Casterly_rock

2021-05-20 08:25:21 «مثل همیشه.چقدر کلیشه ای بود که از همه آنچه آدم های بدِ داستان انجام می‌دهند،نجات پیدا کنی،آن وقت توسط افرادی زمین بخوری که به خاطر اهداف خودشان در حال جنگ بوده ای...»

#دیالوگ
افکار هری درسدن در جدال با طوفان جلد یکم از مجموعه ی پرونده های #درسدن

معرفی اثر:
https://t.me/lannister_hall/1377

@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2021-05-19 22:30:39 ‍ ‍ بررسی‌ جزئیات مجموعه ی سرگذشت شاهکش

حاوی اسپویل جلد های یک و دو

حامی دنا،بخش پنجم و آخر

در پست های پیشین اشاره کردیم که حامی مرموز دنا می‌تواند تهلو،سیندر یا برِدون باشد؛حال به اشاراتی دیگر در باب این فرد مرموز بپردازیم...

پست های قبلیِ مربوط به حامی دنا:

https://t.me/lannister_hall/1156

https://t.me/lannister_hall/1159

https://t.me/lannister_hall/1378

https://t.me/lannister_hall/1381

در فصل ۵۷ام از ترس مرد خردمند،شخصیتی مرموز و تازه به داستان اضافه می‌شود:برِدون،اشراف زاده ای قدرتمند و ثروتمند در وینتاس که به دربار لرد مائر راه داشت...

کواث او را نجیب،پیر،با موها و ریش های سپید،لباس های خاکستری و چشمانی چون جغد توصیف می‌کند که از عصا استفاده می‌کند...

اشاره کردیم که ویژگی های چهره ی حامی دنا طبق صحبت های دیاک در فصل ۶۶ ام از نام باد و تایید دنا در فصل ۷۲ ام‌ از نام باد،فردی متشخص با موهای سپید است:مانند برِدون...

همچنین لباس های برِدون خاکستری رنگ هستند که یادآور نام مستر اَش(ارباب خاکستر است)که کواث از طریق نامگذاری به این نام رسید...

در فصل ۹۹ ام از ترس مرد خردمند،کثی به کواث می‌گوید که حامی دنا،او را با عصایش کتک زده،و برِدون نیز از یک عصا برای راه رفتن استفاده می‌کند...

در فصل ۶۰ ام از ترس مرد خردمند،دنا به کواث می‌گوید که حامی اش رقاص خوبی است،و خود برِدون نیز به کواث در فصل ۵۷ ام از ترس مرد خردمند،گفت که در حال یادگیری رقص است...

همچنین هم بردون و هم حامی دنا به سفرهای فراوانی می‌روند،و دنا حامی اش را مردی با نفوذ و ثروتمند توصیف میکند که حتی راه به دربار مائر نیز دارد،و این ویژگی ها نیز با برِدون همخوانی دارند...

به علاوه،برِدون هیچگاه نام کامل و مقامش را برای کواث فاش نکرد که میتواند از دیگر ویژگی های مشابه او با حامی دنا باشد که نسبت به حریم خصوصی اش بسیار حساس است...

اشاره کردیم که کواث،برِدون را مانند جغد توصیف می‌کند و بردون نیز در فصل ۶۵ ام از ترس مرد خردمند به کواث می‌گوید«Ho ho»که بسیار شبیه صدای جغد است،و همچنین در فصل ۱۰۲ ام از ترس مرد خردمند،زمانی که کواث از فلوریان سوالی راجب شخصی میپرسید و واژه ی«who»را چندین بار تکرار کرد،فلوریان کواث را جغد خود نامید که ما را به یاد برِدون می‌اندازد...

به علاوه کواث هیچ گاه نام بازی تَک«tak»را که برِدون به وی معرفی کرد را نشنیده بود و‌ هرگز در آن حرفه ای نشد،درحالی که فلوریان مهارت بسیار بالایی در این بازی داشت که می‌تواند اشاره ای بر این موضوع باشد که بازی تک اختراع مردمان فی است...

نکات بسیار عجیب دیگری نیز در باب بردون وجود دارد؛مثل حضور در مراسم های بت پرستی که در بخش شمالی ملکش برقرار می‌شود...

حامی دنا کیست؟تهلو یا سیندر،یا برِدون؟یا حتی شخصی دیگر؟


حاوی اسپویل جلد های یک و دو

شرح تصویر:انگشتر بردون برای کواث

#شاهکش

@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2021-05-19 15:41:00 ‍ ‍ ‍ معرفی رمان های فانتزی

مجموعه ی جادوگران

نویسنده:لو گراسمن

منتشر شده توسط:انتشارات باژ

به مدارس جادوگری علاقه مند هستید؟پس راه خود را در کوچه پس کوچه های نیویورک در پیش بگیرید،شاید توانستید وارد آکادمی جادویی بریک بیلز شوید...

مجموعه ی جادوگران با الهامات فراوان از هری پاتر و نارنیا به نگارش در آمده،اما دارای جنبه های بسیار تاریک شخصیتی و همینطور بی رحمی می‌باشد و شخصیت های داستان با مسائلی همچون افسردگی شدید،روابط جنسی،مواد مخدر،الکل و ...درگیر می‌باشند...

خلاصه ای از جلد اول:

کوئنتین کلدواتر آدمی باهوش اما فلک‌زده است.این پسرِ دبیرستانیِ خوره‌ی ریاضی در خلوت خود شیفته‌ی مجموعه رمانِ تخیلیِ کودکانه‌ای شده که داستان آن در سرزمینی جادویی به نام فیلوری اتفاق می‌افتد،از زندگی واقعی هم به همان اندازه دلسرد شده است.کوئنتین بعد از پذیرشِ غیرمنتظره‌اش در یکی از دانشکده‌های سرّی و تراز اولِ جادو حس می‌کند مهارناشدنی‌ترین رؤیاهایش به حقیقت پیوسته است؛اما نیروهای تازه‌اش او را از سیاهچال لذت‌ گرایی و سرخوردگی می‌گذرانند و در نهایت به رازِ تاریکِ پشتِ داستان فیلوری می‌رسانند.معلوم می‌شود که سرزمین رؤیاهای دوران کودکی‌اش بسیار تاریک‌تر و خطرناک‌تر از آنی بوده که خیال می‌کرده است...

کتاب جادوگران یکی از جسورانه‌ترین و خلاقانه‌ترین آثار ادبیات تخیلی چندین سال اخیر است.آن‌هایی که به دنیای نارنیا و هری پاتر پناه برده‌اند،به‌هیچ‌وجه نباید چنین بازگشتِ نفس‌گیری به دنیای خیال‌پردازی را از دست بدهند...

«نسبتِ جادوگران با هری پاتر مثل نسبتِ ویسکی ایرلندی است با چای کم‌رنگ...هاگوارتز هرگز این‌گونه نبود.»جورج.آر.آر.مارتین

این اثر برنده ی جوایز بسیاری من جمله:جایزه‌ی ای‌ال‌ای الکس (2010)،جایزه‌ی جان دابلیو کمپ‌بل برای بهترین نویسنده‌ی تازه‌کار (2011)،نامزد دریافت جایزه‌ی کیچیز برای بازوچه‌ی سرخ(رمان)(2009)،و‌ همین‌طور نامزد دریافت جایزه‌ی کتاب منتخب گودریدز برای داستانی و فانتزی (2009)...

تاکنون دو‌جلد از این مجموعه ی سه جلدی توسط انتشارات باژ ترجمه و به چاپ رسیده و جلد سوم‌ نیز در دست چاپ است...

نام سه جلد این مجموعه به ترتیب:
جادوگران
شاه جادوگر
و سرزمین‌ جادوگر می‌باشند...

همچنین سریالی از این آثار با عنوان Magicians تولید شده است،اما اقتباس آزادی از این مجموعه بوده و بسیار با کُتب آن متفاوت است...

این اثر مناسب نوجوانان نیست

شرح تصویر:شخصیت های سریال جادوگران

#کتاب #جادوگران

@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2021-05-19 08:48:48 «بعضی آدم ها معتقدند اگر بروند جای دیگری زندگی کنند خوشبخت خواهند شد،اما بعدا می‌فهمند که راه اش این نبوده.هرجا بروی خودت را به همراه داری...»

#دیالوگ سایلس در گورستان اثر نیل گیمن

معرفی اثر:
https://t.me/lannister_hall/1321

@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2021-05-18 22:31:04 ‍ ‍ بررسی‌ جزئیات مجموعه ی سرگذشت شاهکش

حاوی اسپویل جلد های یک و دو

حامی دنا،بخش چهارم

در پست های پیشین اشاره کردیم که حامی مرموز دنا می‌تواند تهلو یا سیندر باشد؛حال به اشاراتی دیگر در باب این شخصیت بپردازیم...

پست های قبلیِ مربوط به حامی دنا:

https://t.me/lannister_hall/1156

https://t.me/lannister_hall/1159

https://t.me/lannister_hall/1378

در گذشته اشاره کردیم که آموزشات مذهب تهلین دروغ هستند،و تهلین خدا نیست و تنها خادمی فرشته سان در خدمت ایلف است که وظیفه اش برپایی عدالت می‌باشد:

https://t.me/lannister_hall/1066

حال به دنا بپردازیم؛در فصل ۶۰‌ام از ترس مرد خردمند،دنا و کواث ملاقاتی دارند که دنا به او می‌گوید که با حامی اش به مطالعه شجره نامه میپردازند و حامی اش به دنبال نکات خاصی است،و دنا نیز از همین طریق،شعری مینویسد...

در فصل ۷۰ ام از ترس مرد خردمند،دنا شعر حاصل از تحقیقات خود و حامی اش را برای کواث میخواند که به روایت سقوط میرتارانیل می‌پرداخت،اما در این داستان،لنری(هالیاکس)شخصیت مثبت داستان است که مورد خیانت سیلتوس قرار می‌گیرد،در حالی که در روایت اسکارپی از جنگ خلقت،لنری بود که به میرتارانیل و سیلتوس خیانت کرد،و کواث نیز این موضوع را با دنا در میان گذاشت...

در اینجا ما شاهدیم که حامی دنا به گونه ای در حال تغییر تاریخ است،و به دنا کمک کرد تا این شعر را بسراید و به او گفت که دوست دارد این آهنگ تبدیل به نغمه ای برای یک نسل گردد؛شعری که لنری،رهبر چاندرین را تبدیل به یک شخصییت مثبت کرده و سیلتوس و ایمیر را تبدیل به یک شخصیت منفی...

بالاتر اشاره کردیم که مذهب تهلین به احتمال زیاد توسط چاندرین برپا شده و هدایت می‌شود،و ایشان اجازه نمیدهند تاریخ حقیقی جنگ خلقت و خدا بودن ایلف فاش شود،و اگر حامی دنا سیندر باشد،به این معناست که ایشان بار دیگر مشغول تغییر دادن حوادث تاریخی به نفع خود هستند تا ایمیر را بیشتر و بیشتر منفور جلوه دهند...

علاوه بر تهلو و سیندر،یک شخصیت دیگر نیز وجود دارد که میتواند حامی دنا باشد؛برِدون که در وینتاس به دوستی برای کواث تبدیل می‌شود و ویژگی های مشابهی با حامی دنا دارد که در آینده به آن خواهیم پرداخت...


حاوی اسپویل جلد های یک و دو

شرح تصویر:لنری،رهبرچاندرین

#شاهکش

@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2021-05-18 11:56:18 ‍ معرفی قلعه های مهم وستروس

سان اسپیر بخش دوم و آخر

برج بلند و باریک نیزه که بلند ترین برج سان اسپیر«پیکان خورشید»است،صد و پنجاه فوت(در حدود ۴۶ متر)طول دارد،و تاجی از نیزه های فولادی با روکش طلا بر نوکش قرار گرفته که سی فوت(حدود ۹ متر)دیگر به ارتفاعش می‌افزاید...

در این برج اتاق های زیادی وجود دارد که گهگاه به عنوان سلول های مرفه برای افراد بلند مرتبه مورد استفاده قرار میگیرند...

خود قلعه،به مانند کشتی بادبانی پارویی غول پیکری است که آب آن را به ساحل آورده و سپس تبدیل به سنگ شده است...

سان اسپير«پیکان خورشید»از کاهگل ساخته شده،و به رنگ قهوه ای و خاکی رنگ‌آمیزی شده است...

جایگاه باستانی خاندان مارتل در منتها اليه شرقی برآمدگی سنگ و شنی سربرافراشته و دریا از سه طرف آن را در محاصره خود دارد.در غرب و در سایه ی دیوارهای عظیم سان اسپیر«پیکان خورشید»،دکان های آجری و آلونک های بی پنجره همچون سرخاب چسبیده به بدنه ی کشتی به قلعه چسبیده اند...

اصطبل ها و میهمان خانه ها و میخانه ها و فاحشه خانه ها در غرب آنها گسترده شده،و بیشترشان توسط دیوارهای خودشان احاطه میشوند،اما همچنان آلونک های دیگری در زیر دیوارهای شان سربرآورده،و همینطور ادامه پیدا میکند...

سایه شهر بزرگ تر از یک دهکده نیست،با این حال دورنی ها هرگز چیزی شبیه تر از این به شهری واقعی نداشته اند...‌

در تختگاه ارباب قلعه،دو صندلی که تقریبا باهم دوقلو می‌باشند بر روی جایگاه اعظم قرار دارند،جز اینکه یکی از آنها نیزه ی مُطلای خاندان مارتل را در پشت خود داشته،و دیگری خورشید درخشان روینی را،همان خورشیدی که بر فراز دکل کشتی های نایمریا،آن هنگام که پای در دورن گذاشت در اهتزاز بود...

شرح تصویر:نیزه ی خورشید

#قلعه

@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2021-05-18 09:21:31 «آدمای مختلف هر اتفاقی رو به شکل های مختلف به خاطر می‌آرن،و هیچ دو نفری رو پیدا نمی‌کنی که چیزی رو یکسان به خاطر داشته باشن،چه اونجا حضور داشتن چه نداشتن.دو نفر میتونن کنار هم بایستن و از نظر درک همدیگه قاره ها با هم تفاوت داشته باشن...»

#دیالوگ
اقیانوس انتهای جاده اثر نیل گیمن

معرفی اثر:
https://t.me/lannister_hall/1240

@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2021-05-17 22:31:39 ‍ بررسی‌ جزئیات مجموعه ی سرگذشت شاهکش

حاوی اسپویل جلد های یک و دو

حامی دنا،بخش سوم

در جهان شاهکش،نام ها بسیار مهم هستند؛پس به هر بخشی که ذره ای نامگذاری در آن نقش دارد باید دقت کنیم...

در پست های پیشین اشاره کردیم که حامی مرموز دنا می‌تواند تهلو یا سیندر باشد؛حال به اشاراتی دیگر در باب این فرد مرموز بپردازیم...

پست های مربوط به حامی دنا:

https://t.me/lannister_hall/1156

https://t.me/lannister_hall/1159

نام حقیقی سیندر که هالیاکس،وی را با آن میخواند،فرولا«ferula»می‌باشد که در انگلیسی به کلمه ferule به معنای تنبیه با چوب،نزدیک است و و در فصل ۱۰۴ ام از ترس مرد خردمند،کثی به کواث می‌گوید که حامی دنا،او را با چوب دستی اش کتک زده که در اینجا هویت حامی به سیندر نزدیک تر میگردد...

در فصل ۵ ام از ترس مرد خردمند،کواث می‌گوید که دنا مدتی در مهمانخانه ی مرد خاکستری ساکن بوده و در فصل های بعدی نیز چندین بار نام این مهمانخانه را می‌برد که میتواند اشاره به ردای خاکستری کشیشان تهلو و جمله ی تهلو در رویارویی با انکانیس داشته باشد«همه چیز به خاکستر برمیگردد»...

همچنین در فصل ۴۰ ام از ترس مرد خردمند،تهلو در نمایش نمایش عروسکی پاپت،یک دخترک روستایی را کتک می‌زند و اشاره کردیم که تهلو در داستان تراپیس نیز مردم را کتک میزد تا به راه درست هدایت شان کند:برای صلاح خودشان،که دنا نیز در جلد یکم به کواث گفت حامی اش او را برای صلاح خودش کتک زده است...

به علاوه،نشانه ی حضور سیندر آتش آبی است،و در فصل ۷۲ ام از نام باد،دنا به کواث می‌گوید که حامی اش،زمان عروسی ماتن در جنگل منتظر او بوده و از وی آمار اشخاص حاضر در مهمانی را گرفته و دنا را به سمت عروسی ترک کرده و مدتی بعد دنا صدای جیغ و فریاد شنیده و آتش آبی را در خانه ی ماتن دیده...

همچنین در فصل ۶۶ ام از نام باد،کواث برای ملاقات دنا به ائولین رفت اما دیاک به او گفت که دنا با یک مرد مو سفید متشخص از آنجا رفته و در فصل ۷۲ ام،دنا به کواث گفت که این مرد به زودی حامی اش خواهد شد،و موهای سپید این حامی ما را به یاد سیندر می‌اندازد...

حامی دنا کیست؟تهلو یا سیندر،یا شخص دیگری؟

اطلاعات بیشتر در باب حامی دنا در آینده...

حاوی اسپویل جلد های یک و دو

شرح تصویر:دنا

#شاهکش

@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2021-05-17 13:50:01 ‍ ‍ ‍ معرفی رمان های فانتزی

مجموعه ی پرونده های درسدن

نویسنده:جیم بوچر

منتشر شده توسط:انتشارات آذرباد(و موج‌ به زودی)

به دنبال یک مجموعه ی جنایی فانتزی هستید؟پس تلفن خود را بردارید و با هری بلک استون کاپرفیلد درسدن را تماس بگیرید و از او در باب تجربیاتش در مواجهه با خون آشام ها،جادوگران خبیث و سایر موجودات نورنور(never never)بپرسید...

پرونده های درسدن اثر جیم بوچر نخستین بار در سال ۲۰۰۰ و با کتاب جدال با طوفان پا بر عرصه ی فانتزی گذاشت و خیلی زود نام خود را به عنوان یکی از شاهکارهای فانتزی شهری بالا آورد...

این مجموعه موفق شد که شماری از آثار فانتزی پس از خود نظیر نایت ساید و شاهکش را تحت تاثیر قرار دهد و بسیاری از منتقدان آن را یکی از بزرگترین آثار در فانتزی شهری می‌نامند...

این مجموعه توسط خود شخص هری درسدن در اوایل قرن بیست و یکم روایت میگردد که در شهر شیکاگو به رویارویی با مسائل ماوراء طبیعی میپردازد...

بر خلاف گفته های برخی،کُتب این مجموعه از یکدیگر جدا نبوده و به‌ طور مستقیم به هم متصل هستند...

مجموعه ی پرونده های درسدن به پایان رسیده و جیم بوچر ۱۷‌ جلد برای آن نوشته است که تاکنون ۴ جلد آن توسط نشریه ی آذرباد ترجمه شده اند(که ترجمه ی جلدهای سوم و چهارم از کیفیت ترجمه ی کمتری نسبت به جلدهای یک و دو برخوردارند)و نشر موج نیز به زودی این مجموعه را منتشر خواهد کرد؛هرچند به خاطر مسائل سانسور و ارشاد،مطالعه ی انگلیسی این اثر،گزینه ی بهتری است و متن مجموعه نیز به شدت ساده و روان است...

خلاصه ای از جلد اول:

هری درسدن درکاری که انجام می دهد بهترین است،در حقیقت،تنها کسی است که این کار را انجام می‌دهد.به همین دلیل زمانی که پلیس شیکاگو پرونده ای داشت که فراتر از توانایی و خلاقیت یک فانی بود،برای جواب نزد او آمدند.چرا که دنیای روزمره بی شک مملو از چیزهایی عجیب و جادویی است،و بیشترشان چندان با بشر خوب کنار نمی‌آیند.در این موقعیت هری وارد عمل می‌شود.جادوگری را استخدام کنید تا برایتان هر چیزی بگیرد.تنها یک مشکل وجود دارد.کاروکاسبی،اگر که بخواهیم خوب بیانش کنیم،کساد است.به همین دلیل زمانی که پلیس تصمیم گرفت با هرى درمورد جنایتی مهیب که با جادوی سیاه انجام شده بود،رایزنی کند،چراغ سبزدلار چشمانش را گرفته بود.اما جایی که جادوی سیاه حضور دارد،جادوگری سیاه در پشت آن است؛و اکنون جادوگر سیاه نام هری را می‌داند؛و اینجاست که ماجراها جالب می‌شود...

این شاهکار را از دست ندهید...

شرح تصویر:هری درسدن

#کتاب

@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2021-05-17 07:41:24 «میدونم که منصفانه نیست،ولی آدمی که تمام زندگی اش به خاطر انصاف شکایت داره،هرگز به جایی نمیرسه...

روی این حرفم حساب کن،پسر.سه جور مرد داریم:برنده،بازنده و جنگجو.برنده ها توسط رنگها متبرک شدن؛فرقی نمیکنه چکار کنن،زندگی مثل خدایان باهاشون رفتار می‌کنه...

بازنده ها زندگیشونو،مثل بچه های تنبیه شده با زوزه کشیدن تلف می کنن؛اونا اصلا به حساب نمی‌آن...

جنگجوها شمشیرهاشونو تیز و سپرهاشونو بالا نگه میدارن؛انتظار ندارن چیزی رو بدون جنگیدن به دست بیارن و تا وقتی که به زمین نیفتادن می جنگن...»

#دیالوگ رائود رو فسا در شوالیه های بدنام،اثر دیوید گمل

معرفی اثر:
https://t.me/lannister_hall/1368

@lannister_hall باز کردن / نظر دهید