معجزه درون

2022-06-20 10:04:45 درودعزیزان

به من بیاموز "مدارا " را....
گاهی بسرعت از حرفی میرنجم ، هم اکنون از تو درخواست میکنم ، صبرو بردباری به من ببخشی ...

به من هنر تواضع را بیاموز... یعنی به خود چنان نگاه کنم که گویی دیگری ام.

و خدای مهربانم ! یاری کن، در این همهمه ی زندگی فقط به ندای آرام و آهسته وجدان اخلاقی خودم‌ گوش دهم. باز کردن / نظر دهید

2022-06-19 12:15:23 نگرانی ذهنی و کاهش سیستم ایمنی

هر قدر ذهن ترسو و نگران شود، بدن قدرتِ دفاعی خود را از دست می دهد.

نگرانی ها و ترسهای ذهنی، بدن را ضعیف می سازد، اینجاست که بیماری ها به راحتی واردِ بدن می شوند، نگرانی های ذهنی نیروی زندگی را به چیزهای دیگر مصرف می کند و نمی گذارد به بدن داده شود، آنهایی که از ویروس ها و بیماری ها بیشتر می ترسند معمولا زودتر به آن مبتلا می شوند، اما این به معنای چشم پوشی از مراقبت نیست، مراقب باشید و کارهای لازم را در بیرون نیز انجام دهید، اما نگذارید ذهنِ تان به نگرانی سقوط کند.

شاید یه دلیل اینکه کرونا در برابرِ کودکان خیلی کمتر موفق شده است، این باشد که کودکان در وضعیتِ سالمِ ذهنی به سر می برند، سیستمِ دفاعی جسمِ آنان درست و طبیعی کار می کند.

@mojezeedaroon باز کردن / نظر دهید

2022-06-19 09:21:09 درودهمدلان

خدایا !! کم کم اولین فصل بهار تموم میشه و تابستان از راه میرسه....
بساز دلمان را، حالمان را ، روزمان را ، و روزگارمان را....
تو حواست به ما باشد...گاهی چنان غافل میشویم که متوجه گذشت زمان نیستیم.....

صدای قدم های تابستان را لحظه به لحظه میشنویم که می آید ..... خدایا ....بشوران از ما غم را، نوبرانه ترین حال را به روزگار ایران و ایرانیان بچشان.... خدایا شکرت....

@mojezeedaroon باز کردن / نظر دهید

2022-06-18 11:25:40 این زندگی تمام شونده رو بکام خودمون و اطرافیان تلخ نکنیم
@mojezeedaroon باز کردن / نظر دهید

2022-06-18 10:31:55 ماشین جلویی خیلی آهسته پیش می‌رفت و با اینکه مدام بوق می‌زدم، به من راه نمی‌داد....
داشتم خونسردیم را از دست می‌دادم که ناگهان چشمم به‌‌ نوشته کوچکی روی شیشه‌ عقبش افتاد:

راننده ناشنواست، لطفا صبور باشید...

مشاهده این نوشته همه چیز را تغییر داد...
بلافاصله آرام گرفتم، سرعتم را کم کرده و چند دقیقه با تأخیر به خانه رسیدم اما مشکلی نبود....

ناگهان با خودم زمزمه کردم: آیا اگر
آن نوشته پشت شیشه نبود، من صبوری به خرج می‌دادم؟
راستی چرا برای بردباری در برابر مردم به یک نوشته نیاز داریم!؟

اگر مردم، نوشته‌هایی به پیشانی خود بچسبانند، با آنها صبورتر و مهربان خواهیم بود؟ نوشته‌هایی همچون:
"کارم را از دست داده‌ام"
"در حال مبارزه با سرطان هستم"
"در مراحل طلاق، گیر افتاده‌ام"
"عزیزی را از دست داده‌ام"
"احساس بی ارزشی و حقارت می‌کنم"
"در شرایط بد مالی و ورشکستگی قرار دارم"
“بعد از سال‌ها درس خواندن، هنوز بیکارم”
“مریضی در خانه دارم”
و صدها نوشته دیگر شبیه اینها......

همه درگیر مشکلاتی هستند که ما از آن چیزی نمی‌دانیم....
بیائیم نوشته‌های نامرئی همدیگر را خوب درک کرده و با مهربانی به یکدیگر احترام بگذاریم چون همه چیز را نمی‌شود فریاد زد ...
انشالله در فکر هم،به یاد هم،با هم روزهای زیباتری برای هم بسازیم...

@mojezeedaroon باز کردن / نظر دهید

2022-06-18 09:06:48 درودهمدلان

خدایا ! دلِ تشنه ی من نیازمندِ ابر احسان توست ...
ای زیبای زیبادوست!
ای معبودم!...
چه لذت بخش است یادت ، ذکرت ، نامت
و چه شیرین است پیمودن اندیشه ام‌ در جاده ی عشقِ تو...

سبحانا !
تو را سوگند به رحمت بی منتهایت،
اجابت کن دعاهای بندگانت را...
الهی آمین....
@mojezeedaroon باز کردن / نظر دهید