Get Mystery Box with random crypto!

مشق نو

لوگوی کانال تلگرام mashghenowofficial — مشق نو م
لوگوی کانال تلگرام mashghenowofficial — مشق نو
آدرس کانال: @mashghenowofficial
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 6.19K
توضیحات از کانال

وب‌سایت «مشق نو» با گرایش اصلاح‌طلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشت‌ها، مقالات و گفت‌و‌گوهای خود، نگاهی نظری با جنبه‌های آموزشی را دنبال کند.
🔸ارتباط با ما:
🌐mashghenow.com
📧mashghenow@gmail.com

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2022-07-21 22:29:06 درسگفتار فلسفۀسیاسی جان رالز

دکتر حسین هوشمند

صوت جلسه اول

مدرسه‌ی علوم انسانی روزگار نو
t.me/roozegareno_ac

نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
2.0K views19:29
باز کردن / نظر دهید
2022-07-20 11:30:32 عدالت و صلح اجتماعی

مقاله‌ای از حسین هوشمند منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

بریده‌ای از متن:

در جوامع معاصر، اختلاف‌نظر در باورها و ارزش‌های اخلاقی-دینی شهروندان امری اجتناب‌ناپذیر است؛ تصور اینکه در این جوامع، عموم شهروندان قادر باشند درباره یک نظام اخلاقی و دینی خاص به اتفاق‌نظر دست یابند امری ناممکن به‌نظر می‌رسد.

این واقعیت پرسش مهمی را در فلسفه سیاسی معاصر برانگیخته است: آیا استقرار نظام دموکراتیک عادلانه و ثبات آن در جامعه‌ای که متشکل از شهروندانی است که به سنت‌های اخلاقی و دینی معقول اما عمیقاً متفاوت باور دارند امکان‌پذیر است؟ اگر است، چگونه؟

جان رالز در کتاب لیبرالیسم سیاسی، نشان می‌دهد که در بستر پلورالیسم اخلاقی-دینی اجتناب‌ناپذیر در جهان جدید، علی‌الاصول می‌توان درباره تصور معقولی از عدالت به توافقی متناسب با جامعه دموکراتیک دست یافت.

بدین‌منظور، رالز لیبرالیسم سیاسی را از لیبرالیسم جامع فلسفی و اخلاقی یا لیبرالیسم روشنگری متمایز می‌سازد. لیبرالیسم جامع به منزله یک فلسفه زندگی تلقی می‌گردد که واجد آموزه‌های متافیزیکی، معرفت‌شناختی و اخلاقی است.

دیدگاه غالب در سنت لیبرالیسم جامع بر این باور است که حضور سیاسی-اجتماعی ادیان (به‌منزله پدیده‌ای متعلق به ادوار پیشامدرن یا در بهترین حالت پدیده‌ای محدود به ساحت روان‌شناختی آدمیان) موجب برانگیختن آتش نزاع‌ها و جنگ‌های مذهبی می‌گردد.

از این رو، دین باید به قلمرو شخصی و خصوصی افراد محدود باشد. به‌زعم آنها، حوزه عمومی همواره باید سکولار بماند و هرگونه کوششی در جهت سکولارزدایی از این حوزه به خشونت‌های دینی خواهد انجامید.

متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5722

#حسین_هوشمند #جان_رالز #لیبرالیسم #سکولاریسم

نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
5.1K views08:30
باز کردن / نظر دهید
2022-07-19 14:30:19 تبعیض ناروا بر مبنای وضعیت خانوادگی

یادداشتی از محمدحسین زارعی منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

بریده‌ای از متن:

تصور کنید فردی به یک باشگاه ورزشی برای انجام تمرینات و فعالیت‌های ورزشی برای ثبت نام مراجعه می‌کند و مسئولان باشگاه ورزشی از وی درخواست شناسنامه برای احراز وضعیت تأهل می‌کنند و زمانی‌که متوجه می‌شوند که متقاضی متأهل است از پذیرش وی خودداری می‌کنند.

در مثال دیگر، شما برای استخدام در یک شرکت خصوصی یا دولتی برای شغل مهندسی یا بازرگانی، مدارک تحصیلی و سوابق و رزومه مرتبط خود را ارسال می‌کنید. با وجود شرایط مناسب پیشینه شغلی و مدارک معتبر علمی و تجربی، درخواست شما برای استخدام به دلیل اینکه مجرد هستید، رد می‌شود.

در مورد سوم، یک شرکت هواپیمایی در آگهی جذب مهماندار خود اعلام می‌کند که برای استخدام متقاضیان الزاماً باید مجرد باشند و درخواست‌های افراد متأهل مورد قبول نمی‌باشد.

در آگهی عمومی دیگری در ستون تبلیغات یک روزنامه کثیرالانتشار، اعلان شده است که برای شغل منشی‌گری به یک خانم مجرد با مهارت‌های تایپ و تجربه کار با برخی نرم‌افزارها و… با حقوق مکفی نیازمندیم.

در مصوبه‌ای از سوی یک مقام عمومی برای جذب و استخدام اعضاء هیات علمی دانشگاه‌ها امتیازاتی برای متأهل بودن در مقایسه با متقاضیان مجرد در نظر گرفته شده است. به این ترتیب که در بررسی صلاحیت عمومی متقاضیان عضویت هیات علمی دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی، در اِزای تأهل ۵ امتیاز و در صورت داشتن هر فرزند ۳ امتیاز به امتیازات عمومی اضافه می‌شود. همچنین براساس این مصوبه در صورت تساوی امتیازات متقاضیان، طبق بررسی صلاحیت عمومی، اولویت با افراد متأهل است.

در ابتدا ممکن است که در زندگی روزمره و واقعی به دلیل تکرار، استمرار و تکثر چنین وضعیت‌هایی افراد تصور کنند که این وضعیت‌ها عادی است و اشخاص و بنگاه‌ها و ارگان‌ها، چه خصوصی یا دولتی، حق دارند هرگونه شرایطی را برای جذب و استخدام نیروهای خود اعلان کنند، چون این اشخاص مالک اموال و دارایی‌ها و بنگاه‌های خود هستند و طبیعتاً هرگونه شرایطی را می‌توانند برای جذب نیروهای خود تحمیل نمایند، اما با کمی توجه در قضایای فوق متوجه می‌شوید که همه آن‌ها با نوعی مشکل و ایراد مواجه‌اند. اما اِشکال این قضایا و موارد چیست؟

متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5716

#محمدحسین_زارعی #حقوق #حقوق_بشر #سیاستگذاری

نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
3.3K views11:30
باز کردن / نظر دهید
2022-07-18 11:00:06 اجرای قانون با«پذیرش شهروندان» ممکن است، نه با«کاربرد زور»

دربارۀ چالش موافقان و مخالفان حجاب و ضرورت گفت‌وگوی ملی


سید علی محمودی

مقدمه

موضوع رعایت حجاب زنان به عنوان مسئله‌ای ملی در هفته‌های اخیر در ایران بالاگرفته است. از سویی حاکمیت از طریق نیروی انتظامی در خصوص رعایت حجاب وارد عمل شده و در این زمینه به قانون حجاب استناد می‌کند. از سوی دیگر، قشرهایی از زنان ایرانی زیر بار اجرای آن نمی‌روند و با آن به مخالفت و چالش برخاسته اند. افزون بر جنبه‌های فردی و اجتماعی، موضوع الزام به رعایت حجاب و استنکاف از آنرا می‌توان از منظر قانونگذاری، منابع انشاء قانون، چالش شرع(فقه) با قانون و موضوع پذیرش یا عدم پذیرش قانون از سوی شهروندان در اجرای قانون را مورد بررسی قرار داد. می‌دانیم که در ادبیات جمهوری اسلامی ایران، همواره از عبارت«شرع و قانون» استفاده می‌شود. این ترکیب‌بندی و تقدم و تأخر آن، به معنی اولویت شرع بر قانون فهمیده می‌شود. چنین اولویتی، چه معنا، توجیه و پی‌آمدهایی دارد؟ نیز این پرسش مطرح است که آیا توسل به زور در اجرای قانون، از جمله قانون رعایت حجاب، مؤثر و کارساز است یا نه؟

این نوشته، بخشی از میزگردی است با عنوان«نسبت دین و قانون؛ واگرایی‌ها و همگرایی‌ها» که در مهرماه 1394در دفتر ماهنامۀ سخن ما برگزار شد. در این میزگرد، آقایان دکتر رحیم نوبهار، دکتر حسین واله و اینجانب شرکت داشتیم. منابع رجوع به متن کامل این میزگرد، در پایان متن حاضر معرفی شده است. در این نوشته، بخشی از دیدگاه های من دربارۀ موضوع میزگرد منعکس می‌شود.

قانون و منابع آن

همان‌گونه که می‌دانیم مبنای قانون، حقوق است و علم حقوق همانند علم اخلاق از علوم دستوری است. حالا حقوق را چه به معنای«حقوق طبیعی» در نظر بگیریم- که همان حقوق الهی است و در آثار فیلسوفانی مانند جان لاک و ژان ژاک روسو به آن اشاره شده-، چه «حقوق موضوعه» که مبتنی بر قرارداد و رأی و تصمیم عقلا است، درهرحال، قانون بر مبنای حقوق استوار است. هنگامی که از قانون سخن می‌گوییم، منظور، قانون(Law) در جهان مدرن است. این قانون چگونه شکل می‌گیرد؟ قانون منابعی دارد مانند آداب و رسوم، عرف، سنت، دین، قرارداد و تجربه‌های قانون‌گذاری هر کشور و دیگر کشور‌ها. دین بیشتر از رهگذر علم فقه به عنوان یک منبع در قانون‌گذاری تاثیر می‌گذارد.

فقه«قانون» نیست، یکی از منابع قانون است

وقتی از نسبتِ میان شرع و قانون سخن می‌گوییم، به نظر من اشتباه است که فقه را مترادف با قانون بدانیم. فقه یک دانش بشری است همانند دیگر دانش‌ها، و دربارۀ بایدها و نبایدهای فردی و اجتماعیِ شرعی است که مقلدان به ان باور دارند. بنابراین، وقتی از قانون سخن می‌گوییم، می‌توانیم بگوییم که علم فقه هم یکی از منابع قانون است و قانون‌گذار در کنار تمامی منابعی که ذکر کردیم، از فقه نیز استفاده می‌کند تا قانونی را بنویسد. از این رو اهمیت دارد که قانون را فصل الخطاب قرار بدهیم و از همین‌رو پلیس باید فقط قانون را اجراء کند و نمی‌تواند مجری احکام اسلام باشد، چرا که وقتی از«احکام اسلامی» صحبت می‌کنیم، به علم فقه مربوط است که در آن فتاوی و تفاسیر مختلفی وجود دارد و اصولا یک علم است و وارد دایره قانون نویسی نشده است. پس نمی‌توان انتظار داشت که فقه جنبه قانونی به خود بگیرد. البته مقلدان می‌توانند در امور فردی و اجتماعی از فقیهان تقلید کنند و آزاد اند به تکلیف‌های شرعی خود عمل نمایند، اما این انتخاب نمی‌تواند پشتوانه حکومتی و اجرایی داشته باشد. البته فقه علم خوب و مفیدی است و از زمان رضا شاه یکی از مبانی تدوین«قانون مدنی» ایران بوده است و پیش‌تر در قانون اساسی مشروطه از آن بهره گرفته شده است، ولی نمی‌تواند جای قانون را بگیرد و نباید مترادف قانون تلقی شود.

ادامۀ متن:
INSTANT VIEW

متن کامل:

«نسبت دین و قانون؛ واگرایی‌ها و همگرایی‌ها»، میزگردی با حضور سید علی محمودی، حسین واله و رحیم نوبهار، سخن ما، شماره هفتم، مهرماه 1394

وب‌سایت سید علی محمودی،
بخش گفتگوها:
www.drmahmoudi.com

@Drmahmoudi7

https://telegra.ph/Hejab-07-16
1.6K views08:00
باز کردن / نظر دهید
2022-07-16 19:30:35 رویاهای ارزشمند و نسخه‌های متناقض

یادداشتی از آرمان امیری در نقد علی‌رضا علوی‌تبار منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

بریده‌ای از متن:

آقای علوی‌تبار در یادداشت «تاج‌زاده؛ ارزش‌ها و مطالبه‌ها»، تصویر بسیار خوبی از ابعاد ارزشی و اخلاقی ایده‌ی «اصلاحات ساختاری» ارائه داده‌اند. پروژه‌ای که انصافاٌ باید گفت آقای تاجزاده یک تنه آغاز کرد و با پشتکار فراوان و گاه علی‌رغم کارشکنی و مخالفت برخی از اصلاح‌طلبان به پیش برد، تا جایی که امروز اگر ادعا کنیم به تنهایی بیش از کل اردوگاه اصلاح‌طلبان در جامعه وجهه و اعتبار دارد چندان به گزاف نرفته‌ایم. از آنجا که توصیف آقای علوی‌تبار بسیار کامل و دقیق است، من از تکرار آن خودداری می‌کنم و خوانندگانی را که احتمالا نخوانده‌اند، به مطالعه‌ی همان یادداشت دعوت می‌کنم.

پیشتر خودم هم در یادداشت «چرا پروژه‌ی اصلاحات ساختاری تاجزاده شکست خورد؟» تلاش کردم تا برخی از ابعاد «عملیاتی» این ایده را تشریح کنم. مساله‌ای که جای آن در یادداشت آقای علوی‌تبار خالی بود و دقیقا بهانه‌ی من برای نگارش این یادداشت است.

برای ورود به بحث، می‌خواهم توجه آقای علوی‌تبار و دیگر خوانندگان را به مجموعه مقالاتی جلب کنم که با عنوان «نقد کارنامه‌ی اصلاحات» نوشته و در سال ۱۳۹۶ منتشر کردیم. مجموعه‌ی کامل این یادداشت‌ها را در قالب یک فایل پی.دی.اف می‌توانید از اینجا+ دریافت کنید. اینجا به اختصار یادآوری می‌کنم که دو مورد از انتقاداتی که ما آن زمان به کارنامه‌ی اصلاحات وارد کردیم، یکی شعار «قانون‌گرایی» بود که به باور ما از ابتدا شعار غلطی بود و باید با شعار «اصلاح قانون» جایگزین می‌شد.

این نقد و پیشنهاد اما در زمان خود نه تنها مورد قبول اصلاح‌طلبان قرار نگرفت، بلکه به صورت جدی و صریح هم با آن مخالفت کردند. (مجموعه‌ای از استدلال‌های مخالفان در همان فایل موجود است) جناح سرمست از پیروزی خیره‌کننده‌ی انتخاباتی سال ۹۶ باور نداشت که کارنامه‌اش ایرادی دارد و آماده‌ی پذیرش هیچ گونه نقدی نبود.

نتیجه‌ اما خیلی زودتر از آنکه تصورش را می‌کردیم خودش را نشان داد. ابتدا اعتراضات سال ۹۶ و سپس روند رو به افول وضعیت دولت تا رسیدن به بزنگاه ۹۸ که ظرف کمتر از دو سال آن جریان غرّه به پیروزی خود را از اوج به حضیض کشاند. اینکه بعد از پنج سال، بالاخره ندای ضرورت «اصلاح قانون» دست‌کم به بخشی از اصلاح‌طلبان هم رسید را ما قطعا به فال نیک می‌گیریم هرچند بر قول معروف و متداول، برای یک جریان سیاسی گاهی «دیر رسیدن» با «هرگز نرسیدن» هیچ تفاوتی ندارد.

به هر حال، این مقدمه به خوبی نشان می‌دهد که ما با اصل و بن‌مایه‌ی ادعایی پروژه‌ی «اصلاحات ساختاری» مبنی بر ضرورت اصلاح قوانین کاملا موافق هستیم؛ پرسش اما به وجه دیگری از این ایده‌ی سیاسی باز می‌گردد. در همان مجموعه یادداشت‌ها، ما فصل دیگری از انتقادات را به ناهماهنگی «قدرت اجتماعی» با «نیروهای سیاسی» اختصاص دادیم. انتقادی که اتفاقا و البته در شکلی دیگر به جنبش سبز هم وارد بود.

در کارنامه‌ی ۲۵ ساله‌ی جریان اصلاحات، علی‌رغم طرح شعارهایی همچون «فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا»، عملا هرگز شاهد کوچکترین تلاش اصلاح‌طلبان برای بسیج اجتماعی و اعمال فشار از پایین نبوده‌ایم. معدود موارد اعتراضات مردمی (همچون واقعه‌ی ۱۸تیر) همواره با مخالفت و گاه حتی تخطئه‌ی صریح اصلاح‌طلبان همراه بوده است. (مراجعه کنید به سخنرانی آقای خاتمی پس از واقع سال ۷۸)

متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5712

#علیرضا_علوی‌تبار #مصطفی_تاجزاده #آرمان_امیری

نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
9.6K views16:30
باز کردن / نظر دهید
2022-07-16 15:35:01 تاج‌زاده؛ ارزش‌ها و مطالبه‌ها

یادداشتی از علی‌رضا علوی‌تبار منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

بریده‌ای از متن:

اهمیت سیدمصطفی تاج‌زاده در سیاست‌ورزی امروز ایران فقط به‌دلیل شخصیت جوانمرد، شجاع و پرتلاش او نیست. اهمیت او بیشتر به‌خاطر راهی است که در مقابل ایرانیان می‌گشود تا از طریق آن به سلامت از دوران توفانی کنونی گذر کنند.

در دورانی که سردرگمی و آشفتگی از ویژگی‌های اصلی آن است، تاج‌زاده توانسته است در تثبیت و استحکام‌بخشی دیدگاه‌ها در دو زمینه اصلی به موفقیت‌های قابل ملاحظه‌ای دست یابد.

یک زمینه «ارزش‌های محوری‌» است که کم‌وبیش افقی روشن را برای بازسازی سیاسی ایران مشخص می‌کند. زمینه دوم هم به مطالباتی بازمی‌گردد که رفع آن‌ها بدون براندازی حکومت و انقلابی دوباره ممکن است. به پاس آنچه او به ما آموخته است، اشاره‌وار به دو محور موفقیت او می‌پردازم.

ارزش‌های محوری برای بازسازی سیاسی. هرکس با نوشته‌ها، سخنرانی‌ها و گفت‌و‌گوهای سیاسی تاج‌زاده آشنا باشد، خیلی زود درمی‌یابد که او در جهت‌گیری و موضع‌گیری سیاسی خود «اصول» مشخصی دارد و می‌کوشد در همه احوال به آن‌ها پایبند باشد. این اصول و ارزش‌ها، معیارهایی برای نقد وضعیت موجود هستند و پایبندی به آن‌ها به استحکام و استقرار می‌انجامد. آن‌گونه که من می‌فهمم، مهم‌ترین ارزش‌های محوری مورد قبول تاج‌زاده برای بازسازی سیاسی به شرح ذیل‌اند.

یکم. برابری حقوقی شهروندان ایران و مسئولیت‌های مشترک و یکسان آن‌ها در برابر میهن. ایرانیان از نظر او مستقل از دین، مذهب، جنسیت، قومیت و موقعیت‌ اجتماعی و اقتصادی‌شان از حقوق برابر برخوردارند و به یک میزان مسئول بوده و باید به سرنوشت کشور حساس باشند.

دوم. اقتدار تنها از طریق مردم‌سالاری به‌دست آمده و معتبر است. وراثت (رابطه نَسَبی با حاکم وقت و…) و خانواده، غلبه و سلطه قهری هیچ‌کدام قدرت را مشروع نمی‌کند و حقانیت نمی‌بخشد. قدرت مشروع فقط از راه دموکراسی حاصل می‌شود.

سوم. هر حقی با مسئولیت متناسب همراه است. شهروندان از حقوق بسیاری برخوردارند، اما این حقوق، ادعاهای بی‌قید و شرط نیست. هر حقی به‌دنبال خود تعهد و مسئولیتی دارد. مثلاً اگر ما از حق بیمه بیکاری برخورداریم، تعهد جست‌و‌جوی فعالانه برای کار را نیز داریم. این قاعده در همه‌جا جاری است.

چهارم. آزادی فردی به‌معنای خودمختاری مسئولانه فردی است. نقش محوری فرد در تصمیم‌گیری و خودمختاری او، هنگامی قابل پذیرش است که او مسئولیت اخلاقی و حقوقی تصمیم‌های خویش را بپذیرد. گسترش فردگرایی باید با گسترش تعهدات فردی همراه باشد.

پنجم. پذیرش ارزش‌های عام جهانی در کنار تنوع و چندگونگی. ارزش‌هایی چون برابری، مردم‌سالاری، آزادی، توسعه و… جهانی‌اند و امکان گفت‌و‌گو و نقد و تفاهم میان جوامع مختلف را فراهم می‌آورند. اما پذیرش این ارزش‌ها نباید با انکار ویژگی‌های خاص هر کشور و تنوع و چندگونگی فزاینده‌ای که در جهان وجود دارد، تؤام گردد. اگر چه جهانی فکر می‌کنیم اما محلی و میهن‌دوستانه عمل می‌کنیم.

ششم. احترام به تجربه‌های بشریت و درس‌گرفتن از گذشته و دیگران. بی‌ارزش انگاشتن تجربه دیگران و نگاه کردن به سنت‌ها به‌عنوان انباشت جهل، کمکی به نجات از سردرگمی امروز جامعه ما نمی‌کند. برخورد انتقادی با میراث و رسوم جامعه، حفظ عناصر مثبت و موجه آن و درس‌گیری از آن‌ها ضرورت ادامه حیات اجتماعی ماست.

هفتم. نفی خشونت به‌عنوان ابزاری برای تغییر اجتماعی و سیاسی. خشونت (به‌معنای اقدام علیه اموال و اشخاص) نباید به‌عنوان راهی برای دگرگون ساختن جامعه و یا عرصه سیاسی به‌کار گرفته شود. محتمل‌ترین پیامد به‌کارگیری خشونت، خشونت بیشتر و مخرب‌تر است.

متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5709

#علیرضا_علوی‌تبار #مصطفی_تاجزاده #سیاست‌ورزی

نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
7.9K views12:35
باز کردن / نظر دهید
2022-07-07 21:00:43
تازه‌های نشر

مردم در برابر دموکراسی

چرا آزادی ما در خطر است ‌و چگونه باید آن را حفظ کرد؟

نویسنده:
یاشا مونک
مترجم: علی‌رضا مسعود
ناشر: طرح نو

#کتاب #دموکراسی

نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
3.1K views18:00
باز کردن / نظر دهید
2022-06-27 12:30:04 دن‌ژوانیسم سیاسی

یادداشتی از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

بریده‌ای از متن:

در جامعۀ امروز ما، کار و کاسبی هر کالایی کساد باشد، کار و کاسبی این‌نوع مصنوع‌ها و آلترناتیوهای سیاسی بسیار پررونق است. از سوی دیگر، از رهگذر تاملی در حال و احوال برخی مردمان درمی‌یابیم که مصرف این مصنوع‌ها یا کالاهای سیاسی، به‌طور فزاینده‌ای، هم به‌مثابه‌ تفریح، و هم نوعی روش مقاومت، تبدیل شده است.

در جامعۀ امروز ما -که از نوعی قحطی یا کمبود شادی و لذت رنج می‌برد– عده‌ای تفریح‌شان خلاصه‌شده به «شاه‌بازی» و «آلترناتیوبازی» و «رخدادبازی». این عده، به مشرب و منش دن‌ژوان‌ها، بر این نظر شده‌اند که هر باغی گلی دارد و هر گلی بویی.

از این‌رو، هر چند صباحی با نظمی و نظامی حال می‌کنند و وقتی دلشان را زد، هوس برانداختن و درانداختن و تجربۀ وصال دیگر می‌کنند. عده‌ای هم این‌نوع مصرف را به یک رسانه يا كنشی نمايشی و ارتباطی بدل کرده‌اند، و آزادی را به آزادی خريد و مصرف تحویل نموده‌اند.

این گروه، با تمایل به خرید و مصرف مصنوع و کالای سیاسی خاص، در واقع، امکان استعاری‌شدن آن را فراهم می‌آورند. در نزد اینان، تکرار تفاوت در عرصۀ خرید و مصرف مصنوع‌های سیاسی هم تاکتیک است و هم استراتژی. در این شرایط، هر روز باید شاهد رویش و پیدایش قارچ‌گون آلترناتیوهای سیاسی باشیم و در این آشفته‌بازار نیز، هر روز شاهد مصاف و جدل و جدالی سخت و سنگین و ننگین میان تولیدکنندگان این مصنوعات سیاسی گوناگون.

متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5705

#محمدرضا_تاجیک #سیاست #آلترناتیو

نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
4.6K viewsedited  09:30
باز کردن / نظر دهید
2022-06-20 14:01:03 نهضت قانون‌اساسی‌نویسی

یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

بریده‌ای از متن:

یکی از مفاهیم مهم در دوره مشروطه، کنستیتیون (constitution)‌ بود که می‌توان از آن مفهوم قانون‌اساسی‌گرایی را هم برداشت کرد. این در حالی‌ است که قانون اساسی منظور مشروطه‌خواهان نبود و آن‌ها قانون‌گرایی را مطالبه کرده بودند و از این رو، گمان ندارم در نهضت مشروطه کسی به فکر تهیه قانون اساسی افتاده باشد.

از آن گذشته، اصطلاح «قانون اساسی» در آن زمان رواج چندانی نداشت و اگر اصطلاحی مترادف آن یافت می‌شد، بیشتر به «تنظیمات» راجع بود. مفهومی که ریشه عثمانی داشت و بعداً در ایران به «دستور» و تدریجاً «قانون اساسی» تبدیل شد. البته، نباید از یاد ببریم که استثناهایی مانند میرزا ملکم خان و امثالهم وجود داشتند که با توجه به نوع نگاه و خاستگاه‌شان چیزی شبیه قانون اساسی به گوش‌شان خورده بود و با آن آشنایی نسبی داشتند.

پس از انقلاب اسلامی، قانون اساسی توسط خبرگان قانون اساسی تهیه و به همه‌پرسی گذاشته شد و یک دهه بعد طی بازنگری دستخوش تغییر شد.

با این وجود، هنوز زمزمه‌هایی به گوش می‌رسد مبنی بر آن‌که قانون اساسیِ موجود کاستی‌ها و نواقصی دارد و راهی جز رفع آن‌ها و به‌عبارتی اصلاح قانون اساسی باقی نمانده است.

متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5703

#سعید_حجاریان #اصلاحات #قانون_اساسی

نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
609 views11:01
باز کردن / نظر دهید
2022-06-15 19:00:06 ‍ ‍ ‍ ‍ مفهوم‌های بنیادین فلسفۀ سیاسی

سخنرانی سید علی محمودی

همراه با پرسش و پاسخ


زمان:10 خرداد ماه 1401

محورهای سخنرانی:


پرسش از چیستیِ انسان:«غایت ذاتی» یا«ابزار و وسیله»؟

«آزادی منفی» و«آزادی مثبت» چیست و هریک چه پی‌آمدهایی برای جامعه دارند؟

تفاوت و ضرورت«عدالت توزیعی» و«برابریِ فرصت‌ها».

تفاوت و کارکرهای دو مفهوم برابری:«برابری در مقابل قانون»، و«برای حقوقی شهروندان با یکدیگر».

پی‌آمدهای«حکومت فردمحور» و«حکومت ساختارمحور».

کدام دموکراسی برای ایران؟ پیشنهاد من:«لیبرال-سوسیال دموکراسی»*

کارکردهای«دموکراسی مشورتی» و«دموکراسی نمایندگی»: کدامیک برای ایران اولویت دارند؟

چرا دموکراسی‌ها با هم نمی‌جنگند؟

«تفکیک قوا» به چه معنی است؟ خطر سیطرۀ قوۀ مجریه بر قوۀ قضائیه و سلب استقلال از آن.

«شهروندی جهانی» چیست؟ «شهروندان جهان» چه اشخاصی هستند و چه نقشی در کشور خود ایفا می‌کنند؟

*سید علی محمودی(1396)،«لیبرال-سوسیال دموکراسی به مثابۀ هدف نهایی در گذار به دموکراسی »، پویه، فصلنامۀ مطالعات ایرانی، شمارۀ 2 ، زمستان. وب‌سایت سید علی محمودی www.drmahmoudi.com (بخش مقالات).

@Drmahmoudi7
907 views16:00
باز کردن / نظر دهید