید"

@LAHZEHAL
527 views22:38
باز کردن / نظر دهید
2023-02-26 01:35:59 حدود یکسال قبل از بیداری ام پدیده ی دیگری که برای رؤیا رخ داد این بود که برای اولین بار در زندگی ام شروع به دیدن رؤیاهای شفاف کردم. من در رؤیا بودم و درون رؤیا بیدار بودم و می دانستم که همه اش فقط یک رؤیاست. درحقیقت من می توانستم از رؤیا لذت ببرم، مهم نبود که رؤیا چه جهتی به خود بگیرد. در ابتدا من رؤیا را در جهتی که می خواستم هدایت می کردم و با اطمینان کافی، تخیل من کل نتیجه را خلق می کرد. اما پس از این تجربه، به سرعت تشخیص دادم که اجازه دادن به رؤیا که به میل خودش آشکار شود و فقط به صورت یک شاهد با آن همراه شدن، هرچند شاهدی شفاف که می دانست آن فقط یک رؤیاست، به نحوی رؤیا را بسیار لذتبخش تر و متنوع تر از رؤیاهای کارگردانی شده می سازد.

یکی از فواید رؤیای شفاف این بود که اجازه دادن به آنچه هست، که همانطور که هست باشد بدون تغییر دادن هیچ چیزی (مانند یک رهگذر) بهتر از راندن اتوبوس رؤیا در مسیرهای خودخواسته بود. درسی بسیار ارزشمند در زندگی!

#ساتیام_نادن

"از پیاز به مروارید"

@LAHZEHAL
444 views22:35
باز کردن / نظر دهید