یکپارچگی وجودی مصطفی ملکیان در طول تاریخ همه فرزانگان و ع | مصطفی ملکیان
یکپارچگی وجودی
مصطفی ملکیان
در طول تاریخ همه فرزانگان و عارفان یا بنیانگذاران ادیان و مذاهب و همه الهیدانان و بخش عظیمی از فیلسوفان و بخش عظیمی از روانشناسان قائل بودند به اینکه انسان در طول زندگی این جهانی خود غیر از نیازهای مادی، نیازهای دیگری به نام نیازهای معنوی نیز دارد. من برای فهم بهتر نیازهای معنوی، بهصورت ساده این دو دسته از نیازها را از یکدیگر تفکیک میکنم تا برای دوستان، پذیرش نیازهای معنوی امکانپذیر باشد.
انسان یک سلسله نیازها دارد که اگر این نیازها برآورده نشوند، کمیت زندگی این جهانی او را به خطر میاندازند و به زبان ساده انسان نمیتواند عمر طبیعی خود را سپری کند و به عبارتی دیر یا زود میمیرد. این دسته از نیازهای مادی بهگونهای هستند که حتی اگر یکی از آنها برآورده نشود کمیت زندگی ما به خطر میافتد و ادامه زندگی برای ما محال میشود. از این نیازها به نیازهای فیزیولوژیک، نیازهای زیستشناختی و یا ضروریات زندگی تعبیر میشود.
این دسته از نیازها که از آنها بهعنوان نیازهای مادی تعبیر میکنیم فهرست مشخصی دارند و شامل اکسیژن هوا، نور خورشید، حرارت خورشید، آب، خوراک، پوشاک، مسکن و خواب و استراحت میشود. اگر نیازهای مادی انسان برآورده شد کمیت زندگی این جهانی او حفظ میشود و اگر او متوسط عمر یک انسان را تجربه کند علاوه بر نیازهای مادی، نیازهای دیگری پدید میآید که به کیفیت زندگی او مربوط میشود و به زندگی انسان کیفیت میبخشد. از این دسته از نیازها به نیازهای معنوی تعبیر میکنیم.
نیازهای معنوی با کیفیت زندگی ما کار دارند و اگر جواب داده شوند کیفیت زندگی ما را بهتر میکنند و اگر برآورده نشوند کیفیت زندگی را بدتر میکنند بهگونهای که ممکن است به بیزاری از زندگی بیانجامد و علیرغم برآورده شدن نیازهای مادی، فرد را دچار خودکشی یا نوعی ویرانی سازی زندگی از طریق اعتیاد، الکل و ... کند.
نیازهای معنوی به اندازه نیازهای مادی وضوح و تشخص ندارند و به عبارتی کسانی که نیازهای معنوی را مطرح میکنند به یک اجماع کلی و کامل درباره این فهرست نرسیدهاند؛ البته برای نزدیک شدن فهرستها، تلاشهای فراوانی صورت گرفته است و دور از انتظار نیست که تا دهه آینده با توجه به تحقیقات وسیع جهانی که در حال انجام است در این فهرستها اجماع و اتفاقنظر حاصل شود. یکی از معروفترین این فهرستها، فهرست آبراهام مزلو روانشناس معروف آمریکایی در کتاب دین، ارزشها و تجارب اوج است. علاوه بر این فهرست، فهرستهای دیگری نیز وجود دارد که بدان اشاره نمیکنم.
آنچه که در ارتباط با نیازهای معنوی بر آن تأکید دارم توجه به این نکته است که نیازهای معنوی کیفیت زندگی ما را در محدوده خود نگه میدارند و میتوانند کیفیت زندگی ما را تعالی یا نزول ببخشند. به چند مورد از نیازهای معنوی اشاره میکنم.
یکی از نیازهای معنوی که برای انسان در ارتباط با خود مطرح میشود نیاز به یکپارچگی وجودی است که از آن تعبیر میکنیم به نیاز آشتی با خود. یکپارچگی وجودی بدین معنا که تمام ساحتهای وجودی من با یکدیگر در صلح هستند و کل وجود من با هم هماهنگ است؛ گویی کل وجود من یک ارکستر سازمانیافته است که یک رهبر ماهر و قوی دارد که تمامی وجود را با یکدیگر هماهنگ کرده است؛ بهگونهای که تنها یک آهنگ از درون من به گوش میرسد. در روانشناسی وجودی معمولاً از این نیاز به یکپارچگی وجودی تعبیر میشود. یکپارچگی وجودی بدین معنا است که همه ساحات وجود من که شامل باورها، خواستهها، احساسات و عواطف، گفتار و کردار میشود در درون خود سازگاری دارند و در مرحله بالاتر ساحتهای من با یکدیگر نیز ناسازگار نیستند؛ مثلاً گفتار من منطبق با باورهای من است و برخاسته از احساسات و عواطف من و نیز هماهنگ با خواستههای من و یا مثلاً خواستههای من در تضاد با احساسات و باورها و گفتههای من نیست و.... .
انسانی که یکپارچگی وجودی دارد با خود در صلح است و دچار سرزنش و ملامت خود نمیشود و با خود در ستیز نیست. هر انسانی طالب صلح در درون است و از ستیز درونی ناخشنود است؛ بنابراین یکپارچگی وجودی یکی از نیازهای معنوی است.
دومین نیاز معنوی انسان این است که بتواند با تنهایی خود کنار آید. نیاز سوم، توانایی دور کردن ترس از مرگ در درون است. زندگی آرمانی ما هنگامی است که دائماً با اندیشه ترس از مرگ، زندگی و کام خود را تلخ نکنیم. نیاز دیگری که داریم نیاز به آزادی فلسفی است و به تعبیر امروزی ما نیاز داریم که احساس کنیم خود ما بر سرنوشت خود تسلط داریم و تحت تسلط و اختیار دیگران نیستیم که منطبق با خواسته و اراده آنها زندگی کنیم و باید احساس سوار بودن بر سرنوشت خود را داشته باشیم.
سخنرانی استاد مصطفی ملکیان در دانشگاه کردستان تحت عنوان " عقلانیت و معنویت @mostafamalekian