Get Mystery Box with random crypto!

کوزگون!

لوگوی کانال تلگرام miracchnll — کوزگون! ک
لوگوی کانال تلگرام miracchnll — کوزگون!
آدرس کانال: @miracchnll
دسته بندی ها: نقل قول ها
زبان: فارسی
مشترکین: 12.43K
توضیحات از کانال

او شوم نبود!•
https://t.me/tacendachnlkuz :صمیمی تر
Hi @durov
This channel does not go against the law.
And it has no pornographic and rough posts. please pay attention!

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2023-04-04 02:06:27 کسیو ناراحت نکن ک‌صکش.کارما ناراحت؛میکنتت.
230 views23:06
باز کردن / نظر دهید
2023-04-04 02:06:12 کسیو ناراحت نکن ک‌صکش.کارما ناراحت؛میکنتت.
216 views23:06
باز کردن / نظر دهید
2023-03-01 17:12:15 هر شاهدی که در نظر آمد به دلبری
در دل نیافت راه که آن جا مکان توست.

miracChnll | سعدی
150 views14:12
باز کردن / نظر دهید
2023-02-25 23:27:25 دیگر به راستی می‌دانم درد یعنی چه. درد به معنی کتک خوردن تا حد بیهوش شدن نبود. درد بریدن پا بر اثر یک تکه شیشه و بخیه زدن در داروخانه نبود. درد یعنی چیزی که دل انسان را درهم می‌شکند و انسان ناگزیر است با آن بمیرد بدون آنکه بتواند رازش را با کسی در میان بگذارد؛ دردی که انسان را بدون نیروی دست و پاها و سر باقی می‌گذارد و انسان حتی قدرت آن را ندارد که سرش را روی بالش حرکت دهد.

miracChnll | ژوزه‌ مائورو
60.7K views20:27
باز کردن / نظر دهید
2023-02-25 22:58:33 گفتم:وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد بیش تر تنهاست چون نمیتواند به هیچ کس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد!

miracChnll | سمفونی مردگان
54.1K views19:58
باز کردن / نظر دهید
2023-02-25 22:17:55 هیچ بنایی ناگهان فرو نمی‌ریزد.هیچ رشته ایی ناگهان گسسته نمیشود.هیچ قلبی ناگهان نمی‌ایستد."ناگهان"وجود خارجی ندارد."ناگهان"نامیست که به "تدریجی"میدهیم که از آن غافل بودیم.
ناگهان دروغیست که به خودمان میگوییم.

miracChnll | امیرعلی بنی اسدی
49.1K views19:17
باز کردن / نظر دهید
2023-02-25 01:04:53 -شاید یک شب بیایی. | miracChnll
39.7K viewsedited  22:04
باز کردن / نظر دهید
2023-02-24 22:16:23

T.me/miracChnll
32.6K views19:16
باز کردن / نظر دهید
2023-02-24 14:04:56 شاید همه‌ی ماهیت "مشکل" از جایی شروع شد که کسی را دوست داشته‌ام.
از زمانی که در یاد دارم یعنی از همان ابتدا و ریشه همیشه کسی یا چیزی بوده که عشق من را در خود جای دهد.زمانی دوست داشتنم برای آن تابِ در حیاط مهدکودک بود.کمی بعد برای اولین دوستم در دبستان.دوست داشتنم وقتی که عصرها سوپِ رشته داشتیم.یا تبلتی که آخرسر خودم دمارش را در آوَردم.آن تپشی که در جمعه بود و نبضی که در سفر جنوب وجود داشت.شاید علاقه‌ایی که خلاصه میشد در گل های همان گلدانی که پدر برایم خرید یا پیراهنی که هدیه‌ی مادر بود.آهنگ هایی که دوست دارم یا همان مسیر رفت و آمد.ماشین ها و ایستگاه قطار.دوست داشتنی که در آدم ها پیدا کردم و خودم را در هر یک خلاصه کردم و شاید دوست داشتنی که متعلق به تو بود.علاقه ای که از چشم‌هایت طلوع کرد و در این جان تابید.جنس بوسه‌ای که جوانه ای رو مویم شد و آغوشی که خانه بود.آنجا که سرشار بودم تو را دیدم.
و مشکل همین بود.از زمانی که به خاطر می‌آورم کسی یا چیزی را دوست داشته‌ام و فکر میکنم برای این زندگی کافیست.احساسم میخواهد استراحت کند.برای مدتی،شاید در همیشه..

miracChnll | فرگل
28.5K viewsedited  11:04
باز کردن / نظر دهید
2023-02-24 12:18:46 دردهایم رفته بودند و من؛ جایی حوالی هیچستان گم شده بودم..
شاید که اینجا پایان من است!
به زیبایی رقص یک رقاصه، نرم و سبک..
و زنی‌ با صدایی خندان در سرم زمزمه کرد:
- ناگهان خوابی مرا خواهد ربود..
من تهی خواهم شد از فریاد درد!

miracChnll | حوالی هیچستان
21.1K views09:18
باز کردن / نظر دهید