جام لطیف

2018-02-19 16:24:02 سلام بعد از تقریبا 5 سال این کتاب از خط عبور کرد و منتشر شد. البته خودش داستانی دارد که بماند. فرصت کار با آقای دکتر حاجی سیاری برای من بسیار مغتنم بود. از ایشان سپاسگزارم. از آقای ابراهیم حقیقی بزرگوار که بسیار دلسوزانه و دقیق کار ویراستاری را انجام دادند نیز بسیار سپاسگزارم و آروزی سلامتی و طول عمر برای هر دو عزیز دارم.
https://t.me/mybookchannel باز کردن / نظر دهید

2018-02-19 16:18:18 باز کردن / نظر دهید

2018-02-19 16:17:52 به امید اینکه گرهی باز کند
https://t.me/mybookchannel باز کردن / نظر دهید

2018-02-03 13:38:36 شکست، هزینه ها، صداقت
یکی از مشکلاتی که اکثر افرادی متمایل به کارآفرینی با آن رو به رو می شوند شکست است. شکست یک واقعیت است. اما می تواند پلی به موفقیت باشد یا گردابی فروبرنده. شکست یعنی نتیجه کاری مطابق با خواسته و انتظارات نیست. شکست ها هزینه هایی به همراه دارند. ما غالبا هزینه های مادی را می بینیم اما شکست ها هزینه های غیر مادی هم دارند. هزینه هایی مانند اعتبار، شهرت، وجهه اجتماعی و امثال آن.
بهرحال نکته در این نیست که با شکست رو به رو نشویم (که البته تلاش همیشگی بشر دوری از هزینه و شکست است و عقلا کاری درست است) چرا که نتیجه اقدامات در دست ما نیست. چه بسا کارهای با زحمت و دقت زیاد که موفق نبوده اند و چه کارهای ساده و ظاهرا احمقانه که مورد اقبال قرار گرفته اند. اما نکته مهم نحوه مواجهه با شکست است. جدای از تمامی راهکارهایی که برای مدیریت ریسک و عواقب شکست انجام می پذیرد، برای سرپا شدن و داشتن شانس حرکت بعدی، یک اصل لازم است مورد توجه قرار گیرد. حفظ صداقت. اگر در این شکست که چیزی طبیعی است ما صداقت را هم باختیم، شاید با عدم صداقت مقداری زمان بتوانیم برای خود بخریم اما حتی در صورتی که در این زمان ما موفق به جبران شکست شدیم و بازی را برگرداندیم اما از آن جا که هیچ وقت ماه پشت ابر نمی ماند این عدم صداقت در موقعیت بعدی اثر خود را نشان می دهد.
البته داشتن صداقت به معنی تندتر کردن شیب حوادث نیست. بلکه حواسمان باشد در نقطه های مختلف حق انتخاب را از افراد نگیریم. آنها (با توجه به قلمرو و محدوده مسئله آنها شامل سرمایه گذاران، شرکا، کارکنان و مشتریان می تواند باشد) باید بدانند کجا هستند و در چه موقعیتی قرار دارند و بر اساس آن انتخاب کنند. یک شکست یک شکست است اما می تواند تبدیل به یک بحران شود. یک نکته دیگر اینکه هرچقدر شکست سخت تر شود هزینه های مادی و غیر مادی صداقت افزایش می یابد. بنابراین در مراحل ابتدایی یک شکست هزینه های صداقت بسیار کمتر از مراحل بعدی است. این نکته به نظر می رسد حتی در زندگی شخصی و غیر شغلی افراد نیز جواب بدهد.
https://t.me/mybookchannel باز کردن / نظر دهید

2018-01-24 10:22:35 معادله زمان
واقعا زمان شگفت آور است. آن را به هر معادله ای بدهی نتیجه را بسیار متفاوت می کند: در دستاوردهای یک فرد اگر زمان را در معادله کاهش بدهی می توانی یک آدم کودن (با هوش بسیار کم) را نابغه کنی. یک تهدید در کسب و کار را یک فرصت کنی. یک کالای بی خاصیت را ارج بدهی. عجب چیزی است این زمان. اما نکته مهم این است که هنوز هیچ چیز برای دستکاری زمان ساخته نشده است.
نفر اول دو سرعت المپیک با نفر آخر هر دو از خط غالبا عبور می کنند اما زمان عبور کردن است که یکی را طلا می کند و دیگری را تماشاچی.
https://t.me/mybookchannel باز کردن / نظر دهید

2018-01-24 10:08:24 واقعیت شگفت انگیز
چند روز پیش اتفاقی برایم رخ داد که خیلی برایم عجیب بود. مشغول انجام کاری در خانه بودم که پسرم (یک پسربچه 3 سال و 2 ماهه) اصرار داشت برایش کتاب بخوانم. مقداری برایش کتاب خواندم و رفت. مجدد برگشتم سر کار خودم که مجدد آمد و اصرار داشت که برایش کتاب بخوانم. از آنجایی که محدودیت زمانی زیادی داشتم با تندی به او گفتم کار دارم برو دیگه. وانمود به گریه کردن کرد و رفت پیش مادرش. مادرش بهش توضیح می داد که پسرم بزار بابا کارشو تموم کنه باید زود بره فلان شهر کارشو تحویل بده. پسرم در این لحظه حرف بسیار عجیبی زد. همانطور که ظاهرا گریه می کرد گفت بابا نباید بره اونجا، اونجا زلزله میاد. اگه بابا بره می میره. مادرش ازش پرسید که اینو کی بهت گفته. جواب داد دوستش.
خیلی جالب بود اینکه بچه ها در این سن اینگونه منطقی فکر کنند و بعد بر اساس پیش بینی صورت گرفته به دنبال کنترل آن هم باشد. فکر کنم مسیری تفکرش اینگونه بوده است:
«بابا باید بره فلان جا
برای رفتن به فلان جا باید کارش رو آماده کنه
فلان جا داره زلزله میاد
زلزله باعث ویرانی می شه
آدم ها به علت ویرانی کشته می شن
اگر بابا بره اونجا پس کشته میشه
اگر بابا کارش تموم نکنه نمیره
پس من باید جلو کارشو بگیرم »
به عنوان کسی که در دوره کارشناسی علوم تربیتی خواندم و مباحث روان شناسی رشد را تا اندازه البته کمی متوجه هستم و با توجه به نظریه مراحل رشد فکری پیاژه (که تقریبا جزء نظریات قوی محسوب می شه) شگفت زده شدم. طبق نظریه پیاژه پسر من در مرحله پیش عملیاتی (از ۲ سالگی تا ۷ سالگی) است. از حدود ۱۸ ماهگی تا دو سالگی، کودکان استفاده از سمبل‌ها را اغاز می‌کنند. کلمات سمبل هستند و می‌توانند معرف اشیا یا گروه‌هایی از اشیا باشند. یک شیء می‌تواند معرف شیء دیگری باشد. کودک سه ساله سوار یک تکه چوب می‌شود و گمان می‌کند که اسب است و با آن دور اتاق اسب سواری می‌کند. کودکان سه و چهار ساله می‌توانند از کلمات استفاده کنند، اما کلمات و تصاویر ذهنی ان هابه شیوه منطقی مرتب نشده‌است. در مرحله پیش عملیاتی، کودک هنوز برخی قوانین یا عملیات ذهنی را بلد نیست. عملیات یعنی، روشی ذهنی برای تجزیه، ترکیب، ویا تبدیل اطلاعات به شیوه‌ای منطقی.
به نظرم آنچه من در واقعیت دیدم چیزی متفاوت است از آنچه در نظریه پیاژه ترسیم شده است. شما چه فکر می کنید؟ البته مهم دعوای نظری این داستان نیست بلکه فهم واقعیت و معنی بخشی به آن است. این واقعیت برای هر کسی می تواند معنی متفاوتی بدهد. به عنوان یک پدر مرا مسئول تر می کند که بچه ها بی منطق نیستند. به عنوان یک کسب و کار به من می گوید سعی کن بازی ای طراحی کنی که بتونه هم چالش ایجاد کنه و هم رشد بچه رو متوقف و یا کند نکنه و برای مسئولین آموزشی و پرورشی می تونه ایده های دیگری داشته باشه.
خیر پیش
https://t.me/mybookchannel باز کردن / نظر دهید

2018-01-20 13:30:41 باز کردن / نظر دهید

2018-01-13 23:03:20 تلگرام بازگشت ...
بله تلگرام بازگشت به زندگی روزانه ما. البته بماند که تعداد پیام های موجود نشان می دهد که عده زیادی قبل از اینها به تلگرام بازگشته اند. بهرحال اصلا قصد پرسش اینکه چرا تلگرام فیلتر شد و این فیلترینگ چقدر موثر بود را ندارم اما چند علامت سوال دارم:
تکلیف کسانیکه از این فضا برای کسب و کارشان استفاده می کردند چیست؟ چه کسی ضرر این افراد را محاسبه می کند؟ آنها هزینه زیادی کرده اند تا بتوانند با مشتریان بالقوه شان در این فضا مرتبط شوند به یکباره همه چیز کات. موضوع متوقف به تنها این چند مدت مشکل اتصال نیست مشکل به این احتمالی است که باعث کاهش اعتماد به این نوع از بسترها می شود و خودش می تواند بر رفتار طرفین کسب و کارهای مجازی تاثیر بگذارد آن هم در زمانی که شدیدا به ایجاد اشتغال نیاز داریم.
بهرحال تصمیم های خلق الساعه که البته با نگاه امنیتی تصمیم گیران منطقی هم هست می تواند تاثیرات شدیدی بر زندگی قشری از مردم بگذارد. بهتر است در نظر داشته باشیم که استفاده کنندگان فعال از این فضاها با تلاش بسیار بر وسعت شبکه و گروه هایشان می افزایند. این موقعیت مانند خانه ای است که فردی آجر روی آجر می گذارد تا آن را بسازد اما به یکباره یک نفر با بولدزر آن را خراب می کند. هم خانه، هم انگیزه، هم اعتماد می ریزد.
https://t.me/mybookchannel باز کردن / نظر دهید

2017-12-18 09:36:07 فرصت هایی در کارآفرینی فرصت گرا
قبلا در مورد کارآفرینی فرصت گرا مواردی را مطرح کرده بود و آن را بدیل کارآفرینی ضرورت گرا ذکر کردم. یکی از پیش نیازهای کارآفرینی فرصت گرا تمرکز بر فناورهای نو است فناوری هایی که در بستر دانش شکل می گیرند. گزارش 2017 سازمان جهانی مالکیت فکری نشان می دهد که اختراعات ثبت شده در ایران رشد بیش از 3 برابری داشته است و الان به رقم بیش از 33 هزار رسیده است. انباشت فناوری ها در این شکل می تواند نوید بخش حرکت اقتصاد به سوی دانش باشد. البته پیش نیازهای دیگری نیز مورد نیاز است که مهمترین آن ها لایحه ای است که بررسی آن در مجلس خیلی زمانبر شده است لایحه حمایت از مالکیت معنوی و البته در کنار آن الحاق کشور به کنوانسیون های بین المللی حمایت از مالکیت معنوی.
البته فعلا با همان قانون 1348 می شود تا اندازه زیادی دارایی های فکری را را ثبت کرده و از آن حمایت کرد.
نکته کلیدی: امروزه نیاز به افرادی که با هوشمندی کارآفرینانه تناسب بین فناوری های نو و صنعت برقرار کنند و البته برای این انتقال طراحی مناسب را به کار گیرند کمتر از خود توسعه دهندگان فناوری نیست.
https://t.me/mybookchannel باز کردن / نظر دهید

2017-12-18 09:18:39 توضیحی در مورد تعطیلی مدارس و مهد کودک ها
یکی از دوستان مطلبی را مطرح کردند که انگار پست قبلی را من در شرایطی بسیار هیجانی نوشته ام.
البته هیجانات که زیاد بود بهرحال انسان ماشین نیست. ناراحت می شود، خوشحال می شود و این هیجانات به شدت روی رفتارش تاثیر می گذارد خوب من هم به عنوان یک انسان همینطورم. اما در کنار این مطلب بیان این نکته را لازم می دانم، این مطلب را زمانی من منتشر کردم که 12 ساعت از درگیری هیجانی من با موضوع گذشته بود. الان هم که به مطلب نگاه می کنم و موقعیت را در نظر می گیرم تفاوتی نظرم نکرده است. یعنی زمانی که گرد و خاک هیجانات تا اندازه ای فروکش کرده است.
بهرحال این شیوه از تصمیم گیری که برخی اوقات مورد استفاده قرار می گیرد به به شهروندان حس خوبی نمی دهد انگار منطق آن است که مشکل تو ربطی به ما ندارد. در حالی که ما در احاطه سازمان ها هستیم و اگر همه آنها همین منطق را در نظر بگیرند چه می شود.
پس تفکر سیستمی چه می شود، پس حمایت از خانواده چه می شود، پس مسئولیت اجتماعی نهادها چه می شود ، پس... چه می شود همه اینها قرار نیست واژگانی زیبا در کتب و اسناد بالادستی باشند لازم است در این مورد مطالبه گری صورت گیرد.
دوستی نیز اشاره داشتند که شما که همیشه تمرکز بر سازندگی و خلاقیت دارید چرا نگاه انتقادی به کار بسته اید؟ در پاسخ ذکر چند نکته مهم است اول از همه برای خلاقیت باید خلاء ها را دیده و برای آن راه حل دید دیدن خلاء ها نق زدن نیست. دوم راه درستی نیست که رفتار های با رفع جانبی و پاسخ های شکننده رفتاری غلط را در سیستم مستحکم کنیم. اگر رفتاری اشتباه است راه بهتر اصلاح رفتار اشتباه است نه طراحی سازوکارهایی که عوارض نامطلوب رفتار نادرست را پوشش دهد.
در ادامه نیز ممکن است این مساله مطرح شود که در تصمیمات اتخاذ شده ذکر شده است که با مرخصی مادران موافقت شود. این تصمیمم بد نیست اما اقدامی درست نیست. چرا که مادران مانند دیگر شاغلین فرصت مرخصی دارند نه بیشتر و همچنین این مصوبات ضمانت اجرایی ندارد اکنون اگر خانم شاغلی درخواست مرخصی داد و موافقت نشد چه کار باید بکند. (مثلا مصوبه طرح زوج و فرد از درب منزل ضمانت اجرایی بالایی دارد چرا که دوربین ها در سر تقاطع ها آماده شکارند)
اگر در منظر جمهوری اسلامی مهمترین عنصر تشکیل جامعه خانواده است متولیان امر نبایستی این عنصر مهم را در تصمیم گیری ها ندید بگیرند. در اینصور شعار تکریم خانواده در واقعیت می شود مشاجرات مجلس در مورد اینکه ازدواج دوم نیاز به اذن همسر اول دارد یا ندارد.
https://t.me/mybookchannel باز کردن / نظر دهید