Get Mystery Box with random crypto!

ادامه ... زندگی عاری از کنترل می تواند پر از انضباط باشد، ام | اشو

ادامه ...


زندگی عاری از کنترل می تواند پر از انضباط باشد، اما نه انضباطی که از بیرون اعمال می شود. این نگرش موضعی نیست که آن را از بیرون اخذ کنی. این انضباط از تجربه های درونی خود تو نشأت می گیرد، از رویارویی با همه امکانات وجودت. این انضباط از درک ناشی می شود. تو خشمگین شده ای و چیزهایی از آن دستگیرت شده است. همین درک، انضباط به همراه می آورد. این به غیر از کنترل است. کنترل نفرت انگیز و خصمانه است. انضباط زیباست. واژه «Discipline» (انضباط) اصولا یعنی ظرفیت یادگیری و واژه «Disciple» (شاگرد) هم از همین خانواده است. معنای آن کنترل نیست، آن توانایی یادگیری است. یک انسان منضبط کسی است که از تجربه های زندگی درس می گیرد، کسی که بدون واهمه وارد هر رشته یا کاری می شود، کسی که بی گدار به آب می زند و به تفحص و ماجراجویی می پردازد. کسی که همیشه آماده است تا به شب تاریک ناشناخته ها قدم بگذارد. کسی که به شناخته دو دستی می چسبد، همیشه آماده است تا مرتکب خطا شود، به چاله بیفتد و استهزای دیگران را بشنود. فقط کسانی که به اندازه کافی شهامت دارند که دیگران آنها را احمق بخوانند، قادرند زندگی کنند، عشق بورزند، بشناسند و باشند.
بلوغ از تجربه های روز افزون و عمیق تر زندگی حاصل می شود، نه با اجتناب از زندگی. تو با احتراز جستن از زندگی، کودکان می مانی. و یک نکته دیگر: «وقتی می گویم مثل یک کودک باش، منظورم کودکانه نیست. بچه باید بچه باشد، وگرنه تجربه بزرگ کودکی را از دست میدهد. اما چه جوان باشی، چه پیر، کودکانه بودن فقط نشان می دهد که تو رشد نکرده ای، مانند کودک بودن پدیده ای کاملا متفاوت است». معنای آن چیست؟ اول اینکه، کودک همواره یکپارچه است. او دست به هر کاری که می زند، کاملا جذب آن می شود. او هرگز پراکنده نیست. اگر در کنار ساحل دارد صدف جمع می کند، هر چیز دیگری کاملا از آگاهی او محو می شود. بنابراین تمام فکر و ذکرش متوجه جمع کردن صدف و ساحل دریاست. همه توجهش معطوف به این کار است. او کاملا مستغرق در آن است. این تمامیت و یکپارچگی یکی از اصول اولیه کودک وار بودن است. این همان تمرکز است، شور است، کلیت است.


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 128

کانال اشو
@Oshocenterr