Get Mystery Box with random crypto!

آوای خرد(مجتبی لطفی)

لوگوی کانال تلگرام lotfi_mojtaba — آوای خرد(مجتبی لطفی) آ
لوگوی کانال تلگرام lotfi_mojtaba — آوای خرد(مجتبی لطفی)
آدرس کانال: @lotfi_mojtaba
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 4.74K
توضیحات از کانال

آوای خرد در اندیشه و آگاهی🔔
🍃ارتباط با من
@Akheradlotfi
ادرس توئیتر:
https://twitter.com/mlotfi47?s=0
اینستاگرام:
Https://www.instagram.com/mojtabalotfi47

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2022-08-05 10:26:30 #محرمیات(3)
تبلیغات حکومت علیه امام حسین(ع): فتنه گر، ضد وحدت و آشوبگر
 

عمال حکومت استبدادی یزید هم در آن ایامی که فرزند پیغمبر (ص) را مورد تهاجم قرار داده بودند وهم پس از شهادت آن حضرت کوشش می‌کردند که او را آشوبگر و فتنه انگیز بنامند و اقدام وی را اقدام بر ضد امنیت بخوانند! و بدین وسیله تجاوز دستگاه حکومت را نسبت به امام حسین (علیه‌السلام) و خاندان پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) توجیه نمایند.
هنگامی که امام حسین (علیه‌السلام) از مکه خارج شد عمرو بن سعید حاکم حجاز که در آن سال به عنوان امیر الحاج از طرف یزید تعیین شده بود مأموران مسلح خود را به ریاست برادرش یحیی بن سعید برای تعقیب کاروان حسین بن علی (ع) فرستاد که آن حضرت را به مکه برگردانند. آنگاه که کاروان امام از مکه خارج شده بود نظامیان مسلح حاکم، او را تعقیب کردند و خواستند فرزند پیغمبر را به مکه برگردانند. امام از برگشتن به شدت امتناع کرد تا آنجا که زد و خورد با شلاق هم به میان آمد. عمال حکومت که از جلب آن حضرت مأیوس شدند به وی گفتند: «اما تتقی الله تعالی تخرج من الجماعة و تفرّق بین هذه الامة». آیا از خدا نمی‌ترسی که از جماعت مسلمانان خارج می‌شوی و در میان امت تفرقه می‌اندازی؟!».
منطق سازمان حکومت سرنیزه این است که حسین بن علی (ع) از خدا نمی‌ترسد و تقوی ندارد و بر ضد امنیت اجتماعی اقدام می‌کند. پس لازم است دولت خیرخواه صد در صد ملی حسین را که عامل فتنه و آشوب است! سرکوب کند تا یزید بن معاویه که مظهر عدالت و تقوی می‌باشد!
کشور عظیم اسلام را به سوی ترقی و تکامل رهبری نماید. با این منطق می‌خواهند تجاوز حکومت یزید را نسبت به سبط رسول اکرم (ص) حق به جانب جلوه دهند.
هنگامی که مسلم بن عقیل را امان دادند و با صورت و دهان مجروح دستگیر کردند و نزد عبیدالله زیاد حاکم مغرور عراق آوردند او به مسلم گفت: «یا ابا ابن عقیل اتیت الناس و امرهم جمیعٌ و کلمتهم واحدة لتشتّت بینهم و تفرّق کلمتهم؟. ای پسر عقیل تو آمدی تا در بین مردمی که با هم متحد بودند تفرقه بیندازی و اختلاف ایجاد کنی؟».
مسلم بن عقیل در جواب عبیدالله زیاد سخنانی را گفت که تفسیر آن این است: من برای اقدام بر ضد امنیت عمومی و برهم زدن اتحاد مردم به کوفه نیامدم، بلکه این مردم از خون‌ریزی‌های بی حد و حصر پدر تو که خوبان و پاکان را بدون جرم و گناه به دستور معاویه اعدام می‌کرد به ستوه آمده بودند.
آنان از حکومت ظالمانه معاویه و بنی‌امیه که بر اساس دیکتاتوری و سلب آزادی مردم استوار بوده و هست ناراضی بوده و هستند. این مردم مسلمان که تشنه‌ی عدالت اسلامی هستند از ستم‌ها و شکنجه‌ها و کشتارهای وحشیانه‌ی حکومت خاندان ابی‌سفیان که همچون کسری‌ها و قیصرها تشکیل حکومت فردی و استبدادی داده‌اند به تنگ آمده‌اند. این ملت رنجدیده دیگر طاقت تحمل فشارهای دستگاه حکومت ظالم پرور بنی‌امیه را نداشتند از این جهت از امام حسین (ع) دعوت کردند که زعامت آنان را قبول کند، و با تشکیل حکومت عادلانه‌ی اسلامی، اسلام و مسلمانان را زنده گرداند، آن حضرت مرا به نمایندگی خود به کوفه فرستاد تا از نزدیک اوضاع و احوال و مردم را بررسی کنم و گزارش دهم.
پس ما عامل تفرقه و آشوب نیستیم بلکه آمده‌ایم که حکم قرآن و عدالت اسلامی را زنده کنیم.‌«فاتینا لنأمر بالعدل و ندعوا الی حکم الکتاب» آمده‌ایم تا ریشه‌ی حکومت ظلم را بسوزانیم و در پناه نیروهای فشرده‌ی ملی که تشنه‌ی عدالت هستند قرآن مهجور شده را از چنگال استبداد سیاه نجات دهیم و احکام آن را اجرا کنیم».
نه تنها در ایامی که امام حسین مورد تجاوز دستگاه حکومت واقع شده بود به وی تهمت می‌زدند بلکه پس از شهادت آن حضرت نیز عمّال حکومت سر نیزه سعی می‌کردند که اعمال وحشیانه و غیر انسانی خود را حق به جانب جلوه دهند و امام حسین (ع) را محرک فنته و به وجود آورنده‌ی حادثه‌ی کربلا بخوانند.
در محیط حکومت اختناق و وحشت که کسی جرأت نفس کشیدن نداشت جیره خواران دولت با کمال بی شرمی در اجتماعات عمومی بر ضد فرزند پیغمبر (ص) که با شمشیر استبداد به خاک و خون غلطیده بود سخنرانی می‌کردند و ناسزا می‌گفتند.
پس از کشتار دلخراش و غم انگیز کربلا، ابن زیاد که فاتح جنگ بود خبر قتل امام را به عنوان یک مژده‌ی مسرت بخش به جیره خواران دولت گزارش داد. و از جمله توسط پیکی این خبر را برای عمرو بن سعید حاکم حجاز فرستاد.
حاکم حجاز «عمرو بن سعید» که در آن هنگام در مدینه بود به عنوان نماینده‌ی یزید در میان اجتماع مردم به منبر رفت و خبر قتل امام حسین (ع) را به طور رسمی به اطلاع مردم رسانید. حاکم در سخنرانی خود سعی کرد کشتن فرزند پیغمبر (ص) را یک عمل دفاعی و ضروری که حکومت یزید برای جلوگیری از تهاجم حسین بن علی  انجام داده است جلوه دهد.
ادامه در ص۲
2.0K views07:26
باز کردن / نظر دهید
2022-08-05 00:18:55
یزید فقط از امام حسین یک کلمه می خواست:
بیعت، همین یک کلمه!
یابن رسول الله! همین یک کلمه!
امام حسین گفت: این یک کلمه خیلی بزرگ است.
شرافت انسان جز کلمه نیست!
و...
@lotfi_mojtaba
3.6K views21:18
باز کردن / نظر دهید
2022-08-03 08:39:12 سخنی با آیت‌الله جوادی آملی

سلام علیکم
در خبرها آمده که امسال و در این دوره از اعطای جایزه حکومتی حقوق بشر اسلام، از مستطاب عالی به پاس تالیف و پژوهش‌های "تاثیرگذار در حوزه صیانت از حقوق بشر" تجلیل شده است.

اگر من به جای حضرتعالی بودم این تجلیل را پس می‌فرستادم، زیرا:
می‌گفتم نوشته‌های من در باره حقوق بشر کجا و کی تأثیرگذار بوده است؟
می‌گفتم من که کتاب فلسفه حقوق بشر را نوشتم تا به عنوان کتاب مادر در تحقق آرزوی اجرای حقوق بشر باشد، در کجا نماد و نمود داشته است؟!
من اگر به جای شما بودم تجلیل را پس می‌دادم زیرا:
منِ آیت الله مورد احترام مردم و حکومت، کدام قدم عملی برای اعتراض به حصر ۴۲۰۰ روزه کروبی، میرحسین و همسرش بر داشته‌ام؟
منِ آیت‌الله کجا به قتل‌های فجیع زنجیره‌ای، کهریزک، وقایع تاسف بار ۸۸ و بالاتر از آن به هدم حقوق انسان در دهه ۶۰، اعتراض کردم؟
کجا به بازداشت و وضعیت زندانیان سیاسی و احکام سنگین آنان اعتراض کردم؟
تجلیل از من؟! من که قبل از حمله وحشیانه به بیت آیت‌الله منتظری در مسجد اعظم قم آن سخنرانی محرک را ابراز کردم تا حقوق پیش پا افتاده نه یک مرجع، نه یک مبارز، نه یک پدر شهید و جانباز، بلکه استادی که در زمان آیت‌الله بروجردی پیش وی امتحان درس خارج دادم، پایمال شود آن هم با دستور از بالا و گسیل نیرو از نهادهای زیر نظر رهبری؟!
اگر به جای شما بودم تجلیل را پس می‌دادم زیرا:
کرامت انسانی مردم ما امروزه با فشارهای اقتصادی کمرشکن، زیر پای حاکمان ناکارآمد له شده و می‌شود، و منِ آیت الله سکوت کردم!
(چهارراهی را تصور کنید، یک سمت آن خانمی با زلف بیرون زده از روسری است و در زاویه دیگر زنی با حجاب کامل تا کمر در سطل آشغال خم شده تا اشیائی گرد آورد و شکم گرسنگانی را سیر کند، به نظر شما کدامیک از این دو حرکت منکر و دردآور است؟!)
حضرت آیت الله! با توجه به آیه "لقد کرمنا بنی آدم" و سخن گرانسنگ مولی علی که به مالک فرمود:" نسبت به مردم درنده‌ای مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری زیرا مردم یا برادر دینی تو هستند و یا در خلقت مانند تواند"، آیا در دفاع از مردم و شهروندان چنین بن مایه‌های فطری و دینی، مورد توجه بوده و هست؟
حضرت استاد!
هنوز در زندان‌ها زندانی سیاسی داریم اما منکرند و آنها را امنیتی می خوانند! کجا امثال مصطفی تاجزادها امنیتی هستند و کجا امثال شما بزرگان از حق آزادی بیان و حیات اینان دفاع فرمودید!
حضرت آیت‌الله!
خود شما به ما یاد دادید که از شبهات پرهیز کنید مبادا در حرام بیّن فرو روید، تجلیل برای صیانت از حقوق بشر بواسطه نوشته و تالیف، در حالی که قدم مشخصی برای دفاع از حقوق شهروندان با هر ایده و مَنشی برداشته نشده، شبهه بیّن ندارد؟!
...زیاده جسارت است، والامر الیکم

@lotfi_mojtaba
4.4K viewsedited  05:39
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 13:23:00 #محرمیات(۲)
قرارداد ذلت آور/ عقب گرد حیثیت جهانی و نفوذ معنوی جهان اسلام



در زمان حکومت معاویه، کشور اسلامی نه تنها از نظر حیثیت جهانی و نفوذ معنوی عقب گرد کرده بودند بلکه از نظر قدرت نظامی نیز در شرائطی قرار گرفته بودند که در مقابل اروپا ذلیل و زبون گشته و ناچار شدند طبق قراردادی که حاوی متارکه‌ جنگ بود سالیانه مبلغ چشمگیری به عنوان باج و خراج به پادشاه روم بپردازند.
در سال ۶۰ هجری که همان سال قیام حسین بن علی (علیه‌السلام) است معاویه که خود را در مقابل جهان غرب ضعیف می‌دید و مایل به متارکه‌ جنگ بود قرارداد ذلت آوری را با پادشاه روم در ضمن چهار فصل بدین‌صورت منعقد کرد:
«فصل ۱: این مصالحه که به منزله‌ متارکه ۳۰ ساله است مابین امپراطور کنستانتین پادشاه تمام بلاد و ممالک مشرقی و مغربی فرنگ و پادشاه روم و یونان و مغرب و غیره و بین معاویة بن ابی‌ سفیان خلیفه و پادشاه تمام بلاد عرب و ایران و توران و ماوراء سیحون و میان ولاة عهد و سرداران طرفین برقرار خواهد بود.
فصل ۲: معاویه و اخلاف او همه ساله بدون استثناء سی هزار عدد مسکوک طلا و هشتصد نفر از اسرای عیسوی و هشتصد رأس اسب عربی به قسطنطنیه ارسال خواهند داشت.
فصل ۳: امپراطور و اخلاف او متعهد می‌شوند که در این مدت ۳۰ سال وجهاً من الوجوه بمتصرفات حالیه عرب تاخت و دست اندازی ننمایند.
فصل ۴: معاویة بن ابی سفیان مبلغ و مسطورات فوق را به اسم خراج به دربار امپراطور خواهد فرستاد».
یزید هم این خراج را با چیزی علاوه می‌پرداخت و این باج تا زمان ولید بن عبدالملک داده می‌شد ولی ولید بر رومیان غالب شد و دیگر باج نداد.
بدین گونه معاویه و فرزندش در برابر بیگانگان ذلیل و زبون بودند و حاصل دسترنج مردم مسلمان را به صورت طلا و اسب به دربار پادشاه روم می‌فرستادند تا از حمله و تهاجم وی در امان باشند. ولی در برابر مسلمانان به زنجیر کشیده شده، نیرومند و بااقتدار بودند و قدرت سر نیزه و برق شمشیر استبدادشان مردم مسلمان بی‌گناه و بی‌پناه را به اسارت درآورده بود.
اکنون رئیس کشور عظیم اسلامی که قسمت بزرگی از قاره‌ی آسیا و افریقا را زیر پرچم خود دارد یزید بن معاویه است و تصمیم دارد نداهای آزادی خواهی و عدالت طلبی را که از روح اسلام برمی‌خاست خفه کند و در درجه‌ اول حسین بن علی (علیه‌السلام) را تسلیم بی‌قید و شرط خود گرداند.
اگر در این شرائط از هیچ حلقومی ندایی بر نمی‌خواست و اگر به فرض محال امام حسین (علیه‌السلام) تسلیم بی‌قید و شرط یزید می‌شد در این صورت کشورهای دیگر، اسلام را در قالب یزید بن معاویه می‌شناختند زیرا رئیس کشور اسلامی اگر هیچ مخالفی نداشته باشد در نظر دنیای خارج نماینده‌ روح اسلام است. آن‌گاه بیگانگان می‌گفتند:
کشور اسلامی یعنی کشور ظلم و بیدادگری:
یعنی کشوری که حکومت فردی و استبدادی را پذیرفته است.
یعنی کشوری که در آن از عدالت و انسانیت و آزادی خبری نیست.
یعنی کشوری که در آن تنها اراده‌ یک جوان خودخواه و مغرور مقدرات مردم را تعیین می‌کند و دیگر نه مقرراتی دارد و نه قوانینی.
یعنی کشوری که رئیس خاندان پیغمبرش رسماً حکومت ضد عدالت و ضد آزادی را قبول کرده و یزید را به عنوان رهبر خود و رهبر اسلام پذیرفته است.
امام حسین (علیه‌السلام) که افق دیدش از مردم عادی خیلی وسیع‌تر است چون اسلام را از نظر موقع جهانی در چنین وضع خطرناکی می‌بیند به علت مسئولیت بزرگی که در برابر اسلام و نسل‌های آینده دارد تصمیم می‌گیرد در مقابل تجاوز حکومت یزید مقاومت کند و در آن شرائط مساعد یک حکومت نیرومند اسلامی تشکیل بدهد و در پناه قدرت حکومت، اسلام و مسلمانان را از استبداد سیاه برهاند.
تا دنیای خارج بداند که اسلام را باید از دریچه‌ی افکار حسین بن علی (علیه‌السلام) و در قالب فرزند پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) شناخت نه در قالب یزید.
تا دنیای خارج بداند که امام حسین (علیه‌السلام) تنها به خاطر ایمان و عشق به اسلام و به خاطر حمایت از دین خود تا این حد فداکاری کرد.
تا دنیای خارج بداند اسلام چنین فرزند برومندی را تربیت کرده است که در راه دین خود یعنی در راه دفاع از انسانیت و عدالت و در راه آزادی و حریت و تقوی و فضیلت بدین گونه مردانه مبارزه می‌کند.

از آنچه گذشت روشن شد که باید دفاع از موقعیت جهانی و بین‌المللی اسلام را جزئی از هدف وسیع و همه‌جانبه‌ی فرزند پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) دانست.

(منبع: کتاب شهید جاوید، اثر فاخر آیت الله صالحی نجف‌آبادی، ص ۳۱۳)
@lotfi_mojtaba
2.4K viewsedited  10:23
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 17:13:30 #محرمیات(۱)
معاویه و تبدیل رژیم دمکراتیک اسلامی
به حکومت استبدادی

 
معاویه آنگاه که قدرت حکومت را به دست گرفت، هدفش به جز استثمار مردم و تشکیل سلطنت امپراطوری نبود.
سلطنتی که بر اساس استبداد سیاه و قانون شکنی و به زنجیر کشیدن آزادگان استوار بود.
سلطنت بی مهاری که با کشتن و بستن و تبعید کردن، چنان که مسلم بن عقیل گفت: استبداد کسری و قیصر را تجدید کرده بود[1].
علاوه بر این‌ها معاویه به پیشنهاد مغیرة بن شعبه حاکم حیله گر کوفه به فکر افتاد خلافت اسلامی را در خاندان خود موروثی کند که پس از مرگش فرزندان وی سلطنت اسلامی را همان طور که ابوسفیان گفت: چون گوی دست به دست بگردانند و این کار را برخلاف مواد پیمان صلحی که با حضرت مجتبی (علیه‌السلام) بست با سلب آزادی رأی و با بذل پول فراوان انجام داد[2].
معاویه درگذشت؛ ولی با زمینه چینی محکمی که کرده بود پس از مرگش پسر بی تجربه و الکلی و عیّاش او قدرت حکومت را به دست گرفت.
در اینجا لازم است به موقعیت خارجی و جهانی اسلام توجه شود تا وسعت دیدگاه و افق فکر امام حسین (علیه‌السلام) روشن گردد.
بدیهی است که چون حکومت بنی‌امیه بر اساس ظلم و تجاوز و دیکتاتوری استوار بود و مقررات اسلام را به بازی می‌گرفت آن همه آبرو و مقام بین‌المللی که در آغاز نصیب اسلام شد در زمان این حکومت سیاه قوس نزولی پیموده و اسلام از نظر نفوذ جهانی عقب گرد کرده بود.
یکی از نویسندگان اسلامی می‌گوید:
«یکی از دانشمندان بزرگ آلمان به یک عده از مسلمانان که یکی از شریفان مکه بین آنان بود گفت: شایسته است ما مجسمه‌ معاویه بن ابی سفیان را از طلا بریزیم و در برلن پایتخت آلمان نصب کنیم زیرا معاویه بود که رژیم دمکراتیک حکومت اسلامی را به حکومت استبدادی تبدیل کرد و اگر معاویه این ضربه را به اسلام نزده بود اسلام همه‌ جهان را می‌گرفت و اکنون ما آلمانی‌ها و سایر کشورهای اروپا عرب و مسلمان بودیم[3]».
1.تاریخ طبری ج 4 ص 282 و ارشاد مفید ص 196. 2. کامل ابن اثیر ج3 ص503 تا 511. 3 .تفسیر المناز، ج11 ص260.

(منبع: کتاب شهید جاوید، اثر فاخر آیت‌الله صالحی نجف‌آبادی، ص ۳۱۲)
 
 
@lotfi_mojtaba
2.6K viewsedited  14:13
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 10:25:46
جمعی از کارشناسان و علاقمندان تاریخ معاصر و انقلاب در قم، مستقل از بیت فقیه بلندمرتبه، آیت الله منتظری، مستندی درباره شخصیت علمی و اخلاقی ایشان ساخته اند.
هرچند مستند فاخر و ۶ قسمتی «حسینعلی» در بهمن۱۳۹۹ با یورش ماموران امنیتی از دست رفت و توقیف شد اما این گروه با الهام از همان اسم، برای مستند خود نام «حسینعلی۲» را گذاشته اند تا یاد آنکه توقیف شده را زنده بدارند ولی این مستند هیچ ارتباطی با آن ندارد.
با افراد زیادی در طول سال های گذشته گفتگو کرده اند و نگارنده هم یکی از آنها بوده است و مشتاق و‌منتظر تماشای برونداد نهایی کارشان هستم. 

کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
emadbaghi.com
1.5K views07:25
باز کردن / نظر دهید
2022-07-26 07:54:10 آرزوی دست نیافتنی!

علی شکوری‌راد، سخنگوی جبهه اصلاحات ایران نوشت: از قرائن بر‌می‌آید صدور قراربازداشت آقاى تاجزاده با اراده قضايى نبوده و مقام قضایی منفعل عمل کرده است. اگر چنين باشد ادامه آن هم تابع تصميم قضايى نبوده و گفتگو با مقام عالی لازم است.
تاجزاده که در اختیار است. خوب است وی را خدمت ايشان ببرند تا گفتگوى مستقيم و بى‌واسطه انجام شود.

این آرزوی دست نیافتنی مرا یاد خاطره‌ای انداخت:
سال اول یا دوم دولت اصلاحات بود که عطاءالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت خاتمی به منزل آقای موسوی تبریزی دبیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم آمد. تعدادی از روحانیون دعوت بودند. آقای مهاجرانی را تا آن زمان از نزدیک ندیده بودم. فقط کتاب وزین "پیام آورعاشورا" نوشته وی را خوانده بودم و هنوز هم که برای سخنرانی در باره عاشورا دعوت می شوم به آن کتاب مراجعه می‌کنم. مهاجرانی پخته و آرام حرف می زد.

القصه! بحث مهاجرانی به چگونگی برخورد با مخالفان کشید. وی خاطره‌ای گفت درس آموز که پس از سال‌ها هنوز در گوشم هست. می‌گفت:
سفری داشتم به سلطان نشین عمان و با یوسف بن علوی وزیر خارجه‌اش ملاقاتی رسمی داشتم. وی پس از این ملاقات مرا به خانه‌اش دعوت کرد. سخن از گذشته‌اش به پیش کشید و گفت:

در دوران دانشجویی با تعدادی از دانشجویان از مخالفان سرسخت سلطان بن قابوس بودیم. گرایش‌های چپ داشتیم و گاه در کشورهای دیگر به سفارت عمان حمله می کردیم. مدتی بعد در داخل به مواضع دولت حمله مسلحانه کردیم و دستگیر شدیم. ما را به زندان بردند. زمانی نگذشته بود که من و همراهانم را از زندان بیرون آورده، سر و صورت اصلاح کرده، لباس رسمی پوشیدیم. گفتتند سلطان بن قابوس شما احضار کرده است. پیش خود گفتیم اعداممان حتمی است! ما را نزد وی بردند. سلطان ما را احترام کرد و نزد خود نشاند. تعجبمان بیشتر شد. سر سخن باز کرد. از گذشته تا حال گفت، از وضعیت کشور و این‌که با تفکرات چپ و کمونیستی کشور به سرانجام نمی‌رسد با دلیل و آمار و منطق مجابمان کرد و گفت: "ما راهی را برای پیمودن آغاز کردیم. شما درس خوانده‌های کشورید حیف از شماست که در زندان باشید. گذشته‌ها گذشت. من چند پیشنهاد برای شما دارم اول اینکه: سرمایه‌ای در اختیارتان می گذارم، با خانواده به هر کشور خارجی مایلید مهاجرت کنید و تا آخر عمر با عزت زندگی کنید. یا اینکه: به شما سرمایه و امکانات می‌دهم تا به کار کشاورزی و تولید بپردازید و یا اینکه به من برای مدیریت و توسعه کشورمان کمک کنید، من مدیرانی متخصص می‌خواهم و اگر مایل هستید همراهم باشید." در بهت به سر بردیم. در پوست خود نمی گنجیدیم و با آغوش باز راه سوم را انتخاب کردیم و سلطان بن قابوس هر یک را به مقام وزارت، و مشاوره منصوب کرد و من وزیر امور خارجه شدم.
@lotfi_mojtaba
4.0K views04:54
باز کردن / نظر دهید
2022-07-25 20:28:23
ویدئویی فراگیر در فضای مجازی، یکی از شهرهای شمالی!
سوم خرداد ۴۰۱

آیا می توان به عنوان نهی از منکر، از منکری بزرگتر بهره برد؟!
چرا مردم با اقدام پلیس مخالفت می‌کنند و آیا به واکنش افکار عمومی بها داده می‌شود؟!
تاثیر منفی این روش‌ها در جامعه آن هم دینی به مراتب از پوشش این زنان بیشتر نیست؟!
با این اقدامات ناشایست ضریب بی حجابی بیشتر شده یا کمتر؟!
@lotfi_mojtaba
4.0K views17:28
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 17:46:56 سران نظام و اعدام‌های ۶۷

اعدام‌های تابستان ۶۷ و اعتراض آیت‌الله منتظری به عنوان قائم مقام وقت، این پرسش را مطرح می کند که دیگر مقامات چه موضعی داشتند؟
۱. میر حسین موسوی نخست وزیر وقت، بسیاری از اعدامیان را بی‌گناه می‌داند که شاعر و نویسنده بودند. وی می‌گوید:
" تلاش زیادی کردیم که مانع شویم و درمورد خیلی‌های دیگر هم پی‌گیر بودیم که البته متاسفانه کار از کار گذشته بود...آقایی که در آن هیات بود و من اسم نمی‌برم اصلا خط ‌مشی‌شان همین بود که مخالف را باید حذف کرد... در مورد نقش بنده هم چنان‌چه گفتم به هیچ وجه نه نقشی داشتم نه اطلاعی. حتی با این‏که یکی از اعضای هیات سه نفره منصوب نماینده وزارت اطلاعات بود و قاعدتا وزیر اطلاعات می‌بایست من و دولت را در جریان می‌گذاشت، آقای ری‌شهری حتی کلمه‌ای را هم راجع به این موضوع نگفت. اصلا به ما اجازه ورود به این موضوع را هم نمی‌دادند و همان‌طور که قبلا گفتم در ماجرای تحقیق از زندان‌ها هم چه کردند، به طور اولی در این ماجرا ما را در بی‌خبری مطلق گذاشتند. با این حال، این جنایتی است که رخ داد و واقعیت این است که هنوز هیچ کس از ابعاد واقعی آن خبر ندارد و شاید در آینده بتوان بیش‌تر و جامع‌تر به این واقعه و ابعاد آن پرداخت.»
( کتاب غیر محرمانه،بازتاب انتشار فایل صوتی آیت الله منتظری با مجریان اعدام های ۶۷، ص۴۵۱)
۲. اما آقای هاشمی رئیس مجلس وقت، در مهم ترین سند مکتوب یا همان روزنوشت‌های وی در آن زمان نکته خاصی در باره اعدامها در آن وجود ندارد. اما وی در سال ۹۵ در پی انتشار نوار صوتی دیدار آیت الله منتظری با مجریان اعدامها بطور ضمنی آن را تایید کرد و منتقدان را به باد انتقاد گرفت.( کتاب غیرمحرمانه، ص ۱۰۲)
۳.اما آقای خامنه‌ای رئیس جمهور وقت، بنابر روایت میرحسین موسوی در جلسه‌ای در آن برهه گفته بود:
«این اعدام‏ها مثل قیری است که بر سر نظام می‌ریزد و همه را سیاه می‌کند».
آیت الله منتظری نیز در خاطرات خود می‌گوید نامه ای بدست آقای خامنه‌ای رسیده بود که پس از اعدام مجاهدین حدود ۵۰۰ نفر از غیر مذهبی‌ها نیز اعدام شوند که نزد آقای منتظری آمده و با عصبانیت این خبر را می‌دهد. آیت‌الله منتظری از وی می پرسد کجای قصه هستید و چرا از اعدام مجاهدین چیزی نگفتید؟ آقای خامنه‌ای می‌گوید من اطلاع نداشتم.(خاطرات آیت الله منتظری، ج۱، ص ۶۳۹)
اما نظر آقای خامنه‌ای در دوران رهبری چیز دیگری است:
« وقتی گروهی با نظام اسلامی و حکومت اسلامی در حال جنگ هستند که محاربند، فقط آدم‌هایی که الان شمشیر دستشان است محارب نیستند بلکه آن کسی هم که فرض بفرمایید رفته پستش را تحویل بدهد و بیاید، او هم جزو همینهاست، آن کسی که دارد خط‌دهی میکند، طراحی میکند، او هم [جزو اینها است]، سرباز ذخیره‌شان هم جزو اینها است. تفاوتی نمیکند. مسأله‌ محاربه‌ی اشخاصی که با آنها همکاری داشته باشند و متّصل باشند، یک مسأله‌ی حل شده‌ای است تقریباً. امام با این ملاحظات این کار را کرده بودند. بنابراین از لحاظ فقهی و همچنین از لحاظ تشخیص امام و عملکرد امام و نظر امام جای هیچ دغدغه‌ای وجود ندارد.»
khamenei.ir
آقای خامنه‌ای در این گفتار (سال ۹۰)متفاوت با سال ۶۷، نوع مثال ‌هایی زده که شامل شاخه نظامی مجاهدین می‌شود، اما آیا شامل اعدام کسانی که به قول میر حسین تروریست نبوده و نویسنده یا شاعر بودند، می‌شود؟ آیا شامل زندانیانی که در حال تحمل حکم زندان بودند و نقشی در اقدامات نظامی و تروریستی نداشتند می‌شود؟ اگر شامل می‌شود، علت تغییر موضع ایشان مشخص است?
@lotfi_mojtaba
2.8K viewsedited  14:46
باز کردن / نظر دهید
2022-07-19 08:02:41
بخشی از شادی و نشاط عید غدیر، تهران
مجری:
این قدر آزاد گذاشتند دیگه، دمشان گرم!


@lotfi_mojtaba
2.7K views05:02
باز کردن / نظر دهید