درباره نادر طالبزاده: آشنایی من با نادر طالبزاده به حدود س | ميلاد دخانچی
درباره نادر طالبزاده:
آشنایی من با نادر طالبزاده به حدود سال ۸۷ و قبل از شهرت او در فضای عمومی ایران برمیگردد. ما بچههای پرستیوی بودیم و طالبزاده مسلط به انگلیسی را میشناختیم که در سعادتآباد چند کوچه پایینتر از استودیو پرس زندگی میکرد و میتوانست مهمان برنامههای ما باشد. یادم هست به مناسبت فیلم هتاکانهای که یک فیلمساز هلندی درباره اسلام ساخته بود از او دعوت به عمل آوردیم و من نیز با توجه به تحقیقاتم در زمینه شرقشناسی در حالی که ۲۴ سال سن داشتم به عنوان کارشناس دوم در آن برنامه کنار او نشستم. بعدها نیز که برنامههای سنگینتر مانند دلینک را ساختم او دو بار مهمان من بود. اولین مستندی هم که ساختم طالبزاده آمد دید و تعریف و حمایت کرد. بعد که ن.ط به شکل منسجم و روتین با برنامه «راز» وارد تلویزیون و شبکه چهار شد من را به برنامهاش دعوت کرد. یادم هست چند شب بعد از آن برنامه حسین درخشان را که آن وقت زندانی سیاسی بود و به قید وثیقه به مرخصی آمده بود به منزل ن.ط بردم تا ببینم آیا میتواند برای او کاری بکند یا نه. جواد رمضاننژاد و محمدمهدی نجات، دختر طالبزاده و چند نفر دیگر نیز آنجا در حال رفت و آمد بودند. الان که به عقب نگاه میکنم شب عجیبی بود. بعد از آن روز جز یکبار در جشنواره فجر ۹۷، آن هم به شکل اتفاقی طالبزاده را از نزدیک ندیدم. این «ندیدن» هم شاید چندان اتفاقی نبود. به همان اندازه که در فضایی مثل برونمرزی و حتی در زمان تولید «راز» (فصل یک) ما با ن.ط قرابتهایی داشتیم و چهبسا مدیون حمایتهای معنوی او بودیم، با ورود او به صحنه داخلی و شهرتی که بعد از «راز» به دست آورد، دیگر احساس کردیم راهمان از او جدا شده است. طالبزاده پای یک جلسات شکلگیری شبکه افق و جلسات قرارگاههای مختلف شد و بعد هم آنتن روتین این شبکه با برنامهای متوسط به نام «عصر» را از آن خود کرد؛ مسیری که امثال من با آن موافق نبودیم و بعدها نیز احساس کردیم طالبزاده به یک برنامهساز روتین که بیشتر از آنکه باورهایش را دوست داشته باشد، « آنتن» را دوست دارد تبدیل شده است. طالبزاده در مواجهه با غرب مواضع مارکسیستی-آنارشیستی داشت و این او را برای خیلیها جذاب میکرد و البته به شکل پارادوکسیکالی در داخل موضعی نزدیک به جریانهای امنیتگرا البته با تمی لیبرال-عرفانی داشت. طالبزاده مستندساز، فیلمساز و برنامهساز درجه یکی نبود، اما ژورنالیست، مجری و فرد تشکیلاتی صاحب سبک، بعضی جاها غیر متعارف و جسور و البته صاحب موضعی بود و این هنر را داشت که مواضعش را در مجموع در نسبت با مصلحتها تنظیم کند. او همچنین نقش یک حامی و مشاور و پدر معنوی برای جوانان نزدیک به طیف خود را داشت. نادر طالبزاده به معنی واقعی کلمه یک «کاراکتر» بود؛ یک شخصیت؛ کاراکتری که تا قبل از سال ۹۰ گرایشهای فرهنگی او بر گرایشهای سیاسیاش میچربید و گذر زمان و شبکه دانش-قدرت داخلی او را وارد معادلات قدرت کرد. برای همین طالبزاده برعکس آوینی در حالی از دنیا رفت که به جای اینکه به عنوان یک شخصیت فرهنگی ملی با عقاید خاص خود شناخته شود در اذهان عمومی به عنوان یک سلبریتی با کارکرد سیاسی مشخص در شناخته شده ماند. وضعیت قدرت طالبزاده را به یک کاراکتر قابل مصرف در عرصه سیاست تبدیل کرد. او نیز به این مصرف شدن تن داد. @miladdokhanchi