حقایق زندگی (احمد کسروی) 45ـ از گله و ناله چه سودی تواند | پاکدینی ـ احمد کسروی
حقایق زندگی (احمد کسروی)
45ـ از گله و ناله چه سودی تواند بود؟!. (تکهی یک از سه)
در این هفته بار دیگر ، یک رشته نامهها و تلگرافهای گله و ناله از سختی خواربار و از گرسنگی و بدبختی مردم رسیده. در آذربایجان بیکبار نرخها رو ببالا نهاده هی میرود و هنوز در جایی نایستاده. از شرفخانه تلگراف کردهاند که نوزده تن از گرسنگی ناتوان گردیده از خود رفتهاند. در تبریز در نتیجهی سختی زندگی در این روزها آدمکشیها و خودکشیهایی رخ داده است.
این نامهها پیاپی میرسد و ما نمیدانیم چه کار کنیم. زیرا از یکسو میبینیم اینها راستست و یک گرانی بیاندازهای بمردم رو آورده. در خشکسالی تنها گندم و جو و خوراک کم باشد و گران گردد ، امروز هر چیزی از اندازه بیرون رفته. از یکسو هم میدانیم که از چاپ آنها در روزنامه هیچ کاری نخواهد بود و جز سیاه کردن کاغذ نتیجه نخواهد داد. از این نالهها نه آن کردان نامرد که خواربار را خریده قاچاق میبرند دست خواهند کشید ، نه آن دلالان پستنهاد که برای بیگانگان خواربار خریده انبار میکنند بخود خواهند آمد ، نه همسایگان (یا مهمانان ما) که پروای گرسنگی این مردم را کمتر میکنند ترتیب اثری خواهند داد. (1)
این یکی از نادانیهای ایرانیانست که بنوشتن در روزنامه اهمیت بیاندازه میدهند و چنین میپندارند که این یک راه چارهای میباشد.
از آنسو ما یک نکتهی بزرگتر دیگری را رعایت میکنیم : چنانکه بارها گفتهایم ایرانیها شیوهی خود قرار دادهاند که چون آسودهاند بیباک و بیپروا روز گذرانند و گمان کمی و آلودگی بخود نبرند و اگر کسی کمیهای آنان را یادآوری کرد بیپروایی نمایند ، بلکه بآزارش کوشند ، با صد درماندگی دم از «غرور ملی» زنند و خود را یکی از تودههای بنام جهان شمارند ، و همینکه روز گرفتاری رسید بناله و فریاد پردازند و بزاری و فغان کوشند. این یک شیوهایست که از سالها گرفتهاند و در این راه بسیار ورزیده گردیدهاند که ما میبینیم همینکه یک گرفتاری پیش میآید بیهیچ درنگی آواز بناله و فریاد بلند میکنند ، و چون آن میگذرد چنان به بیپروایی میگرایند که تو گویی هیچی رخ نداده و آن کسانی که دیروز مینالیدند اینها نبودهاند.
بارها گفتهایم این پستترین شیوهی زندگانیست و ما میبینیم که اگر امروز این نامهها و تلگرافهای گله و فریاد را که میرسد بچاپ رسانیم ، راستی کمک بآن نادانی و گمراهی نمودهایم و اینان را در شیوهی ناستودهی خود گستاختر و دلیرتر گردانیدهایم ، اینست سزا نمیبینیم که آنها را چاپ کنیم ، سزا نمیبینیم که در برابر چنین نادانی خاموش باشیم.
این مردم در نادانی نه چندان فرورفتهاند که جای خاموشی باشد. اینان خود درپی کوشش نیستند و نمیگزارند دیگران نیز بکوشند. داستان آنان داستان آن دردمندان نافهم میباشد که نه تنها پروای دردمندی و بیماری خود نمینمایند ، نه تنها بدرمان نمیکوشند ، بکسانی که درپی درمانند زباندرازی مینمایند ، به پزشکانی که میکوشند آزار و بدرفتاری دریغ نمیگویند.
ببینید کار بکجا کشیده که فلان مرد پستنهاد از گوشهی سُنقر بوزارت فرهنگ شکایت مینویسد که من حزبی برپا کردهام. تو گویی به یک گناه بزرگی برخاستهام. بدبخت نمیفهمد که امروز در همهی کشورها حزب هست و کارها در دست حزبهاست. نمیفهمد که همان روسها که یک سال و نیم است در برابر دشمن بیمناکی همچون آلمان ایستادهاند این ایستادگی نتیجهی کوششهای یک حزب میباشد. نمیفهمد که همان انگلیسها که امروز به یک نیم جهان فرمان میرانند کشورشان با حزب راه میرود. نمیداند که در هر کشوری باید خردمندان و علاقهمندان دست یکی کنند و یک راهی را برای اداره کردن کشور پیش گیرند ، و اگر چنین دستهای نباشد آن کشور دچار بدبختی خواهد گردید. ببینید تا چه اندازه در نادانی گستاخند ، ببینید چه بیشرم و خیرهچشمند.
این بتازگی شنیدهام که از آقای معراجی که در آمل نمایندهی پرچم است یکی از سران آنجا به همان عنوان شکایت کرده. دریغا تو گویی نمایندگی یک روزنامه گناهست. دریغا تو گویی این روزنامه از کشور بیگانه میآید که نمایندگی آن عیب کسی باشد.
ببینید نادانی و نافهمی تا کجا رسیده. ببینید در گمراهی تا کجا پیش رفتهاند. بجای قدردانی از کوششهای یک جوان ، میخواهند نان او را ببرند. دریغ از این درماندگیها !!
ما باید امروز این نادانیها را به رخ ایرانیان بکشیم تا بدانند و بفهمند و بتکان آیند. باید بگوییم : شما حق گله و ناله از پیشامد ندارید. زیرا این گرفتاریها نتیجهی آن نادانیهای خودتانست ، نتیجهی آن بیپرواییهاست. باید بفهمانیم که از این گلهها و فریادهای شما کمترین نتیجه در دست نخواهد بود. باید بفهمانیم که شما اگر میخواهید از این گرفتاریها رها گردید باید بخود آیید و بآن آلودگیهای خود چاره کنید.
kasravi-ahmad.blogspot.com. کتابخانه پاکدینی. @Kasravi_Ahmad. تاریخ مشروطه ایران. @Tarikhe_Mashruteye_Iran. اینستاگرام. instagram.com/pakdini.info. کتاب س...