آدرس کانال:
دسته بندی ها:
دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین:
4.63K
توضیحات از کانال
⚠ تبادل و تبلیغ نداریم ⚠
.
.
دوست عزیز به کانال من خوش اومدی
کارهای گرافیکی من در این کانال قرار میگیره✌لطفاصبور باشید و از کانال خارج نشید🔴
ادرس پیج اینستاگرام :
Instagram.com/omid.malaghan
جهت ارتباط با بنده
@omid_malaghan
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
1
3 stars
1
2 stars
0
1 stars
0
آخرین پیام ها 4
2022-08-28 17:38:01
واسه موندن هیچکس تو زندگیتون زور نزنید اونی که بخواد بره میره
#خودمونی
× @OMIDGRAPHIC ×
553 viewso , 14:38
2022-08-28 15:59:01
.
سیارات مشابه زمین در کهکشان راه شیری
در کهکشان راه شیری حدود شش میلیارد سیاره مشابه زمین وجود دارد
#نجوم
× @OMIDGRAPHIC ×
588 viewso , 12:59
2022-08-28 14:30:18
من آدم صبوریم خیلی صبور،
شاید ساعت ها قضاوتم کنی و من به جای شلیک کلمات به سمت مغزت سکوت کنم، شاید نمک بریزی رو زخمم ولی دوا بشم برای زخمای دلت ولی یادت باشه این صبر کردنا پشتش به دریا نیست؛
یه روزی مثل کوه آتشفشان هرچی جمع شده فوران می کنه.
نمی گم بترس از روزی که صبرم تموم شه چون قرار نیست بُکشمت، فقط اون روز دیگه دوست ندارم، اون روز هرچقدرم با منطقم برات بجنگم نمیتونم باهات هم کلام شم، اون روز ترجیح میدم به جای نگاه کردن به چشمات به پیامای بازرگانی که همیشه حوصله سر بر بودن خیره شم، من متنفرم از یهویی رفتنا، از یهویی سرد شدنا ولی مجبور میشم واسه آرامش خودم كارى رو انجام بدم كه خودم ميخوام .
#حرف_دل
× @OMIDGRAPHIC ×
520 viewso , 11:30
2022-06-24 15:23:55
دلم میخواست برگردم به همان عصر تابستانی که داشتم توی حیاط و زیر درخت، با حلزونها بازی میکردم و باران میبارید و من نگران هیچ چیز نبودم. به همان عصر پنجشنبه که جوجهام را توی باغچه خاک کردهبودم و داشتم با تکهای از چادر مامان و چند تا گل پرپر، برایش مزار میساختم. به همان بعد از ظهر آفتابی که با بچههای همسایه توی کوچه بازی میکردیم و داشتم ادای رفتن در میآوردم و برای ماندنم شرطِ گرفتنِ تمام خوراکیهایشان را میگذاشتم. به همان صبحی که انار دانه کردهبودم و زودتر از همه بیدار شدهبودم تا آتاری بازی کنم. به همان صبح زودی که مادربزرگ، حیاط را آبپاشی کردهبود و گنجشکها دسته جمعی و یا کریمها یکی یکی آواز میخواندند و من از سردی اول صبح، دست به سینه نشستهبودم لبهی ایوان و داشتم فکر میکردم چرا هیچکس بیدار نیست تا با من بازی کند! به همان اواخر خردادی که با چشمانی پفآلود، کارنامهام را گرفتهبودم و از تماشای چندتا بیست کنار هم، ته دلم هزار تا پروانه میرقصید.
دلم میخواست برگردم به روزهایی که همه چیز خوب بود و من هیچ ایدهای از مشکلات و دغدغههای بیشمار در ذهنم نداشتم و طلوع آفتاب، پیامآورِ یک روز جدید برای بازی کردن و افتتاح قلههای تازهی بیپروایی و شیطنت بود.
#نرگس_صرافیان_طوفان
× @OMIDGRAPHIC ×
171 viewso , 12:23
2022-06-24 12:05:00
ما شبيهِ
جنس خاک خوردهى داخل ويترينيم
كـه يک نفر انتخابمان کرد،
اما حاضر نشد بهايمان را پرداخت كند!
فقط آمد، دلخوشمان كرد و رفت؛
رفت يک دورى بزند برگردد!
#علی_قاضی_نظام
× @OMIDGRAPHIC ×
280 viewso , 09:05
2022-06-24 10:13:06
آنجا دیگر هیچ کس نبود، هیچ کس!
چقدر روح محتاج فرصتهایی است که در آن هیچ کس نباشد! تنها در این حالت است که هیچ بودنی، بودن تو را در قالب هیچ چگونگی ای مقید نمی دارد و این آزادی بی مرز و شورانگیزی است.
#دکتر_علی_شریعتی
#کتاب هبوط
× @OMIDGRAPHIC ×
320 viewso , 07:13
2022-06-23 17:23:01
امروز یک نفر برایم اشتباهی پیامکی فرستاد: “کجایی؟!”
دلم فرو ریخت، مدتها بود منتظر شنیدن همین یک کلمه بودم. چه فرقی میکند کجای دنیا نشسته باشی؟ مهم این است که یک نفر هست که کجا بودن تو برایش مهم است. شاید آن یک نفر نتواند بگوید که دلم برایت تنگ شده، و همهی این حرف را خلاصه کند در “کجایی؟!”
داشتم به همین چیزها فکر میکردم که دوباره برایم فرستاد: “ببخشید اشتباه فرستادم!” برایش نوشتم: میدانم! من در خانه نشستهام. میشود اشتباهی حال مرا بپرسی؟! اما او دیگر حالم را نپرسید.
غریبهها برایشان مهم نیست که دیگران چگونهاند و کجای شهر نشستهاند، اما تو که غریبه نیستی. پس بپرس حال مرا، بگو کجایی؟! …
#ناشناس
#دلتنگی
× @OMIDGRAPHIC ×
238 viewso , 14:23
2022-06-23 15:46:01
اسمشو گذاشته بود زندگی فستفودی، اینکه عادت کردیم همه چیو زود میخوایم، دوس داریم بی زحمت بدست بیاریم، مثل فلسفه ی فستفودا، این میشه که نا امید میشیم، غافل ازینکه زندگی خیلی چیزارو فست فودی بت نمیده، هرچقدم که پا بکوبی زمین که الان میخوامش.
#خودمونی
× @OMIDGRAPHIC ×
409 viewso , 12:46
2022-06-23 14:22:01
از بین آشغالها یک کتاب پیدا کرد، نشست یه گوشه و شروع کرد به خوندنش.
من از دیدن این صحنه شگفتزده شدم، حداقل ۷۵ یا ۸۰ سالش بود.
رفتم جلو ازش پرسیدم:
پدر جان سواد داری؟
گفت:
از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۸ در دانشگاه هرات افغانستان تدریس میکردم ، ولی اتفاقاتی که افتاد منو به این روز انداخت!
هر چیز دیگهای پرسیدم ، هیچی جواب نداد ، فقط گفت:
در کشور شما خدا وجود ندارد!!
#حقیقت_تلخ
× @OMIDGRAPHIC ×
325 viewso , 11:22
2022-06-23 13:01:59
احتمالا کسانی رو میشناسید یا دیدید که دچار نشخوار فکری یا Overthinking هستند. نشخوار فکری به معنای اندیشدن مداوم به یک سری افکار تکراری و اغلب ناراحتکننده و آزاردهنده است.
پژوهشها نشون داده که بچههایی که تو محیط استرسزا بزرگ میشن و والدین سختگیر و سرزنشگر دارن، به احتمال زیاد در نوجوانی و بزرگسالی دچار نشخوار فکری میشن. نشخوار فکری خودش میتونه باعث افسردگی و اضطراب و فوبیا و اسکیزوفرنی بشه!
هر رفتار نادرست پدر و مادر ممکنه تاثیرات جدی رو بچهها و آیندهشون بذاره. اگر بچه دارید خیلی به این مسائل دقت کنید
#آیا_میدانید
× @OMIDGRAPHIC ×
341 viewso , 10:01