Get Mystery Box with random crypto!

کتاب «امروز چاره چیست؟» (احمد کسروی) 7ـ باید درباره‌ی قان | پاکدینی ـ احمد کسروی

کتاب «امروز چاره چیست؟» (احمد کسروی)

7ـ باید درباره‌ی قانون اساسی گفتگوهایی رود : (تکه‌ی 3)


آمدیم به حقوق افراد که بخش مهمی از متمم قانون اساسیست ، بدیهیست که این حقوق باید محفوظ باشد. هر کسی باید دارای اختیار جان و مال و خانه‌ی خود باشد. در این باره تنها نقصی که در قانون ما نمایانست ، موضوع آزادی عقیده و مذهب می‌باشد که منظور نگردیده و بدیهیست که باید جبران گردد. بویژه با منشور آتلانتیک و منشور ملل متفق و مانند اینها که ایران نیز پذیرفته و پیمانها امضا کرده است.

یک چیزی که گاهی دیده‌ام در این زمینه ایراد می‌گیرند ، دخالت ندادن بزنها در کارهای سیاسی و اجتماعیست. در قانون اساسی ، من در این باره تصریحی بیادم نیست. ولی پیداست که مبنای آن به چیست؟.. این قانون اساسی هنگامی تدوین گردیده که دخترها برفتن دبستان آزاد نمی‌بودند. ملایان ایرادهایی که بمشروطه می‌گرفتند یکی این بود که می‌گفتند : «این لامذهبها امروز می‌گویند مشروطه شوید ، فردا هم خواهند گفت روهای زنهاتان باز کنید». با چنین حالی چگونه می‌شد در آن قانون یا قانونهای دیگر حق دخالت بزنها در کارهای سیاسی و اجتماعی داد؟!..

زنهای ما نه تنها نمی‌توانند نماینده‌ی مجلس شوند یا بوزارت رسند ، نمی‌توانند در انتخابات شرکت کرده رأی دهند. از برگزیدن و برگزیده شدن هر دو ممنوعند.

اینست کسانی این را ایراد می‌گیرند ، و یکی از گفتگوها که درمیان یک دسته هست آنست که زنها حقوق خود را بخواهند و راه برای وکیل شدن و وزیر شدن آنها باز باشد. یک دسته از بانوان نیز در همان زمینه کوششها می‌نمایند.

در نظر اینها یکی از نواقص قانون اساسی و دیگر قانونها اینست و اگر قانون اساسی دیگری تنظیم شود ، باید زنها با مردها از هر باره برابر باشند.

در اینجا نیز همان داستانست که گفتیم : گروه انبوهی از زنهای ایران چندان پس مانده‌اند که هنوز نمی‌دانند کشور چیست و توده چیست و نمی‌خواهند بدانند و در همان حال یک دسته‌ی کم از بانوان درسخوانده می‌خواهند تا بنمایندگی مجلس و وزارت پیش روند.

در همین تهران که پایتخت است در جنوب شهر زنها آزاد نیستند بی‌چادر بیرون آیند و در شمال آن بانوانی در آرزوی نمایندگیند که در مجلس همدوش مردان بنشینند و پاها را روی پا اندازند و از مسائل سیاسی و اجتماعی سخن رانند. آنها هنوز از قرون وسطا بیرون نیامده‌اند و اینها با تندروترین زنهای جهان همگام شده‌اند.

در این زمینه هم سخن بسیار است. اگر مقصود حقیقت است ، زن و مرد در یک جایگاهند. نمی‌توان گفت : زنها پستتر از مردانند. نمی‌توان گفت : زنها باید از فلان حق محروم باشند. چیزی که هست این هم نمی‌توان گفت : زن و مرد از هر باره یکی هستند ، هر کاری که مرد می‌کند زن هم باید کند و می‌تواند کند.

چیزیست بسیار روشن : خدا زنها را برای کارهایی آفریده و مردها را برای کارهایی. وظیفه‌ی ویژه‌ای که آفریدگار برای زن منظور داشته خانه‌نگهداری و بچه‌پروریست. این کاریست که طبیعت ویژه‌ی او گردانیده. اکنون سخن در آنست که آیا زن با اینحال نماینده‌ی مجلس یا وزیر کشور تواند بود؟!.. زنی که بی‌اختیار خود آبستن شده ، نه ماه سنگین‌بار خواهد بود ، و پس از آن هم باید بچه‌اش را شیر دهد و بپروراند ، نمایندگی در مجلس یا عضویت در کابینه باو چه می‌شاید[=شایسته است] ؟!.. این کارها با آن وظیفه‌اش چه می‌سازد؟!..

آری زنها باید درس خوانند و از معنی کشور و توده و از جریانهای سیاسی جهان آگاه باشند. در انتخابات نیز در رأی شرکت کنند. من هیچ گونه تفاوت میانه‌ی آنها با مردان نمی‌توانم گزاشت جز اینکه وظیفه‌ی خانه‌داری و مادریِ آنها را مانع از وزارت و وکالت می‌شناسم و حقیقت اینست که آن وظیفه را از حیث اهمیت و احترام کمتر از وزارت و وکالت نمی‌بینم.

به هر حال جای گفتگو نیست که در این زمینه باید قانونهای ایران تغییر پیدا کند. ولی این تغییر باید از روی اندیشه و بینش باشد و هوسها و تندرویها در آن دخالت نکند.


.