مریم صفری

2021-08-26 14:56:42 من با عبور سرد تو از یاد می‌روم
چون ثروتی که آمده در باد می‌روم

مانند قطره اشک نجیبی که بی‌صدا
از گونه‌ام به پای تو افتاد می‌روم

تا داغ غصه‌ام به دل دوست نشکفد
یا دشمن از غمم نشود شاد می‌روم

درد اینکه از همیشه دلم تنگ‌تر، ولی
مثل پرنده‌ای که می‌شود آزاد می‌روم

راه مرا نکن پس از این سد که زخمی‌ام
من، از خطوط ویژه‌ی امداد می‌روم ...

#مریم_صفری باز کردن / نظر دهید

2021-08-22 22:23:05 بعد قهرت بر دلم درد فراق افتاده است..
بینمان دیگر جدایی اتفاق افتاده است؛

هرکه من را دیده فهمیده‌ست ترکم کرده‌ای،
روی پیشانی من مهر طلاق افتاده است!

گوشه‌ای غمگین و بی‌همراه تنها مانده‌ام..
چون درختی بی‌ثمر کز چشم باغ افتاده است!

دیده‌ای مرگ عزیزی را اگر، تنها بدان
بر دلم بعد از تو این اندازه داغ افتاده است؛

حال من خیلی شبیه حال درباری‌ست که
بعد مرگ پادشاه از طمطراق افتاده است،

ساده می‌افتد پنیری که نمی‌داند خودش
بر دهان روبه از منقار زاغ افتاده است...


#مریم_صفری باز کردن / نظر دهید

2021-08-21 19:03:46 گوشه ای غمگین و بی همراه تنها مانده ام..
چون درختی بی ثمر کز چشم باغ افتاده است!

حال من خیلی شبیه حال درباری ست که
بعد مرگ پادشاه از طمطراق افتاده است،


#مریم_صفری باز کردن / نظر دهید

2021-08-14 19:48:07 ما یک نفر را بین آدمها خدا کردیم
هرگونه دِینی بود بر شیطان ادا کردیم

هرکس خودش را زد به نادانی، امان میخواست
هر بی بلا را بر بلایی مبتلا کردیم

هیتلر «هولوکاستی» زد، استالین «هولودومور»
ما پشت آنها را در این کشتار تا کردیم

کی قدرمان را مردم این شهر دانستند
ما! گورهای دسته‌جمعی را جدا کردیم

اجدادمان را گر به گاری بست نادرشاه
ما عقده‌هامان را از این تاریخ وا کردیم

گفتیم کلِّ یومٍ عاشورا و با این وصف
گیلان و خوزستان و قم را کربلا کردیم

هر اعتراضی شد، شبیه عمر و عاص آنجا
قرآن و دین و قبله را بر نیزه جا کردیم

هرجا که در تاریخ ننگی بود آوردیم
کشتیم و هی پیراهن عثمان به پا کردیم

پرونده سازی کار سختی بود، جان کندیم
تا دزد و قاضی را مداوم جابجا کردیم

آگاهی و فهم عوام‌الناس بی معناست
ما قصرمان را روی نادانی بنا کردیم

با جای مهر روی پیشانی عرق خوردیم
نوع بشر را با تظاهر آشنا کردیم

حرمت اگر محراب و منبر داشت، قبلا داشت
ما نسل آدم را به دین بی اعتنا کردیم

یک سرزمین امّید را از ریشه سوزاندیم
این بی خدایی کار هرکس نیست، ما کردیم!


#مریم_صفری باز کردن / نظر دهید

2021-08-13 15:37:31 دارم تمام می شوم اینجا میان درد
خیلی دلم برای تو با غصه گریه کرد

سختی کشیده‌ام که بگیرم به درد انس
حالا که رفته‌ای برو، از نیمه برنگرد

حالا که رفته ای برو راحت، که خسته‌ام
از این جنونِ عقل و دلِ مانده در نبرد

تو آدم نماندنی و اهل رفتنی
آری برو که کشته مرا این حضور زرد

حالا برو که فصل بهار است، خوب من
می‌ترسم از نبود تو در روزگار سرد

شاید به قدر سختی مرگ است رفتنت
اما دلم کنار تو هم زندگی نکرد

من می‌روم پس از تو در آغوش غصه‌هام
بگذر تو هم، به فاصله طاقت بیار ...مرد


#مریم_صفری باز کردن / نظر دهید

2021-08-09 21:05:14 برکه‌ای ست خاورمیانه
و خداوندش کودکی بازیگوش، مشتی سنگ به دست،
که خسته نمی‌شود از هیجان تلاطم برکه و تماشای مرگ ماهی‌ها...


#مریم_صفری باز کردن / نظر دهید

2021-08-07 23:50:52 دلتنگی‌مان بزرگ شده
در آغوش کسی جا نمی‌گیرد ...



مریم صفری باز کردن / نظر دهید

2021-08-06 16:14:11 باز کردن / نظر دهید

2021-08-05 23:32:28 پیر شدن اینطوریه که نسبت آدمایی که پنجشنبه ها یادشون می‌کنی به آدمایی که در طول هفته یادت می‌کنن بیشتره ! باز کردن / نظر دهید

2021-08-01 21:50:50 بگذار به ما لشکر غم تاخته باشد
شمشیر نگون بختی ما آخته باشد؛

بگذار که دنیا پلی از قبل به فردا..
از پیکر پر حسرت ما ساخته باشد!


#مریم_صفری باز کردن / نظر دهید