Get Mystery Box with random crypto!

مجله مدیریت و روانشناسی(مشاوره )

لوگوی کانال تلگرام moderate14 — مجله مدیریت و روانشناسی(مشاوره ) م
لوگوی کانال تلگرام moderate14 — مجله مدیریت و روانشناسی(مشاوره )
آدرس کانال: @moderate14
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 47
توضیحات از کانال

@moderate14

Ratings & Reviews

4.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2020-06-28 09:42:26 #آدمها_اسباب‌بازی_ما_نیستند

#پشوتن_مشهوری_نژاد



چندوقت بود یک بازی روانشناسی واسه خودم درست کرده بودم:
وقتی از بیرون غذا سفارش می‌دادم، و پیک غذا رو برام می‌اورد، کارت عابربانک رو بهش می‌دادم و می‌گفتم لطفا انعام رو هم به مبلغ فاکتور اضافه کنین و یکجا کارت بکشین.
و هرچقدر ازم سوال میکرد چه مبلغی رو باید برای انعام درنظر بگیره، من مطلقا عدد و رقم خاصی رو نمی‌گفتم و فقط می‌گذاشتم بعهده خودش تا هرمبلغی رو که دوس داره بعنوان انعام اضافه کنه.

نکته جالب بازی برای من این بود که ببینم:
آیا ادم‌ها وقتی‌که هیچ سقف و محدودیت خاصی براشون تعیین نشده باشه، چه مبلغی رو بعنوان دستمزد و حق‌طبیعی خودشون درنظر می‌گیرن؟!

بعضیا که خجالتی بودن صرفا مبالغ اندکی رو درحد هزار تومان برای خودشون اضافه می‌کردن، اگرچه مشخص بود ته دلشون به این مبلغ اندک راضی نیستن.
بعضیام که آدمهای سواستفاده‌گری بودن لابد با خودشون می‌گفتن حالا که با یه مشتری لارژ و احمق سروکار داریم پس چه بهتر که بالاترین مبلغی رو که می‌تونیم ازش بگیریم! اینا ده بیست هزار تومان واسه خودشون اضافه می‌کردن!

بازی معمولا وقتی جذابتر می‌شد که مبلغ فاکتور یک عدد غیر رند باشه! مثلا اگه مبلغ فاکتور ۹۲ هزار تومان بود و شخص تمایل داشت برای خودش ده هزارتومان بعنوان انعام درنظر بگیره، در اینصورت با عدد غیر رند ۱۰۲ هزار تومان به مشکل برمی‌خورد! و بنابراین میزان انعام رو کاهش می‌داد تا رقم مجموع تبدیل به یک‌عدد رند مثه ۱۰۰ هزارتومان بشه!
ظاهرا آدما اصرار عجیبی دارن که حتما یک توجیه عرفی برای منافع شخصی‌شون پیدا کنن!

این بازی ادامه داشت تا دیروز که یک غذای ۹۵.۵۰۰ تومانی سفارش دادم، و طبق معمول به پیک گفتم هر مبلغی رو که دوس داره بعنوان انعام اضافه کنه.
مردجوان نگاهی بهم انداخت و گفت لطفا خودتون بفرمایید چه مبلغی بزنم؟
من باهمون لبخندِ شیطنت‌آمیزِ همیشگیم گفتم هیچ فرقی نمی‌کنه، هر مبلغی رو که خودت دوس داری اضافه کن.

یک مرد جوان و لاغراندام و قدبلند بود. موهای بلند و مشکیش به شکل وحشیانه‌ای بخش عمده‌ای از پیشونی و صورتش رو پوشونده بود.

دومین نگاه رو بهم انداخت و دیگه چیزی نگفت. کارت کشید. قبض رو بمن داد. سوار آسانسور شد و رفت.
وقتی نگاه کردم فقط همون ۹۵.۵۰۰ تومان رو کشیده بود، بدون یک ریال اضافه‌تر!

درب آسانسور هنوز نیمه‌باز بود، صداش کردم:
- آقا واستا، پس چرا هیچی برای خودت نزدی!؟

پشتش به من بود، بدون اینکه حتی نگاهم کنه صرفا گفت:
- ببخشید آقا، درب آسانسور داره بسته میشه. خدانگه‌دار.



***
آدمها اسباب‌بازیِ ما نیستند!
ما حق نداریم هرجور که دلمون میخاد با آدمها بازی کنیم.
مرد جوان بمن یاد داد وقتی که می‌بینیم توی یک بازی داره غرور و عزت‌نفس‌مون زیر سوال میره، خیلی ساده، بازی رو ترک کنیم.
چون هیچ چیزی توی این دنیا ارزش غرور و عزت‌نفس‌مون رو نداره.

http://telegram.me/sedaymardoman
9 viewsحمید مظاهری راد, 06:42
باز کردن / نظر دهید
2020-06-23 23:47:03 ۱۴ تکنیک برای مدیریت و کنترل خشم در آقایان
حمیدرضا شهبازپور روانشناس

میگنا- یکی از مهمترین راه‌های مقابله با خشم توانایی و مهارت مدیریت و کنترل آن است که با به کار بردن چند تکنیک‌ ساده می‌توانید به راحتی بر عصبانیت خود کنترل کنید:
تنفس عمیق؛ یک نفس عمیق بکشید و تا ۱۰ بشمارید و اجازه دهید تا بازدم‌تان بیرون بیاید، یعنی به صورت آهسته نفستان را بیرون دهید؛ این توصیه دلیل فیزیکی دارد، زیرا دیافراگم به بدن دستور می‌دهد که آرام بگیرد.
اجازه دهید زمان کمی بگذرد؛ از موقعیتی که شما را عصبانی کرده دور شوید و برای چند دقیقه کاری کنید که حواستان را پرت کند و مشغولتان کند.
مراقب کلام خود باشید؛ تحقیر، توهین، تهدید، سرزنش و پرخاشگری نکنید و دقت کنید اگر صدایتان بلندتر شده، به تندی و با پرخاشگری صحبت می‌کنید، کمی مکث کنید تا آرام شوید.
خود را آرام کنید؛ روش‌هایی مانند تنفس عمیق، شست‌وشوی دست و صورت، نوشیدن آب و پیاده‌روی در کاهش خشم و عصبانیت مؤثر است.
گذشت کنید؛ گذشت به معنای فراموش کردن مسئله نیست، بلکه گذشت به معنای رها کردن خود از خشم است؛ گذشت نشانه کنترل انسان بر احساساتش است، نه نشانه ضعف.
از عذرخواهی نترسید؛ اگر متوجه شدید رفتار شما باعث ناراحتی و عصبانیت طرف مقابل شده است، عذرخواهی کنید؛ این امر برای ترمیم رابطه و کاهش آثار زیانبار پرخاشگری ضروری است.
آیا واقعاً اهمیت دارد!؟ قبل از این که بحثی را شروع کنید، با خود فکر کنید آیا موضوع مورد اختلاف واقعاً ارزش دارد که شما را عصبانی کند؟ یا می‌توانید به سادگی از آن بگذرید؟
به نشانه‌های بروز خشم دقت کنید؛ در هنگام خشم ابتدا نشانه‌های آغازین و هشداردهنده خشم بروز می‌کند و با شناخت این نشانه‌ها و کنترل آن‌ها می‌توان از شدت یافتن خشم جلوگیری کرد؛ تغییرات بدنی همچون افزایش ضربان قلب، افزایش فشارخون، منقبض شدن عضلات و تغییر تنفس از نشانه‌های فیزیولوژیک خشم است.
به دنبال توضیح دیگری بگردید؛ وقتی که کسی از ما انتقاد می‌کند یا به گونه‌ای عمل می‌کند که به هنجارها یا انتظارات ما بی حرمتی می‌شود، این امکان وجود دارد که حواسش پرت باشد یا دچار فشار عصبی روحی باشد؛ مثلاً راننده‌ای که به سرعت رانندگی می‌کند ممکن است بیماری بد حال در بیمارستان داشته باشد.
شوخی و مزاح کنید؛ شوخی کردن خشم را کاهش می‌دهد، زیرا شوخی با خشم مغایرت دارد.
با خودتان گفت‌وگو کنید؛ بسیاری از مردم با خودشان گفت‌وگو می‌کنند؛ گفت‌وگو با خود موجب کاهش خشم می‌شود.
بپذیرید که زندگی همیشه منصفانه نیستغ تا وقتی که نپذیریم جهان بی عیب و نقص نیست، نسبت به همه چیز و همه کس خشمگین می‌شویم.
سازش کنید؛ بیشتر ما علاقه به سازش نداریم، اما وقتی یاد بگیریم که سازش بهتر از خشم طولانی مدت است، می‌توانیم برای هنر ظریف سازش، در مقام وسیله‌ای برای داشتن زندگی ساده‌تر، ارزش قایل شویم.
وسایل خطرناک را همراه خود نداشته باشید! اشیاء برنده مانند چاقو می‌تواند وسوسه استفاده از آن را ایجاد کند....
https://t.me/moderate14
@moderate14
27 viewsحمید مظاهری راد, 20:47
باز کردن / نظر دهید
2020-06-06 21:54:50 تبریز کیف پر پول عده ای شده است .

حمید مظاهری راد
دو سال قبل که عده ای از لج شان نمی خواستند از ریاست یک انسان صالح و نواندیش بدلایلی چون: گله مندی های شاید بحقی که داشتند، سهمی که می طلبیدند و پرداخت نشد و یا اصرارشان مبنی بر اینکه هر کسی رئیس شورا می شود، بشود این جایگاه دستِ جناح رقیب نیفتد، حمایت کنند، نامه ای نوشتیم از طرف جامعه مدنی به اعضای شورا که البته یک دوره کارگر افتاد و سال بعدش اتفاق دیگری رقم خورد.
آدمی شرم می کند نام خود را تبریزی بگذارد و در دیار کهنی که مهد عدالت طلبان مشروطه و حق طلبان انقلاب 57 بود زندگی کند و شاهد اینهمه غارت و دزدی منتخبان و یا کارگزارنشان باشد. هر چند مردم سکوت اختیار نموده اند اما این ناگفته ها حاوی هزاران بغض، فریاد و سخن است. اینکه چگونه می شود افرادی یک شبه از نداری اینهمه اموال و دارایی را صاحب می گردند.
شنیدیم که پنج تن از اعضای شورای شهر بیانیه ای در خصوص بازداشت های اخیر نوشته و منتشر نموده اند، نویسندگان نامه هر چند قبل تر ها قدم های موثری در راه احیاء تبریز و حقوق تبریزیان برداشته اند (و در این میان اینجانب همچنانچه در محافلی هم عرض نموده ام دکتر اکبرنژاد را در مسیر "شدن" و رسیدن یافته ام که محدودیت جسمی شان نتوانسته بازدارنده ی رشد ذهن و فکرشان در راه نیل به شرافت و انسانیت باشد و در راه اعتلای جنبه های شخصیتی شان به درجه ی بالایی از رشد رسیده اند و دکتر قلیزاده ی عزیز هم در دو نوبتی که گفت و گویی چند ساعته با ایشان داشتم و در کانال ها و گروههای دهها هزار نفری منعکس گردید صادقانه و با شجاعت به پاره ای از خیانت ها اشاره نموده بودند) اما یقینا آن افشاگری ها و شفافیت طلبی ها هیچوقت با حجم ظلم های روا شده برابری نمی نماید.
در غیبت مطالبه گران، عده ای تنها مسیر برخورداری نوکیسه گان را هموار می سازند، اتفاقاتی می افتد و بعضی ها در چنین مواقعی از نظرها محو گردیده و در جهت به چالش گرفتن حکمرانان هیچ اقدامی نمی کنند، تبریز بمانند گوشت قربانی میان عده ای فرصت طلب تقسیم گردیده و چنانچه گفته ام طی یک توافق نانوشته ای که در ذهن زیاده خواهان ترسیم شده تبریز ملک شخصی عده ای گردیده که تعصبی جز به خانواده و اطرافیان خویش نداشته و البته اینان نام این کلانشهر را از زمانی شنیده اند که بسان گاو شیرده آنرا دوشیده و از آن بهره ها برده اند.
این قوم از نام تبریز برای ارتقاء جایگاه حاکمیتی شان هم سود برده و با نیل به مراتب بالاتر توانسته اند سهم بسزائی در بحران های اقتصادی، صنعتی و تورم ناشی از آن در کشور داشته و مردمان سرزمینی را که با خون جوانان رشیدش به امنیت رسیده دچار مشکلات معیشتی سازند.
البته از اصحاب رسانه ها، قلم بدستان و در کل افکار عمومی انتظار می رود که در جهت مطالبه گری همراه با نویسندگانِ نامه مطالبات بحق این مردم دردمند و مظلوم را از متخلفین، مراکز نظارتی، شهردار محترم و استاندار مردمی و دانشمند استان پیگیری نموده و صدای آنان در این راه دشوار باشند.
درست است که قبح اعمال کریه و زشت شکسته شده است اما مردمی بودن و با مردم ماندن در این گونه حق طلبی هاست که خود را نمایان می سازد، یقینا یک قلم بدست واقعی را در این گونه عرصه ها می توان شناخت. به اعضای شورای شهر و دیگر حکمرانان اعلام می کنیم که علاوه بر مطالباتی که در نامه ی عده ای از اعضای شورا درخواست شده، خواستار صدها مطالبه و کارهای بر زمین مانده به گونه ای هستیم که ضمن بازگرداندن آبروی از دست رفته، هویت تاریخی تبریز را به این دیار حقانیت، صداقت و طریقت بازگردد.
ثابت کنیم که مرزبانی قدرت طلبان و ثروت اندوزان از راهِ یک نویسنده ی منتقد جداست و بر هیچ اریکه ای جز جایگاه تفکر انتقادی تکیه نخواهیم زد.
کانال "صدای مردم" این امکان را به شما عزیزان میدهد تا در جهت زدودن غبارِ آلودگی های محیطی پیام رسان مردم به گوشِ ناظران و حکمرانان باشید.
اخبار و حواشی سیاست، اجتماع، فرهنگ، ورزش و هنر
t.me/sedaymardoman
@sedaymardoman
8 viewsحمید مظاهری راد, 18:54
باز کردن / نظر دهید
2020-04-04 11:08:12 سندروم هوبریس
پویش پورمحمد

جفری جیمز، روانشناس و نویسنده‌ی کتاب تائوی برنامه‌نویسی، در راستای مطالعات روانکاوی خود با صدها مدیرعامل و مدیر اجرایی مصاحبه کرده و معتقد است که مدیران ارشد، به‌ویژه در شرکت‌های بزرگ، خصوصیات اخلاقی مشابهی دارند: آن‌ها خودمحور، بی ادراک و خودشیفته هستند و تصور وهم‌آلودی از نبوغ و دانش خود دارند.

برخی فکر می‌کنند این خصوصیات اخلاقی، هرچند منفی هستند ولی برای شکل‌گیری شخصیت مدیر لازم‌اند. این‌طور نیست. برای رشد و پیشرفت یک شرکت، مدیران به همدلی (برای کار با دیگران) و فروتنی (برای کنار گذاشتن عقاید خود به نفع ایده‌های بهتر دیگران) نیاز دارند.

طبق مطالعات دانشگاه مک مستر انتاریو، اغلب مدیران بعد از اینکه به هدف خود رسیدند، دچار کوته‌فکری و تحکم بی‌منطق می‌شوند؛ چراکه اعمال قدرت مداوم و توانایی حکمرانی (چه به لحاظ تجاری و چه به لحاظ سیاسی) آسیب قابل‌ توجهی به مغز می‌زند که علم پزشکی و بیولوژی آن را نگران‌کننده می‌خواند.

سوکویندر اوشی دانشمند عصب‌شناس، در مقاله‌ی اخیر خود در وب‌سایت آتلانتیک نوشته است که آن‌ها تعداد زیادی مدیر، رئیس و مقامات بالای اجرایی را با دستگاه‌های تحریک مغناطیسی مغز مورد مطالعه قرار داده‌اند و متوجه شده‌اند که قدرت، یک سری از پروسه‌های سلول‌های عصبی مغز را متوقف و پس از مدتی معکوس می‌کند. به همین دلیل این افراد زیربناهای اخلاقی خود را از دست می‌دهند.

همکاری با اجتماعات کوچک از صفاتی است که روی DNA انسان دیده‌ شده است و برعکس آن، اعمال قدرت بر گروه‌های بزرگ مردم از ویژگی‌های ژنتیکی انسان‌ها نیست. به همین دلیل جای تعجب نیست که این شغل اثرات مخربی روی مغز داشته باشد.

مطالعات اوشی، ادامه و بسط بیست سال تحقیقات آزمایشگاهی دکتر داشر کلتنر در دانشگاه برکلی آمریکا است. دکتر کلتنر پیش‌ از این گفته بود مغز افرادی که قدرت تحکم بر دیگر انسان‌ها را دارند، مثل مغز افرادی که دچار جراحات فیزیکی مغزی شده‌اند دچار نقصان و آسیب می‌شود. آن‌ها بدون فکر و از روی انگیزه‌های آنی رفتار می‌کنند، قدرت تشخیص ریسک خود را از دست می‌دهند و مهم‌تر از همه، قادر نیستند مسائل را از دریچه دید دیگری ببینند و نمی‌توانند خودشان را با اجتماعات انسانی تطبیق بدهند.

همان‌طور که انتظار می‌رود، هنگامی‌که فرد صاحب قدرت توسط افراد متملق و چاپلوس احاطه‌ شده باشد، یعنی افرادی که به احساس توانایی حاکمیت آن‌ها بال‌وپر می‌دهند، این آسیب‌های مغزی (و متعاقب آن رفتارهای غریب و غیر مأنوس) هم افزایش می‌یابند.

مجله‌ی علوم اعصاب Brain، در یک مقاله با رفرنس‌های مستند نشان داده است که آسیب‌های مغزی به وضعیتی می‌انجامند که سندروم هوبریس (Hubris) نام دارد و خود را با این علائم رفتاری نشان می‌دهد:

می‌خواهند با استفاده از قدرت، تکریم شخصی به دست بیاورند و فکر می‌کنند دنیا موظف است به این خواسته‌ی آن‌ها تن بدهد
حاضر هستند به هر کاری که بتواند تصویر بزرگ‌تر وبرتری از آن‌ها بدهد، دست بزنند
ادعا می‌کنند که با ملت، کشور یا سازمانشان گره‌ خورده‌اند
بیش‌ازحد اعتمادبه‌نفس دارند
به‌صورت آشکار دیگران را تحقیر می‌کنند
ارتباط با واقعیات را از دست می‌دهند
همیشه احساس بی‌قراری می‌کنند، بدون فکر و با انگیزه‌های آنی و لحظه‌ای دست به عمل می‌زنند و توانایی تشخیص خطر را از دست می‌دهند
با بی‌کفایتی، بی‌اعتنایی و بی‌خیالی سیاست‌گذاری می‌کنند

البته پیدا کردن نمونه‌های بارز رفتارهای سوء ناشی از آسیب‌های مغزی در مدیرعامل‌های معروف کار آسانی نیست. آن‌ها به طرز شگفت‌آوری تلاش می‌کنند طوری رفتار خود را مدیریت کنند که نرمال به نظر برسند.

قدرتمندانی که نمی‌خواهند آسیب‌های مغزی را تجربه کنند و به عوارض ناشی از سندروم هوبریس دچار شوند، باید گام‌های مثبتی برای اجتناب از این مشکل بردارند. کارشناسان راه‌های زیر را برای کمک به این افراد توصیه می‌کنند:

مردمی که پیش از رسیدن به قدرت هم شما را می‌شناختند در اطراف خود نگه‌دارید. آن‌ها می‌توانند حباب خود بزرگ‌بینی و ظلم شما را بترکانند.
مشاوران و کارمندان خود را به صداقت و راست‌گویی تشویق کنید و تا جای ممکن خودتان را از تملق و مدیحه‌گویی زیردستانتان دور ‌کنید.
از هرگونه امتیازاتی که قدرت به شما می‌دهد و باعث می‌شود از اجتماعات و تعاملات عادی انسانی دور شوید پرهیز کنید.

و در آخر، اگر تعریف شما از مدیریت شرکت یا سازمان، موفقیت در زندگی انسانی است؛ باید ریشه‌های خود را حفظ کنید.

https://t.me/moderate14
160 viewsحمید مظاهری راد, 08:08
باز کردن / نظر دهید
2020-03-26 11:20:21 @moderate14
t.me/moderate14
28 viewsحمید مظاهری راد, 08:20
باز کردن / نظر دهید