آدرس کانال:
دسته بندی ها:
حیوانات ,
اتومبیل
زبان: فارسی
مشترکین:
3.46K
توضیحات از کانال
👥 فكر كردن بس است
انسانیت از من و تو شروع می شود
ارتباط با ما و ارسال عکس و فیلم و سوژه و تبلیغات در کانال نقد و پند :
@NaghdOpandErtebat
اینستاگرام👈 instagram.com/_u/NaghdOpand
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
1
4 stars
0
3 stars
0
2 stars
1
1 stars
0
آخرین پیام ها 15
2021-05-27 11:12:04
فقط حرف می زنن....
#فرهیختگان
@NaghdOpand
488 views08:12
2021-05-23 20:47:13
پدر و مادر همچون کوهی بلند و باشکوه روبروی تو هستند...
هر چیزی را که با صدای بلند به آنها بگویی
انعکاس آن را در زندگی خود روزی خواهی شنید...
قانونهای نانوشته
شهرام_شریف_پیران
@NaghdOpand
430 views17:47
2021-05-11 21:08:59
غم ها ارزش جنگیدن ندارند
آنقدر خسته اند
که باکوچکترین بی توجهي
از پا درمیآیند
آغوشتان را به روی شادی باز كنيد
و لبخند بزنيد.
@NaghdOpand
672 views18:08
2021-05-11 21:06:34
فیلم سوراخ سیاه محصول سینمای انگلستان با محوریت طمع انسان است. این فیلم ۳ دقیقهای، با پایانبندی تکاندهندهاش، مخاطب را میخکوب میکند. این فیلم برنده ۴ جایزه بینالمللی شده است. سوراخ سیاه در مغز انسان یا همان سیاه چاله طمع است که هرگز پر نمیشود.
@NaghdOpand
777 views18:06
2021-05-11 21:00:01
وقتی دائم بگويى گرفتارم، هیچ وقت آزاد نمیشوى، وقتی دائم بگويى وقت ندارم، هیچوقت زمان پیدا نمیكنی، وقتی دائم بگويى فردا انجامش میدهم آن فردای تو هیچ وقت نمیايد!
برایان تریسی @NaghdOpand
706 views18:00
2021-05-11 20:55:43
ارزشش را دارد از درخت انجیر بالا برویم
تا شاید بتوانیم انجیری بچینیم.
این کار، بهتر از این است که زیر سایهاش دراز بکشیم
و منتظر افتادن میوه بمانیم.
در هر حال، باید به استقبال خطر رفت...!
دخمه #
ژوزهساراماگو @NaghdOpand
586 views17:55
2021-05-11 20:54:45
شما وقتی میخواستید راه رفتن را یاد بگیرید، دورههای آموزشی گذراندید؟ نه!
فقط تلاش کردید، شکست خوردید و دوباره تلاش کردید و موفق شدید...
الان چرا این کار را نمیکنید؟! #بیل_گیتس
@NaghdOpand
617 views17:54
2021-05-09 20:52:11
روزی یک کشتی پراز عسل در ساحل لنگر انداخت وعسلها درون بشکه بود...
پیرزنی آمد که ظرف کوچکی همراهش بود و به بازرگان گفت:
از تو میخواهم که این ظرف را پر از عسل کنی. تاجر نپذیرفت وپیرزن رفت...
سپس تاجر به معاونش سپرد که آدرس آن خانم را پیدا کند و برایش یک بشکه عسل ببرد
آن مرد تعجب کرد وگفت
ازتو مقدار کمی درخواست کرد نپذیرفتی والان یک بشکه کامل به او میدهی؟
تاجر جواب داد :
ای جوان او به اندازه خودش در خواست میکند و من در حد و اندازه خودم میبخشم...
پروردگارا
کاسه های حوائج ما کوچک و کم عُمقند
خودت به اندازه ی سخاوتت
بر من و دوستانم عطا
کن که سخاوتمندتر از تو نمیشناسیم....
آرزوهايتان را به دستان خدا بسپاريد
@NaghdOpand
886 views17:52
2021-05-09 20:45:32
وقتى جوان بودم، قايق سوارى را خيلى دوست داشتم.
يك قايق كوچك هم داشتم كه با آن در درياچه قايقسوارى مىكردم و ساعتهاى زيادى را آنجا به تنهايى مىگذراندم.
در يك شب زيبا و آرام، بدون آنكه به چيز خاصى فكر كنم، درون قايق نشستم و چشمهايم را بستم.
در همين زمان، قايق ديگرى به قايق من برخورد كرد. عصبانى شدم و خواستم با شخصى كه با كوبيدن به قايقم، آرامش مرا به هم زده بود دعوا كنم؛ ولى ديدم قايق خالى است! كسى در آن قايق نبود كه با او دعوا كنم و عصبانيتم را به او نشان دهم. حالا چطور مىتوانستم خشم خود را تخليه كنم؟ هيچ كارى نمىشد كرد! دوباره نشستم و چشمهايم را بستم. در سكوت شب كمى فكر كردم. قايق خالى براى من درسى شد...
از آن موقع اگر كسى باعث عصبانيت من شود، پيش خود مىگويم: «اين قايق هم خالى است!»
كتاب «زندگی کن!»
@NaghdOpand
813 views17:45
2021-05-09 20:43:58
#حکایت_شبانه
قلی خان دزد بود، خان نبود. لابد تو هم اسمشو شنفتی. وقتی سن و سال تو بود به خودش گفت «تا آخر عمرم ببینم میتونم تنهایی، هزار تا قافله رو لخت کنم؟»
با همین یه حرف پا جونش وایستاد و هزارتا قافله رو لخت کرد. آخر عمری پشت دستش داغ زد و به خودش گفت «هزارتات تموم شد. حالا ببینم عرضشو داری تنهایی یه قافله رو سالم برسونی مقصد؟» نشد. نتونست و مشغول الذمه خودش شد. تقاص از این بدتر؟
داشتم با خودم فکر میکردم به جای خواندن هزار صفت خدا از امشب سعی کنم فقط شبیه یک صفتش بشم. مثلاً هیچ وقت تحت هیچ عنوان زبان به سرزنش قصور اطرافیانم باز نکنم. ببینم همین یکی رو می تونم؟
@NaghdOpand
789 views17:43