Get Mystery Box with random crypto!

قوله: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا، اهل لسان‏ گفتند: اسمهم‏ | مهر استاد

قوله: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا، اهل لسان‏ گفتند: اسمهم‏ باسمه و رسمهم برسمه‏ ، فشرّفهم حين عرّفهم، و وصفهم ثمّ كلّفهم. به نام خودت بخواند كه‏ :
«امنوا» به رسم خود رقم زد كه «عبادى»، به تعريف خودت تشريف داد، به تلطيف خودت تكليف كرد، اوّل مشرّف آمد آنگه معرّف‏ آمد، آنگه ملطّف آنگه مكلّف،
سهّل لك السّبيل و اوضح لك الدّليل، خاشاك از راهت دور كرد و رهنماى بر سر راهت بداشت.
حق تعالى از غايت كرم و نهايت نعم چون تو را تكليفى خواست كردن كه در آن مشقّتى بود، چند عذر خواست و چند لطف كرد: اوّل تو را به نداى شرف و مدحت ندا كرد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا، مذهب جماعتى فقها آن است كه: كنايت از عتق، عتق باشد، و از كنايات عتق آن است كه سيّد بنده را به نام آزادان برخواند، اگر گويد: يا فلان، و نام آزادان بود آزاد شود. حق تعالى تو را به نام خود برخواند، اميد است كه علامت آزاديت باشد از دوزخ.
عذر ديگر اين است كه: «كتب» گفت به لفظ مجهول، اگر چه او نوشت، حواله به خود نكرد براى آن كه در او رنج است، رحمت كه در او راحت است حواله به خود كرد، گفت: كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ...، او آنچه رنج تو است‏ از طاعت به خود حواله نكرد، شرم ندارى‏ كه آنچه نقص‏ تو است از معصيت بدو حواله كنى.
دگر عذر: كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ‏، تا بدانى كه اين كار كه تو را افتاد پيش از تو ديگران را افتاد.
عذر ديگر: لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ‏، تا بدانى كه براى تو كنيم‏ نه براى خود.
عذر ديگر: أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ‏، تحقير كار مى‏كند بر تو تا ترغيب در كار او برى.
عذر ديگر: فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ.
عذر ديگر در آخر آيات: يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ. اى عجب! به يك تكليفى كه صلاح تو است، از تو هفت عذر خواست، هر روز هزار خطا بكنى كه فساد كار تو است، و يك عذر نخواهى!

ص ۵ - ۴
#تفسیرروض‌الجنان‌و‌روح‌الجنان‌ج۳_ابوالفتوح‌رازی