آدرس کانال:
دسته بندی ها:
دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین:
78.33K
توضیحات از کانال
این همه تقلاها و جدالهای فکریِ ما چه بهایی خواهد داشت ، اگر محبت در دلهایمان نقصان گیرد؟ (کانت)
.
.
تبلیغات: @makhfigah_tablighat
.
.
.
.
کانال فرهنگی مخفیگاه هیچ صفحه دیگری ندارد .
ادبیات
فلسفه
هنر
موسیقی
تاریخ و معرفی کناب
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
1
4 stars
0
3 stars
1
2 stars
0
1 stars
0
آخرین پیام ها 77
2022-07-31 20:53:27
افسانه های بهشت و دوزخ همواره در ادیان گوناگون برای انگیزش طبقه متوسط و تحت نظر گرفتن اعمال آنها به وجود آمده است. شدت و ضعف بهشت و دوزخ را از نظر فریبندگی و هراس انگیزی میان ملل و اقوام مختلف و گوناگون می توان به نسبت فهم و شعور آنان سنجید.
#زیگموند_فروید
کتاب: آینده یک پندار
کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
12.4K views17:53
2022-07-30 22:31:01
تو و شوهرت، هردو باهم انتخاب کردهاید که کودکی را به این دنیا دعوت کنید، پس مسئولیت این کودک بهطور مساوی متوجه هردوی شماست و هیچیک قرار نیست بهخاطر این مسئولیتپذیری تشویق یا تحسین شود.
#چیماماندا_آدیشی
کتاب: مانيفست يک فمينيست
کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
13.9K views19:31
2022-07-29 22:28:02
یکی از نافذترین عوامل در اجرای خواب مصنوعی (هیپنوتیزم) - به لحاظ تأثیر ظاهری در روح و روان انسان - آرایش و پیرایش است ، انسانها به درستی به این موضوع پی بردهاند. از این جا است که نقش اونیفورم های نظامی و ردای مذهبیون آشکار میگردد ...
#لئو_تولستوی
دفترهای خاطرات
کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
15.0K views19:28
2022-07-27 16:22:58
روزی به کریم خان زند گفتند: فردی میخواهد شما را ببیند و مدام گریه میکند. کریم خان گفت: "وقتی گریه هایش تمام شد بیاریدش نزد من".
پس از ساعت ها گریه کردن شخص ساکت شد و گفت قربان من کور مادر زاد بودم به زیارت قبر پدر بزرگوار شما رفتم و شفایم را از او گرفتم.
کریم خان دستور داد چشم های این فرد را کور کنید! تا برود دوباره شفایش را بگیرد! اطرافیان به شاه گفتند قربان این شفا گرفته ی پدر شماست. ایشان را به پدرتان ببخشید.
وکیل الرعایا (کریم خان) گفت: پدر من تا زنده بود در گردنه ی بید سرخ دزدی میکرد ، من نمیدانم قبرش کجاست و من به زور این شمشیر حکمران شدم. پس از اینکه من به شاهی رسیدم عدهای چاپلوس برایش آرامگاه ساختند و آنجا را ابوالوکیل نامیدند. پدر من چگونه می تواند شفا دهنده باشد؟ اگر متملقین میدان پیدا کنند دین و دنیای مان را به تباهی میکشند ...
#پناهی_سمنانی
کتاب: کریم خان زند
کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
22.6K viewsedited 13:22
2022-07-26 22:28:02
در زندگی اجتماعی که بر اساس ارتباطات متقابل استوار شدهاست، بسیارند کسانی که شادیهای خود را از ترس آنکه مدعی پیدا نکنند مثل گربهی دزد ِگوشت به گوشهای میبرند و نجویده میبلعند.
اما کماند کسانی که بار غم خود را برای اینکه به دیگران سرایت نکند، به تنهایی به دوش میکشند. این گونه کسان مانند فیلان مار گزیده، که به عمق دره ای پناه میبرند، و تا دم مرگ با بهبود کامل تنها می مانند، گویی دردی دارند که نمیتوانند به دیگران بگویند، یا ظاهرا چارهی آن را به دست هیچکس نمیبینند.
#علی_محمد_افغانی
کتاب: شوهر آهو خانم
کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
19.7K views19:28
2022-07-24 20:41:49
قدیم اعیان بابا ننه داشتند ، علاقه به آب و خاکشان داشتند ، اما حالا هر دبوری ، هر دیزی پزی میخواد وکیل (نماینده) بشه تا بهتر مردم را بچاپه و بعد بره خارجه ...
#صادق_هدایت
کتاب: حاجی آقا
کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
23.2K viewsedited 17:41
2022-07-23 19:40:57
من از خودم می پرسم چرا حقیقت باید ساده باشد. تجربه من کاملا خلاف این را به من یاد داده است ، حقیقت تقریبا هیچ وقت ساده نیست ، و اگر چیزی بیش از حد واضح و آشکار به نظر می رسد ، اگر عملی به ظاهر از منطق سادهvای پیروی می کند ، معمولا انگیزه های پیچیده ای پشت سر آن هست ...
#ارنستو_ساباتو
کتاب: تونل
ترجمه: مصطفی مفیدی
کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
22.6K viewsedited 16:40
2022-07-21 18:57:10
نخستین دیدار فرزانه با هدایت
راه رفتن هدایت تند و بریده بود. یک دستش را توی جیب کتش چپانده و آرنجش را به کمرش سفت مماس کرده و دست راستش را به کنار قفسه سینه اش آورده بود و از سیگار لای انگشتانش دود بلند میشد. سرش پایین بود و زانوانش را مثل اسبی که ترات برود خم میکرد.
توی دلم گفتم با یک آدم استثنایی ملاقات کرده ام. و ذوق کردم. هیچ چیزش شبیه افرادی که میشناختم نبود. نه حرف زدنش ، نه حرکاتش. افکارش را مستقیم و بی آب و تاب بیان میکرد ، حرکاتش همه به طرف خودش ، حتی به درون خودش ، کشیده میشد و چشمانش در یک نگاه زود گذر باطن شما را میخواند ...
#مصطفی_فرزانه (م.ف.فرزانه)
کتاب: آشنایی با صادق هدایت
کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
25.0K viewsedited 15:57
2022-07-20 21:21:39
#مصطفی_فرزانه نویسنده ، فیلمساز ، مترجم و روشنفکر ایرانی در ۹۳ سالگی در فراتسه چشم از جهان فروبست ...
فرزانه در اواخر عمر نویسنده بزرگ ایرانی "صادق هدایت" با وجود سن کمی که داشت تبدیل به نزدیکترین دوست او شد و تا آخر عمر نیز خود را شاگرد و مرید هدایت می دانست.
مصطفی فرزانه روانشناسی و مردم شناسی را در دانشگاه سوربن گذراند همچنین در مقطع دکتری حقوق بین الملل را ادامه داد سپس با بورس دولت فرانسه فارغ التحصیل انستیتوی عالی سینمایی پاریس شد وی اولین فیلمساز ایرانی ست که در جشنواره کن شرکت کرد و از پیشگامان سینمای مستند ایران است. فرزانه سال ۱۳۴۱ در جشنواره معتبر لوکارنو برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه شد وی نخستین آموزشگاه فنی سینمایی را تأسیس کرد و از اولین پایهگذاران تلویزیون ملی ایران محسوب میشود.
یادش گرامی ...
کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
24.8K viewsedited 18:21
2022-07-20 18:12:35
انسان همیشه آن طور که احمقانه با همنوع خود رفتار می کند ، با یک اتومبیل یا موتورسیکلت رفتار نمی کند. وقتی اتومبیل خراب می شود ، این کار او را حمل بر گناه نمی داند. او نمی گوید تو یک اتومبیل شرور هستی پس دیگر به تو بنزین نمی دهم تا یاد بگیری خودت حرکت کنی. بلکه صاحب اتومبیل تلاش می کند که مشکل آن را بیابد و حل کند. انسان حداقل باید همین رفتار را با همنوع خود داشته باشد.
#برتراند_راسل
کتاب: چرا مسیحی نیستم
کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel
20.6K views15:12