Get Mystery Box with random crypto!

رنگارنگ🌈

لوگوی کانال تلگرام laughtoomuch — رنگارنگ🌈 ر
لوگوی کانال تلگرام laughtoomuch — رنگارنگ🌈
آدرس کانال: @laughtoomuch
دسته بندی ها: تلگرام
زبان: فارسی
مشترکین: 4.62K
توضیحات از کانال

🕊

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 59

2022-04-30 16:40:55 کی به جای من
به جون میگیره درداتو؟

این آهنگو بفرست برای عشقت
130 views13:40
باز کردن / نظر دهید
2022-04-30 16:40:55
پيشگويى عجيب نوستراداموس از آينده نزديك ايران

آيا جنگ ایران و آمریکا در راه است؟!

پیشگویی محرمانه نوستراداموس از آینده ایران و خاورمیانه و جنگ جهانی سوم را اینجا بخوانيد!

https://t.me/+FvhnlUjYTAw3OWY0
https://t.me/+FvhnlUjYTAw3OWY0
https://t.me/+FvhnlUjYTAw3OWY0
128 views13:40
باز کردن / نظر دهید
2022-04-30 16:40:01
حالا تو این گرونی با این همه بچه
چیکار کنیم



@Laughtoomuch
154 views13:40
باز کردن / نظر دهید
2022-04-30 16:38:40
برای قطع مصرف هرگونه مواد مخدر
بدون درد، خماری و بدون بستری شدن


با روش درمان صد در صد گیاهی و ارگانیک

با مشاورین ما از راه هاى ارتباطی زیر به رایگان در ارتباط باشید
09121059426

@Ariea1353_17

@tarjomehzendegibot

@tarjome_zendegi

منفی شدن تست اعتیاد بعد سه روز
136 views13:38
باز کردن / نظر دهید
2022-04-30 16:38:40
تمامی عینک ها به مدت سه روز از ۳۰% تا ۷۰% تخفیف دارن

های کپی و تحت لیسانس فقط ۱۷۰ تومن

عضو کانال شو تا ببینی
t.me/+85HjzvGCx9wwNjQ8
t.me/+85HjzvGCx9wwNjQ8
پیج اینستاگرام
Instagram.com/behzad_optice
138 views13:38
باز کردن / نظر دهید
2022-04-30 16:37:32 یارو به یه دختره ميگه:

عزيزم تو زنبور عسلی ...
چون هم زنی هم بوری هم عسلی

جفر که اونجا بود جو ميگيردش
ميادخونه به زنش
ميگه:

هی خديجه تو پنگوئنی،
برای اينکه
هم پهنی هم گوهی هم أنی!



@Laughtoomuch
169 views13:37
باز کردن / نظر دهید
2022-04-30 16:35:58
اخه عزیزم بیای با فِس فِس یه اب جوش بیاری و بزاری جلو مهمون ک هنر نکردی
خسته نشدی از این همه تلگرام گردی بیخود
شلخته و بی انگیزه بودن کافیه
یه کانال دارم محشرررر کلی غذای نونی داره انم نه از نوع کوکو و کتلت

خودم از وقتی اینجا را دارم #کلی ایده و چیزای تازه و خوشمزه یاد گرفتم ک نگو
https://t.me/joinchat/AAAAAFMpLYJICFhLnhN-sA
شوهرم انگشت نداره اخه همراه غذا خورده
146 views13:35
باز کردن / نظر دهید
2022-04-30 16:35:31
چه حوله قشنگی



@Laughtoomuch
188 views13:35
باز کردن / نظر دهید
2022-04-30 16:33:43
کانال آوردم براتون با کلی تبریک عید سعید فطر


تبریک عید رمضان به پدر و مادر
تبریک عید فطر به خواهر و برادر
عکس متن دار تبریک عید به رفیق و همکاران
متن تبریک عید رمضان به خانواده

کلیپ و استوری عید فطر

بیا اینجا امشب کلی سوپرایز داره برات
https://t.me/+go2D8PbU421iZWE0
https://t.me/+go2D8PbU421iZWE0

پدران و مادران آسمانی عاشق مادرت هستی عضو شو
174 views13:33
باز کردن / نظر دهید
2022-04-30 16:32:02 #فرار_از_واقعیت
#قسمت_دویست_وشصت_وسه
#قسمت_آخر
لینک قسمت اول
https://t.me/Laughtoomuch/15420

همان لبخند ملایمش را بر لب داشت. همان لبخندي که موقرانه بود و من عاشقش بودم. کت و شلوار تیره بر
تن داشت. قامتش کشیده تر شده بود. پیراهن سفیدش بی نقص بود. لبخندش بی نقص، و گل هاي رز آتشینی
که در دست داشت بی نقص تر از همه آنها.
_سلام سونا.
بعد از شش ماه، صدایش برایم تازگی روز اول را پیدا کرده بود. سعی کردم تا بر موج احساساتی که بر من آوار
شده بود، فائق آیم. موج احساساتی که دوست نداشتم مرا دوباره از پا دربیاورد. ولی همان احساسات چقدر
متفاوت بود. متفاوت و ویران کننده. ولی در عین حال سازنده.
_سلام...
صدایم لرزان بود. نگاهی از کنار هیکل من به آن جماعتی که در حیاط خشکشان زده بود؛ کرد و دوباره نگاه بی
قرار و مشتاقش پی نگاه من دوید.
دسته گل را به طرفم متمایل کرد.
_اومدم دنبال یکم امید؟ تو این خونه هست؟
چیزي نمانده بود که قلبم از دهانم بیرون بزند. چیزي نگفتم. چشمانش مشتاقانه به دهان من خیره شده بود.
دستی از کنار من دراز شد و در را کامل باز کرد. خودم را کنار کشیدم. آیدین بود. لبخندي به او زد و در حالیکه
دستش را به نشانه دعوت کردن او به داخل خانه تکان می داد، گفت:
_همیشه امید هست اخوي.
سپس نگاهی به من کرد. بازویم را فشرد. تا مرا به خودم بیاورد.
_سونا جان، گل رو از شوهرت بگیر.
نگاهی به او کردم که خندان دسته گل را به طرفم گرفته بود. آن قدرمکثم طولانی شد که چیزي نمانده بود
دسته گل را پایین بیاورد. دسته گل را گرفتم. آیدین دستش را به طرف او دراز کرد و گفت:
_بیا تو انقلاب.
لبخندي اطمینان بخش به من زد و دوباره رو به او گفت:
_ خوش اومدي.
انقلاب به من نگاهی دوباره کرد. مثل اینکه می خواست جمله خوش آمدي را از زبان من بشنود. از نگاه من
ببیند. چیزي نگفتم. هیجانات زیاد زبانم را از کار انداخته بود. اما لبخند زدم. لبخندي که بی اختیار بر لبانم
نشست. ولی دوست داشتم آن لبخند را.
لبخندم را با لبخندي گشاده پاسخ داد. لبخندي که به نظر می رسید از ته قلبش است. از آن عمق وجودش. به
طور نامحسوس و خیلی آرام، دستم را لمس کرد. و من کنار رفتم و او قدم به داخل خانه گذاشت و من پشت
سرش در را بستم.
پایان
نهم دي ماه یک هزار و سیصد و نود و سه
تقدیم به تمام خوبان. خوبانی که خوب بودن، عنصري از عناصر وجودشان است. در خاك وجودشان ترکیب شده
است و تحت هر شرایطی و در هر حالی خودش را نشان می دهد. خوبانی که می دانند که تنها خوبی دراین دنیا
پیروي می کنند. پس می دانند که هر چه بکارند
پایدار است. خوبانی که می دانند اعمال ما از قانون "کارما"
همان را درو خواهند کرد. باشد که همه ما نیکی بکاریم و هزاران هزار نیکی درو کنیم.


با تشکر
بهاره حسنی
نام رمان : جان و شوکران

رمان رویای انتقام
سارا دختری که بدون گفتن به دوست پسرش ازدواج میکنه ولی ماکان میفهمه و سعی میکنه طلاق سارا رو بگیره و به خاطر همین بهش تج...
https://t.me/joinchat/AAAAAEb_1orrjnQq1hUZJQ

@Laughtoomuch
216 views13:32
باز کردن / نظر دهید