Get Mystery Box with random crypto!

م این دوستی به نفع سازمان باشه ولی عملاً فضای سیاسی دوروبر آقا | مشاوره تحصیلی دبیرستان و کنکور

م این دوستی به نفع سازمان باشه ولی عملاً فضای سیاسی دوروبر آقای خاتمی و آموزش وپرورش ضعیف ایشون، سنگ بنای انحلال سازمان بود. یه نکته دیگه هم میگم، که انقدر مهمه باید یه جایی تو تاریخ سمپاد ثبت بشه. من دوبار از دست آقای هاشمی جایزه گرفتم. یه بار بهخاطر جشنواره خوارزمی، یه بار هم بهخاطر کتابم. دفعه دوم من رفتم بالای سن که از ایشون جایزه بگیرم، ۳-۲۲ سالم بود، گفتم بذار یه خوشوبشی هم بکنم، گفتم آقای هاشمی من جزو فارغ التحصیلای سمپادم. آقای هاشمی خیلی خوشحال شدن و تشکر کردن و اینا، بعد من خواستم برم یه دفعه دست من رو گرفتن گفتن یه لحظه صبر کنین. شما نمیتونین جزو فارغ التحصیلای سمپاد باشین. چون من یادمه این سازمان سال ۶۶ تأسیس شده، الان نمیشه همسن شما فارغ التحصیل داشته باشه. من از حضورذهن ایشون هول شدم، فقط هم بحث حضورذهن نبود، اینکه یه همچین مجموعه‌ای تو ذهن ایشون جا داشته. الان ۱۵ سال از اون روز میگذره، من میبینم که اون موقع این مجموعه توی ذهن مسئولین کلان مملکت جا داشت. این نگاه وقتی وجود داشت، توسعه سازمان بامعنی بود. اگر این نگاه ادامه پیدا میکرد، گرفتاری‌های ما هم کمتر میشد. ما وقتی با بحث فارغ‌التحصیل‌ها مواجه شدیم، دیدیم که هیچ برنامه‌ای براشون نداریم. کاهش نفوذ آقای اژه‌ای هم باعث شد که برنامه ملیای براشون درنظر گرفتهنشه. اگر آقای اژه‌ای در دوران نفوذش، بخشی از این بچه‌ها رو سوق میداد به سمت مغز یک وزارتخونه‌ای، اینا کارساز میشدن برای مملکتشون. کارسازی خودش نفوذ ایجاد میکنه. اینطور شد که فارغ التحصیل های ما نتونستن برای نفوذ سازمان کاری انجام بدن. قبل انقلاب یه سری مدارس اسلامی بودن، مثل مدرسه علوی مثلاً. بنیان کار این مدرسه با انقلاب مخالف بود چون تفکر حجتیه داشتن. اما فارغ‌التحصیلانش وارد کار شدن و وقتی در زمان آقای اکرمی یا رجایی بحث بود که مدارس غیرانتفاعی نابود بشن، همه‌شون نابود شدن به‌جز مدارس اسلامی. به‌خاطر نفوذ فارغ‌التحصیلاش در دولتهای وقت و امور سیاسی و حکومتی. این اتفاق برای سمپاد نیفتاد و وقتی سمپاد رفت به‌سمت انحلال، کک هم کسی رو نگزید و مسئولین عمدتا خنگولی که بچه‌شون هم به طور طبیعی اونجا درس نمیخوند و اصلاً ایده‌ای نداشتن که اونجا چه خبره، پیش خودشون گفتن خب مگه اینا چیکار کردن واسه مملکت. مسئولین کلان هم هیچ احساسی نسبت به این مجموعه نداشتن وگفتن خب، کلی خرج شده سر این مجموعه، همهشون هم که پاشدن رفتن. خب، برا چی اینو نگهش داریم؟ اینم از لطمه‌هایی بود که در دوران افول نفوذ آقای اژه ای به استعدادهای درخشان وارد شد.

خب این افول نفوذ آقای اژه ای چرا شروع شد؟

مسئله کاملاً یه مسئله سیاسیه. نقش آقای اژه ای آرام آرام کم شد. من زیاد وارد این قضیه نمیشم. آقای اژهای خودش رو وقف سمپاد کرده بود. ولی توی مملکت ما این کافی نیست. شما باید مدام ارتباطاتتون رو هم گسترش بدین. عدم گسترش این ارتباطات به دلیل تنگناهای سیاسی و بیتوجهی مسئولین به سمپاد باعث این اتفاق شد.

از سال ۸۳ و ۸۴ و اینا این مسائل خیلی اوج میگیره و اون بحث غلط بودن سوالای آزمون پیش میآد و یه سری انتقاداتی پیش میآد و من یادمه کار به مجلس هم کشیده شد و مجلس هم روش سرپوش گذاشت. بعد جلوتر میخوره به سال ۸۶ که بچه های علامه حلی و فرزانگان بودن که میخواستن برای مسابقات روبوکاپ برن آمریکا ولی نذاشتن برن. بعد همه اینا از ۸۴ به بعد با شروع وزارت آقای علی احمدی تشدید میشه، ولی هیچوقت برخورد رسمی و شدیدی نمیکردن. چی شد که اونم توی بحبوحه انتخابات میآن آقای اژه ای رو عزل میکنن و صداش جایی درنمیآد و کار رسانه ای نمیشه ولی وقتی یه امتحان ساده سمپاد چند تا سوالش غلطه، سریع بحث رسانهای میشه و تیتر یک روزنامه ها میشه؟

ببین موضوع غلط بودن سوالای آزمون مسئله مهمی نبود و هر مسئله دیگهای میتونست جایگزینش بشه. از این گرفتاری ها سازمان همیشه داشته. من فکر میکنم در کل نظام یه بی توجهی به نخبگان وجود داره. در دولت نهم و دهم این قضیه تشدید شد و رسماً اعلام کردن ما میخوایم به عموم مردم احترام بذاریم و دوره خواص و اشراف و نخبگان و همه تیترایی که آدما رو جدا میکرد تموم شده. این اتفاق توی تمام عرصه های کشور ما افتاده و سمپاد هم یک جزء کوچیکیه از اون. یعنی این بی توجهی به نخبگان از اونجا شروع شده که فکر کردن این نخبگان کاری نکردن برای مملکت. این تفکر، فارغ از سیاست، در بدنه آموزش وپرورش هم وجود داشته. هیچوقت سمپاد به عنوان یک سازمان مطلوب درکنار آموزش وپرورش تلقی نمیشده واصلاً این طبیعته که اگر بخوای در یه مجموعهای یک مجموعه نخبه گرایی رو هم حفظ کنی اینکار خیلی سخت میشه. یعنی همه احساس میکنن که داره به بقیه ظلم میشه. این اتفاق از قدیم بوده، از زمانی که آقای حداد عادل باشگاه دانش پژوهان جوان رو تأسیس کردن، بحث این بود که چرا همه اینها به اسم استعدادهای درخشان برگرده. اگر بخوایم