2023-05-21 22:35:15
تعاریفی برای اطلاعات عمومی
خدا یا شخص وار است یعنی صفات انسان گونه دارد مثل خدای ادیان ابراهیمی یا هندو، یا فلسفی است و یا عرفانی است، مثل خدای پان تئیسم یا پان انتئیسم
خدا را برخی وجود مینامند برخی بستر وجود مینامند.
خدا را برخی بینهایت مطلق مینامند.
خدا یا یکیست(یکتاپرستی) یا دو تا مثل خیر و شر(یا سه تا، تثلیث)یا بیشتر (چند خدایی)
به کسی که به خدا باور دارد خداباور میگویند.
تئیسم(thiesm) یعنی خداباوری و تئیست(thiest) یعنی خداباور.
بت پرستی خداباوری است و بت پرستان خداباور محسوب میشوند.
خداباوری به۲سطح تقسیم میشود:
خداباوری ضعیف نرم یا منفی : باور به وجود خدا(یان)، معتقدند تا ابد نمیشود دانست که خدا(یا)چیست. باور بدون دانش/ این Agnostic theist بود. Just believe
خداباوری قوی سخت یا مثبت : خدا وجود دارد و به آن باور دارم. این Gnostic theist بود. Know+ believe
•
اِی تئیسم(Athiesm) یعنی خداناباوری و به کسی که به هیچ نوع خدایی باور ندارد خداناباور یا اِی تئیست(Athiest) میگویند.
ای تئیسم یعنی عدم باور به وجود خدا، بدون هیچ حرف اضافه ای.
خداناباوری از نظری به دو سطح ۱. عدم باور به وجود خدا (بی نیاز از ارایه برهان چون باور و ادعا نیست) و ۲. باور به عدم وجود خدا (نیازمند ارائه برهان البته اگر اول(زمانی) مدعی شود) تقسیم میشود.
تشریح ۱ :
عدم باور به وجود خدا را بیخدایی منفی یا ضعیف یا نرم میگویند بدن هیچ حرف اضافه ای. این افراد به هیچ خدایی باور ندارند، و این یک باور نیست، یک ناباوری است که بی نیاز از ارائه برهان هستند چون ادعایی صورت نگرفته است و فقط به دلیل عدم وجودِ هیچ گونه مدرکی، به خدا باور ندارند /راسل در مقابل مخاطب فلسفی./ این Agnostic atheist بود.
No believe(i do not believe god)
تشریح ۲:
بیخدایی سخت یا قوی یا مثبت، باور به عدم وجود خدا که در دل خودش عدم باور به وجود خدا را نیز دارد، یک باور است، باور به اینکه خدا وجود ندارد(نه عدم باور به وجود خدا)، پس مدعی هستند، و چنین افراد بیخدایی باید برای اثبات ادعای خود مبنی بر عدم وجود خدا برهان ارائه کنند(اگر در ابتدای بحث اول ادعا کردند/ بحث زمانی که او میگوید خدا وجود دارد یا دیگری اول میگوید خدا وجود ندارد هر کدام اول گفت باید برهان ارائه کند چون ادعا کرده است و بار اثبات بر دوش مدعی است)/راسل در مقابل مخاطب غیرفلسفی/این Gnostic atheist بود.
No believe + know(there is no god)
•
اَگنوستیسیزم یا ندانم گرایی یک باور است، به این معنا که تا ابد نمیتوان وجود یا عدم وجود X را اثبات را رد کرد. به جای X میتوان روح یا خدا یا انحراف اخلاقی انیشتین یا هر چیز دیگری را گذاشت.
کلمه تا ابد باید ادا شود تا محال مطلق ذاتی دستور جمله، ادا شود، در غیر این صورت ندانم گرایی به شک گرایی تقلیل پیدا میکند و او دیگر ندانم گرا نیست.چرا که اگر تصور میکند روزی قرار است که (یا شرایطی وجود داردکه) مدرکی و برهانی پیدا شود پس او صرفا شک دارد نه باور به اینکه X قابل اثبات یا رد نیست، و پس او یک ندانم گرا نیست. شک گرایی(Skepticism) و نظری ندارم با ندانم گرایی فرق میکند.
• نظری ندارم، به سادگی یعنی نظری ندارم
No opinion
•
پانتئیسم یا همه خدا انگاری، یعنی این باور که خدا در همه چیز است، به چنین فردی پانتئیست میگویند.
•
پانانتئیسم همه خدا فراگیر دانی، باور به اینکه همه چیز خداست.
دئیسم یا دادارباوری یا خداانگاری باور به اینکه خدا وجود دارد، جرقه خلقت جهان را زده است، سپس کاملا عقب کشیده و هیچ دخالتی در آن نکرده است نه وحیای در کار بوده یا نه آخرتی ساخته یا نه روحی دمیده و غیره . این باور نه به دینی نه پیامبری نه روحی نه به آخرتی مرتبط نیست ، اگر دئیستی پیدا شود که به روح یا آخرت باور دارد، چنین باورهایی از طرف او هیچ دخلی به دئیست بودن او ندارد. درست همانطور که قواعد اخلاقی (نیک یا بد) در باور یک بیخدا، هیچ ربطی به خود بیخدایی ندارد و انتخاب های شخصی و بعدی او هستند_در طول زندگی بر اساس چیزهای دیگر_ چرا که بیخدایی یعنی عدم باور به وجود خدا بدون هیچ حرف و باور و ناباوری اضافه ای.
از این رو یک بیخدا هم میتواند به خرافات باور داشته باشد مثل روح جن و پری . اینکه علت اینها را چه میداند این بحث دیگری است و باید علتش را از خود باورمند به اینها پرسید(اگر چنین فردی اصلا یافت شد)؛ چنین باورها و ناباوری هایی هیچ دخلی به بیخدایی ندارد. بیخدایان معمولا علم گرا هستند(تصادفی یا غیر تصادفی).
همچنین بیخدایان معمولا رفاه اجتماعی، اقتصادی بالاتری دارند(تصادفی یا غیر تصادفی/ نمونه ) و بیخدایان جرم و جنایت کمتری دارند (تصادفی یا غیر تصادفی/ایضا)و طبق تحقیقات(نمونه) خداباوران مذهبی درک پایینتری از علم و جهان دارند. (میانگین، تصادفا یا غیرتصادفا :) ).
نوشته سام آریامنش
@ofoghroydad
1.0K viewsedited 19:35