Casterly_rock

2022-08-23 13:30:33 ‍ معرفی ادبیات فانتزی و زیرژانرهای آن:
بخش اول:

ادبیات فانتزی گونه‌ای از ادبیات است که در یک جهان خیالی،یا یک جهان واقعی آمیخته شده با عناصر خیالی،اسطوره‌ای و ... جریان دارد...

ادبیات فانتزی،خود زیرشاخه‌ای از ادبیات داستانی است؛دو زیر شاخه دیگر شامل ادبیات علمی تخیلی و وحشت می‌شوند؛این سه ژانر بر اساس وجود عناصر اسطوره‌ای،علمی و تکنولوژی،و وحشت از یکدیگر جدا می‌شوند و گاهی اوقات در برخی آثار با هم ادغام شده‌اند...

برخی آغاز ادبیات فانتزی را به تاریخ هزاران سال پیش و داستان های اسطوره‌ای رایج بین مردم نسبت می‌دهند که از امثال این آثار می‌توان به اودیسه هومر،ویرجیل یونانی و حتی شاهنامه فردوسی اشاره کرد...

اما برخی دیگر نیز معتقدند که به دلیل آنکه ادبیات اسطوره‌ای یا همان فولکلور از بحث های بین گروه‌های مختلف مردم تشکیل شده و بعدها در قالب کتاب جمع آوری شده‌اند،پس نمی‌توان آن‌ها را به عنوان یک داستان فانتزی طبقه بندی کرد...

در نقاط مختلف جهان،رشد ادبیات فانتزی تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله فلسفه افلاطونی در غرب،حیوانات سخنگو در خاورمیانه و شرق،موجودات آمیخته با انسان در هند،کتاب هزار و یک شب و داستان های شب های عربی،حماسه بیوولف،شاه آرتور و شوالیه های میز گرد و ... قرار گرفت و رشد کرد تا زمانی که به نویسندگانی مانند لرد دانزنی نویسنده کتاب خدایان پاگانا رسید که جان تالکین نویسنده ارباب حلقه ها را تحت تاثیر قرار داد،و یا کتاب شهدخت و گوبلین جرج مک دونالد،آلیس در سرزمین عجایب از لوئیس کارول و ...

و بی نهایت آثار دیگر که می‌توان آنان را نام برد؛آثاری که از بدو اختراع داستان تاکنون بر این شاخه از ادبیات تاثیر گذاشته‌اند...

#ادبیات_فانتزی
@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2022-08-23 07:30:09 «مرگ سبک تر از یک پر است و وظیفه سنگین تر از یک کوه...»

#دیالوگ
افکار رند در شکار بزرگ،جلد دوم از مجموعه ی #چرخ_زمان
@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2022-08-22 13:30:27 ‍ جهان حرامزاده نجیب
بخش هفتم:سنگ شبح«Wraithstone»

در دنیای لاک لامورا،ماده ای وجود دارد که به آن سنگ شبح می‌گویند؛ماده ای سفید و گچ مانند که از اعماق غارهای کوهستان های دوردست به دست می‌آمد...

این ماده به شکل طبیعی ساخته نمی‌شود،بلکه تنها در محل برخورد تونل های بلوری یافت شده که به نظر می‌رسید الدرن ها«باستانیان»همان نژاد ناشناخته‌ای که کامور را بنا نهاده بودند،در دوران باستان رها کرده بودند...

سنگ شبح در حالت جامد،طعم و بویی نداشت و ماده بی خاصیتی بود؛پس باید آن را سوزاند تا ویژگی‌های بی‌همتایش فعال گردد.‌.

پزشکان روش‌ها و مسیرهایی را شناسایی کرده بودند که سموم از طریق آنها به بدن موجودات زنده حمله می‌کردند.آن سم قلب را از کار می‌اندازد،و سم دیگری سم خون را رقیق می‌کند،و ...

سنگ شبح به هیچ کدام از اعضای بدن آسیب نمی‌رساند؛تنها کارش این بود که شخصیت را بسوزاند و از بین ببرد.‌..

جاه طلبی،لجاجت،دلاوری،روحیه،انگیزه،همه اینها با چند نفس از دود ویژه سنگ شبح محو و نابود می‌شد...

اگر کسی تصادفا در برابر مقادیر کم آن قرار بگیرد،ممکن است تا هفته ها بی‌حال و بی رمق باشد و اگر در برابر مقدار زیادتری قرار می‌گرفت،تأثیرش دائمی بود...

البته قربانیانش زنده می‌ماندند ولی دیگر به هیچ چیزی اهمیت نمی‌دادند؛اگر کسی صدایشان می‌زد پاسخ نمی‌دادند،دوستانشان را نادیده می‌گرفتند و حتی اگر در برابر خطر مرگ قرار می‌گرفتند نیز واکنشی نشان نمی‌دادند...

برق سفید و رنگ پریده ای که چشمانشان را پر می‌کرد،تنها نشانه قابل دیدن خلائی بود که قلب و ذهنشان را تسخیر کرده بود...

ادامه دارد...

شرح تصویر:تاثیر سنگ شبح...

#لاک_لامورا
@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2022-08-22 07:30:41 «بزار یه چیزی درباره ی گرگ ها بهت بگم فرزندم...
وقتی برف شروع به باریدن میکنه و باد های سرد میوزن،گرگ تنها میمیره ولی گله زنده میمونه...
توی زمستون ما باید از همدیگه مراقبت کنیم و خودمون رو گرم نگه داریم...»

#دیالوگ لرد ادارد استارک در کتاب بازی تاج و تخت،جلد یکم از مجموعه نغمه‌ای از یخ و آتش

@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2022-08-21 20:15:33 دیروز بیستم آگوست،تولد نویسنده‌ای مشهور بود که به دلیل ترسش از غذاهای دریایی و همچنین کابوس هایی که در زندگی داشت،شماری از مشهورترین آثار وحشت جهان را خلق کرد...

آثار لاوکرفت تا سال‌ها پس از مرگش بازخورد زیادی برای وی نداشت و این نویسنده در فقر از دنیا رفت،اما تلاش‌هایش در آینده به ثمر نشست و زیرژانر«وحشت لاوکرفتی»از آن پدید آمد که نویسندگان بزرگ ژانر وحشت و حتی نویسندگان فانتزی حماسی چون جرج مارتین از وی الهامات زیادی گرفته اند...

تولد خالق کطولحو بر تمام دوستدارانش مبارک

#لاوکرفت
@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2022-06-23 07:30:39 «مارک تواین گفته:رمان،اعتراف به هر کاریه،توسط کسی که هرگز هیچ کاری نکرده...»

#دیالوگ نقل قولی از مارک تواین در کتاب سیلمزلات‌ اثر استیون #کینگ
@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2022-06-22 13:30:08 «می‌گفتن که صفات اصلی خدا رحم،مهربونی و میل به بخششه و اینکه خدا،خدای عشق و قادر مطلقه...

با وجود این،اولین انسانی که از دستورش سرپیچی کرد،از بهشت بیرون انداخته و فانی شد؛بعدش یه سری از مردم می میرن و در آخر،خدا پسرش رو میفرسته تا همه رو نجات بده...

بعدش پسرش به طور فجیعی می‌میره و قبل از مُردن،خدا رو صدا میکنه و میپرسه که چرا رهاش کرده...

همه ی این کارها برای چیه؟تا با خونش،گناه اولین انسان رو که خدا خودش محکوم و مجازاتش کرد،پاک کنه و انسان‌ها بتونن برگردن به بهشت و دوباره جاودانگی رو تجربه کنن...

یه جور چرندیات بی هدفه.چون می‌تونست از همون اول کسی رو به خاطر کاری که نکرده،این قدر شدید مجازات نکنه یا میتونست مجازات رو دیگه ادامه نده،چون گناه خیلی وقت پیش اتفاق افتاد...»

#دیالوگ
مترو اثر دمیتری گلوخوفسکی

#مترو
@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2022-06-22 07:30:36 خطر اسپویل انیمه ۸۶
86

#انیمه
@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2022-06-21 13:30:10 ‍ قرن خون:
بخش سوم،پایان سلطه ی کوتاه مدت ولانتیس:

در اواخر قرن خون،آن کس که تاریخ نگاران آینده از او با نام فاتح یاد کرده اند،وارد اتحاد نهایی بر علیه ولانتیس شد...

با آنکه ایگون جوان بر خلاف نیاکانش همواره به غرب نظر داشت،زمانیکه پنتوس و تایروش از او برای اتحادی بزرگ عليه ولانتیس دعوت کردند،پذیرفت؛هرچند کسی نمی‌داند چرا...

گفته شده درحالی که بر پشت اژدهای خود،بالريون دهشت سیاه سوار بود،به سوی شرق پرواز کرد و با شاهزاده پنتوس و مجیسترهای این شهر آزاد دیدار کرد و از آنجا سوار بر بالريون به لایس پرواز نمود و به موقع رسید تا یک ناوگان ولانتیسی را که آماده هجوم به آن شهر بود،بسوزاند.‌..

ولانتیس متحمل شکست های بیشتر و سنگین تری نیز شد.در دریاچه خنجر،ناوگان های نوروس و کوهور بیشتر کشتی های ولانتیسی را که بر روین تسلط داشتند،نابود ساختند...

از شرق نیز دوتراکی ها پس از سرکوب پادشاهی های سارنور،از علفزار ها بیرون زدند و از شهرهای ویران شده گذشتند و بر سر ولانتیس تضعیف شده فرود آمدند...

سرانجام،فیل ها(گروه ولانتیسی که اهل تجارت و صلح بودند،و بیشتر از سایرین از جنگ آسیب دیده بودند)قدرت را از گروه ببرها گرفتند و به جنگ خاتمه دادند...

در ادامه و خیلی زود،اتحاد میان لایس،میر و تایروش بر علیه ولانتیس شکست،و به دنبال آن نبردها و کشمکش هایی بر سر زمین های ارزشمند مابین این شهرها شکل گرفت،که در نهایت موجب شکل گیری آفتی با نام انجمن های آزاد شد؛این شمشیرزنان مزدور در ابتدا برای هر کسی که دستمزدشان را می‌پرداخت،می‌جنگیدند،اما کسانی هستند که می‌گویند هرگاه صلح و آرامش به خطر می‌افتد،فرماندهان این انجمن های آزاد برای برانگیختن جنگ های جدید دست به عمل می‌زنند تا منافع خود را تأمین کرده و به غنایم جنگی دست یابند...

ایگون تارگرین پس از شکست ولانتیس،چشمش را بر حوادث شرق بست و نگاه خود را معطوف به غرب کرد،جایی که سرزمینی آباد انتظار فتح را می‌کشید...

شرح تصویر:دوتراکی ها از راه می‌رسند...

#حقایق_کوتاه
@lannister_hall باز کردن / نظر دهید

2022-06-21 07:30:52 «مردم هرچی بیشتر فکر کنن که اوضاعو تحت کنترل دارن،آسون تر به کنترل واقعی پاسخ میدن...»

#دیالوگ پدر چینز در دروغ های #لاک_لامورا،جلد یکم از مجموعه حرامزاده نجیب

@lannister_hall باز کردن / نظر دهید