Get Mystery Box with random crypto!

دفاع در دیوان کیفر متن دفاع آقای کسروی در دیوان کیفر ـ تک | پاکدینی ـ احمد کسروی

دفاع در دیوان کیفر

متن دفاع آقای کسروی در دیوان کیفر ـ تکه‌ی 22


در دفعه‌ی گذشته که من پشت این میز ایستادم همه‌ی سخنان خود را گفتم که اگر بیانات دوم دادستان نبود نیازی بدوباره آمدن و سخن راندن نداشتم و اکنون هم تنها بپاسخ گفته‌های دادستان اکتفا خواهم کرد ولی قبلاً به یک مقدمه‌ای نیازمندم.

دفعه‌ی گذشته که من باینجا آمدم بحبوحه‌ی غوغا و هوچیگری بود. همان روز روزنامه‌ها از آقای محیط بد نوشته و هیاهوی بسیار کرده بودند و یک تلگرافی هم بدادگاه فرستاده شده بود. بدیهیست آن هیاهو را دادستان بوسیله‌ی نشر نابجای کیفرخواست در روزنامه‌ها و نطق نابجاتر از آن خود در دادگاه پدید آورده و در واقع مقصود این بود که دادگاه را در فشار گزارند و آزادی کار و رأی را ازو بگیرند و من خشنودم که آن هیاهو را بشکستیم و اکنون در محیط آسوده و آرامی انجام وظیفه می‌نماییم.

آری آن هیاهو را شکستیم ـ آن را متانت دادگاه و شجاعت آقای محیط و دفاع متین آقای مجیدی و آقای فروزش و بیانات مغزدار آل‌طه و دیگر وکلای مدافع شکست. چیزی که هست اکنون هم برخی صداهایی از پارلمان شنیده می‌شود که برخی نمایندگان درباره‌ی این محاکمه گفتگو می‌کنند و من می‌خواهم از اینجا با پیام پاسخ آنان را هم دهم و از اشتباهی که دچار گردیده‌اند بیرونشان آورم.

گویا بعضی نمایندگان تصور می‌کنند چون نماینده‌ی پارلمانند به هر کاری دخالت توانند کرد و این نمی‌دانند که چنانکه قوه‌ی مقننه یک قوه‌ی مستقلی است قوه‌ی قضایی نیز همچنان مستقل است و دیگران حق ندارند در کار او دخالت کنند.

آقای صدر شما سالیان دراز در عدلیه بودید و جایگاه بلندی درمیان قضات داشتید و سپس نیز بوزارت رسیدید. با اینحال چه سزاست که شما قانون ندانید و با بودن مواد صریحه ، دیوان کیفر را برای این رسیدگی ناصالح شمارید؟!.. آقای دکتر جوان (1) شما مدتها قضاوت می‌کردید و اکنون هم سمَت وکالت دادگستری دارید و با اینحال چگونه است که از قانون غفلت می‌نمایید و در پارلمان نشسته تعرض بکارهای دادگاه می‌کنید؟!.. بالاخره مقصودتان چیست؟!.. چه می‌خواهید؟!.. اگر می‌خواهید دادگاه را در فشار گزارده سلب آزادی ازو کنید آشکاره بگویید وگرنه از آن تعرضات بیجا نتیجه نخواهید برد.

همین موضوع دلیلیست که در پیرامون این پرونده ، دسیسه‌هایی هست و کسانی می‌خواهند که متهمین را با زور محکوم گردانند و اینست چون از هیاهوی سابق نتیجه نبرده‌اند اکنون از این راه پیش می‌آیند.

آقای مظفر فیروز در اینجا چنین گفتند که در پارلمان گفته شده : «برای ایران یک آتش مقدسی لازمست که فضولات را بسوزاند و از میان برَد». آدم از شنیدن این حرفها سخت متأثر می‌گردد. ببینید چه کسانی چه سخنانی می‌گویند!. ببینید چه کسانی آتش مقدس می‌خواهند!. بهتر بود آقای مظفر فیروز داستان پیماننامه‌ی 1919[م] را که پدرش یکی از عاملین مهم آن بوده و برای بستن آن پول هنگفتی دریافت کرده بوده فراموش نمی‌ساخت. آدم در شگفت می‌ماند که این آقا می‌آید و در دادگاه بوکلای مدافع زباندرازی می‌نماید.

آقای موسوی‌زاده [رئیس دادگاه] ما شما را می‌شناسیم ، شما آزادیخواه و مرد شریفی هستید. آقای یکانی را هم می‌شناسیم. آن قاضی جوان را هم من نیک می‌شناسم. شما خود شجاعید و نیاز بتشجیع ندارید ولی من بنوبت خود می‌گویم : باین هیاهوها پروا ننمایید ، و این نعره‌های عَنیف که از دلهای ناپاک برمی‌خیزد در شما تأثیری نکند ، شما باشید و فهم و وجدان خودتان ، آنچه را که شایسته‌ی حق و عدالت می‌دانید بکار بندید و رأی دهید. ما امروز نیازمندیم که یک بنیادی برای استقلال قضایی ایران بگزاریم و یک سنگ بزرگی از آن بنیاد را شما بگزارید.


پابرگی (از ویرانیده) :
1ـ هنگامی که کسروی رییس کل محاکم بدایت تهران گردید (1307) ، دکتر جوان رییس شعبه‌ی 7 بدایت بود.
.