Get Mystery Box with random crypto!

ميلاد دخانچی

لوگوی کانال تلگرام miladdokhanchi — ميلاد دخانچی م
لوگوی کانال تلگرام miladdokhanchi — ميلاد دخانچی
آدرس کانال: @miladdokhanchi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 7.59K
توضیحات از کانال

ميلاد دخانچی: نویسنده «پسااسلامیسم: بازنگری رابطه مذهب و سیاست در ایران»

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-09-01 18:35:37 دومین مناظره میلاد دخانچی و احمد رهدار که به همت انجمن اسلامی دانشگاه تبریز در ۹ شهریور و با موضوع شریعت و دولت مدرن برگزار شد. در این مناظره دخانچی الهیات جریان فقه حکومتی را نشانه گرفته و آن را مسئول مخاطرات اجتماعی جامعه ایرانی توصیف میکند.

#میلاد_دخانچی
#مناظره
671 viewsedited  15:35
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 15:00:06
#پست_موقت
امشب ساعت ۸
786 views12:00
باز کردن / نظر دهید
2022-08-26 22:53:18
#طعم_اندیشه_بزرگان
#فوکو

https://jivegi.school/course/132



@jivegionline
1.4K views19:53
باز کردن / نظر دهید
2022-07-20 18:02:19
دوره تولید محتوای #لنز

https://jivegi.school/course/123

جهت مطالعه توضیحات تکمیلی دوره کلیک کنید.

@jivegionline
1.1K views15:02
باز کردن / نظر دهید
2022-07-19 00:32:16
گزیده‌ای از مناظره با حجت الاسلام سرلک و بیاتی درباره چالش‌های حجاب و نظام حکمرانی در ایران.

@miladdokhanchi
1.9K viewsedited  21:32
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 20:22:50 مناظره میلاد دخانچی و مهدی جمشیدی حول محور سیاست های جمهوری اسلامی ایران در باب مقوله حجاب و حجاب اجباری در برنامه اذردخت. این اولین باری است که موضوع حجاب در نسبت با متافیزیک قدرت در ایران پسا انقلاب مورد بررسی قرار گرفته است.‌
@milaaddokhanchi
5.5K viewsedited  17:22
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 10:06:17 این گفتگو با حجت الاسلام توسلی پیرامون پیشنهادات اصلاحی حکمرانی پسااسلامیسم (درسگفتار سوم) در اصفهان در سال ۹۹ انجام شده است.
@roze_takhassosi
5.3K viewsedited  07:06
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 10:05:42 درباره متروپول

یکبار در حاشیه یک مناظره درباره مفهوم حکومت اسلامی گفتم ما حکومت اسلامی نداریم اما حکومت مسلمانان داریم و حکومت مسلمانان سازه است مهندسانه و نه متکلمانه. اما فرق بین این دو چیست؟

در برپا کردن یک سازه در وهله اول وظیفه یک مهندس ساخت «اصولی» یک بنا است.‌ اینجا مهم نیست مهندس سازه با دین باشد یا بدون دین؛ او باید بنا را طبق اصول مهندسی محکم و پایدار بسازد. اصولی که مهندس با اتکای به ان سازه را بنا میکند، از فقه و کلام هم آخذ نمیکند، او این اصول را از تجربه و قوانین طبیعت اخذ میکند.

البته که مهندس در عین پیاده سازی اصول مهندسی، همواره ذیل یک چارچوب عمل میکند، او مثلا نمی تواند در جایی که اجازه ساخت سازه پنج طبقه وجود ندارد ساختمان شش طبقه بسازد و یا اینکه اساسا هیچ جایی برای ورودی نور به ساختمان باقی نگذارد، نه نمیتواند. پس مهندس در عین احترام به قوانین طبیعی یا همان اصول مهندسی، باید به مجموعه ای از قوانین نیز احترام بگذارد. این قوانین هم معدلی هستند از باورها، شرایط آب و هوایی و فرهنگ و غیره.

حال تصور کنید ساخت یک سازه را به جای یک مهندس به ناظر شهرداری سپارده شود. او نه تنها بلد نیست سازه را بسازد، بلکه همواره مجبور است مهندسانی که بلدند را استخدام کند و از آن جا که اولین پرسش یک مهندس این است که «چرا تو؟ من مهندس باید بسازم» ناظر برای حفظ جایگاه خود باید به او باج بدهد، او را بخرد و این یعنی شروع فساد، این یعنی ساخت یک سازه بر اساس زد و بند و پیامد چنین سازه ای نیز مشهود است: سقوط سازه.

آری، آنچه برای متروپول افتاد نتیجه خبط مهندسان نبود: متروپول آبادان استعاره ایست از وضعیت حکمرانی ما و اگر نمی‌خواهیم این سازه سقوط کند هر چه زودتر باید در بعضی از بنیان‌های معرفتی مسلط بازنگری اساسی بکنیم.

وضعیت حکمرانی کنونی ما بر پایه سازه های نیمه اصولی مهندسان پهلوی بنا شده و با سلطه متکلمان بر مسند های آن سازه ای خطرناک و در معرض سقوط ایجاد کرده است. متکلم فکر میکند اگر خود به جای مهندس بنشیند و چند عنصر از طراحی داخلی یک ساختمان نیمه اصولی را بر اساس باور های خود بسازد، یعنی چند فقره قانون غیر اسلامی را اسلامی کند، حکومت اصولی/ اسلامی ساخته است! و این بر خلاف مهمترین اصلی است که در ساخت اصولی یک حکومت باید به کار برده شود: اصل رقابتهای عادلانه.

البته باز طراحی مهندسی حکومت مسلمانان هم با قیل و قال و عربده کشی ها سیاسی ممکن نیست. این یک بازطراحی عالمانه است و البته ضروری ترین موضوع گفتگوی ما و گرنه متروپول در سطح ملی در انتظار ماست.

@miladdokhanchi
5.3K viewsedited  07:05
باز کردن / نظر دهید
2022-05-04 19:56:08 درباره نادر طالب‌زاده:

آشنایی من با نادر طالب‌زاده به حدود سال ۸۷ و قبل از شهرت او در فضای عمومی ایران برمی‌گردد. ما بچه‌های پرس‌تی‌وی بودیم و طالب‌زاده مسلط به انگلیسی را می‌شناختیم که در سعادت‌آباد چند کوچه پایین‌تر از استودیو پرس زندگی می‌کرد و می‌توانست مهمان برنامه‌های ما باشد. یادم هست به مناسبت فیلم هتاکانه‌ای که یک فیلمساز هلندی درباره اسلام ساخته بود از او دعوت به عمل آوردیم و من نیز با توجه به تحقیقاتم در زمینه شرق‌شناسی در حالی که ۲۴ سال سن داشتم به عنوان کارشناس دوم در آن برنامه کنار او نشستم. بعدها نیز که برنامه‌های سنگین‌تر مانند دلینک را ساختم او دو بار مهمان من بود. اولین مستندی هم که ساختم طالب‌زاده آمد دید و تعریف و حمایت کرد. بعد که ن.ط به شکل منسجم و روتین با برنامه «راز» وارد تلویزیون و شبکه چهار شد من را به برنامه‌اش دعوت کرد. یادم هست چند شب بعد از آن برنامه حسین درخشان را که آن وقت زندانی سیاسی بود و به قید وثیقه به مرخصی آمده بود به منزل ن.ط بردم تا ببینم آیا می‌تواند برای او کاری بکند یا نه. جواد رمضان‌نژاد و محمدمهدی نجات، دختر طالب‌زاده و چند نفر دیگر نیز آنجا در حال رفت و آمد بودند. الان که به عقب نگاه می‌کنم شب عجیبی بود. بعد از آن روز جز یکبار در جشنواره فجر ۹۷، آن هم به شکل اتفاقی طالب‌زاده را از نزدیک ندیدم‌. این «ندیدن» هم شاید چندان اتفاقی نبود. به همان اندازه که در فضایی مثل برون‌مرزی و حتی در زمان تولید «راز» (فصل یک) ما با ن.ط قرابت‌هایی داشتیم و چه‌بسا مدیون حمایت‌های معنوی او بودیم، با ورود او به صحنه داخلی و شهرتی که بعد از «راز» به دست آورد، دیگر احساس کردیم راهمان از او جدا شده است. طالب‌زاده پای یک جلسات شکل‌گیری شبکه افق و جلسات قرارگاه‌های مختلف شد و بعد هم آنتن روتین این شبکه با برنامه‌ای متوسط به نام «عصر» را از آن خود کرد؛ مسیری که امثال من با آن موافق نبودیم و بعدها نیز احساس کردیم طالب‌زاده به یک برنامه‌ساز روتین که بیشتر از آنکه باورهایش را دوست داشته باشد، « آنتن» را دوست دارد تبدیل شده است. طالب‌زاده در مواجهه با غرب مواضع مارکسیستی-آنارشیستی داشت و این او را برای خیلی‌ها جذاب می‌کرد و البته به شکل پارادوکسیکالی در داخل موضعی نزدیک به جریان‌های امنیت‌گرا البته با تمی لیبرال-عرفانی داشت. طالب‌زاده مستندساز، فیلمساز و برنامه‌ساز درجه یکی نبود، اما ژورنالیست، مجری و فرد تشکیلاتی صاحب سبک، بعضی جاها غیر متعارف و جسور و البته صاحب موضعی بود و این هنر را داشت که مواضعش را در مجموع در نسبت با مصلحت‌ها تنظیم کند. او همچنین نقش یک حامی و مشاور و پدر معنوی برای جوانان نزدیک به طیف خود را داشت. نادر طالب‌زاده به معنی واقعی کلمه یک «کاراکتر» بود؛ یک شخصیت‌؛ کاراکتری که تا قبل از سال ۹۰ گرایش‌های فرهنگی او بر گرایش‌های سیاسی‌اش می‌چربید و گذر زمان و شبکه دانش-قدرت داخلی او را وارد معادلات قدرت کرد. برای همین طالب‌زاده برعکس آوینی در حالی از دنیا رفت که به جای اینکه به عنوان یک شخصیت فرهنگی ملی با عقاید خاص خود شناخته شود در اذهان عمومی به عنوان یک سلبریتی با کارکرد سیاسی مشخص در شناخته شده ماند. وضعیت قدرت طالب‌زاده را به یک کاراکتر قابل مصرف در عرصه سیاست تبدیل کرد. او نیز به این مصرف شدن تن داد.
@miladdokhanchi
6.8K viewsedited  16:56
باز کردن / نظر دهید
2022-04-10 10:49:03 .
.

هر چیزی می‏تواند در خدمت تفکر دینی درآید - حتی مثلاً نوشته‏‌های مارکس، برای اینکه چیزی که مارکس می‏گوید، با حقیقت عالم نسبتی دارد. شما این نسبت را کشف کنید، آن وقت مارکس هم در خدمت شماست.

شیطان هم با حقیقت عالم نسبت دارد. شما وقتی این نسبت را کشف کردید، شیطان نمی‏تواند تسلطی بر شما پیدا کند، خودِ وجودِ شیطان هم در خدمت دین درمی‏‌آید.
آقای مطهری بحث‏ های درباره مارکسیسم را برای چه مطرح کرد؟ مطهری معتقد بود کسی مثل احسان طبری باید در دانشکده الهیات، مارکسیسم را تدریس کند و بعد، خود ایشان برود آرای او را بررسی و نقد کند. شیوه ‌اش این بود. شهید مطهری هیچ وقت جلو ورود احسان طبری به دانشکده الهیات را نمی‏گرفت، در عین اینکه می‏دانست او می‏خواهد کمونیسم و مارکسیسم را درس بدهد. ولی این را هم می‏دانست که طبری و حرف‏هایش چه نسبتی با حقیقت دین دارد و می‏دانست فهم این حقیقت جز از این راه ممکن نیست. یعنی اول باید کسی که مسلط به مارکسیسم است، آن را درس بدهد تا بچه‏ ها بفهمند حقیقت مارکسیسم چیست، آن وقت به او پاسخ داده شود.
دانشجو با این راه از خطر مارکسیسم رها می‏شود، وگرنه، کسی که با این تفکر آشنا نیست و نسبت به آن جهل دارد، از کجا بفهمد مارکسیسم چیست تا از آن فرار کند و به چنگش نیفتد؟

شناخت دنیای جدید برای ما لازم است. وقتی ماهیت آن را شناختیم، آن وقت تازه می‏فهمیم که تفکر دینی در کجای آن واقع شده است و نسبتش با این عالم چیست. نحوه تسخیر این عالم همین است و جز این هم نیست.
.
.

‌#شهید_سید_مرتضی_آوینی

#هنر_انقلاب_اسلامی

@anjoman_eslami_tbz
5.2K views07:49
باز کردن / نظر دهید