ادامه از نوع مواجهه ما با این تجربهها هم گاهی میتواند آسی | مجتبی اعتمادی نیا
ادامه از
نوع مواجهه ما با این تجربهها هم گاهی میتواند آسیبزا باشد. مثلاً شما اگر بکوشید با گزینش تعدادی از تجربههای نزدیک به مرگ، مؤیدی به سود آموزههای دین و مذهب خود بیابید، ممکن است همکیشان خود را درنهایت دچار سردرگمی کنید زیرا رقبای عقیدتی شما هم میتوانند با استناد به برخی دیگر از تجربهها همین کار را درباره دین و مذهب خودشان انجام دهند. چنانکه گفتم بخشی از این تجربهها متأثر از زمینهها و پیشداشتهای عقیدتی و فرهنگی تجربهگران است. اگر شما این بخش از تجربهها را که محتاج تعبیر است، مستمسک اثبات عقاید خود قرار دهید، درنهایت جامعه هدف خود را دچار سرگردانی و حیرت میکنید. به نظرم اگر پیروان ادیان و مذاهب بخواهند با استناد به تجربههای نزدیک به مرگ، شاهدی به سود حقانیت اختصاصی دین و مذهب خود بیابند، کامیاب نخواهند بود. البته نمیتوان انکار کرد که تجربههای نزدیک به مرگ، برخی از باورهای کلی ادیان را درباب مرگ و زندگی پس از آن تصدیق میکند اما در جزئیات، مطابقت و همپوشانی تام وجود ندارد. من در مجموع فکر میکنم سودمندترین نحوه مواجهه با تجربههای نزدیک به مرگ، بهرهمندی از پیامهای اخلاقی و تربیتی برآمده از آنهاست و نه بهرهبرداریهای فلسفی و کلامی. چنانکه در کتاب «مرگ آشنایی» آوردهام، استناد به این تجربهها در جهت اثبات حیات پس از مرگ، قرین توفیق نیست گرچه در ابطال فیزیکالیسم بسیار راهگشاست. بهرهبرداریهای کلامی و عقیدتی هم بیش از آنکه سودمند باشد ممکن است به سردرگمی و تردید افراد بینجامد اما التفات به لوازم اخلاقی و تربیتی این تجربهها نوعاً برای عموم افراد سودمند است.