فلان هیزمشکن چند ساعت عرق میریزد و صد ریال بیشتر بدستش نمیآ | پاکدینی ـ احمد کسروی
فلان هیزمشکن چند ساعت عرق میریزد و صد ریال بیشتر بدستش نمیآید و فلان پشت میزنشین عالیرتبه که دانسته نیست بکارش چه نیازی هست ، روزانه پانصد ریال حقوق میبرد. اگر اینها تعدیل شود بدیهیست که رشتهی بزرگی از اجحافات از میان خواهد برخاست.
کسی اگر هوش و جُربُزه[=استعداد] بیشتر دارد و از کوششهای خود بتوده سود بیشتر میرساند ، باید مزد بیشتر هم ببرد. نمیتوان گفت که یک پزشک که با دانش خود روزانه ده کسی را از بیماری نجات میدهد ، با یک باربر یکسان باشد. اگر یک پزشک روزانه چند برابر یک باربر عایدی داشت و چند برابر او از خوشیهای زندگی بهره یافت ، جای ایراد نیست. جای ایراد آنست که کار کسی کم سود یا بیهوده باشد و مزدهای گزاف گیرد و یا بعکس در برابر کار سودمند لازم ، مزد کم بدست آورد.
3) داد و ستد یا بازرگانی از کارهاییست که بآن نیازمندیم. کسی که کالایی را تهیه میکند (مثلاً کشاورزی که گندم میکارد و یا کارخانهای که قند میسازد) ، چهبسا که خود نمیتواند یکسره با خانوادهها طرف شود و بآنها بفروشد و نیاز بمیانجی پیدا میشود. داد و ستد و بازرگانی باینمعنی است. باز میگویم که در زندگانی تودهای بآن هم نیاز داریم. چیزی که هست باید سرمایه محدود باشد که یک کسی نتواند با راه انداختن سرمایهی بسیار بزرگی بخش عمدهی خرید و فروش را ویژهی خود گرداند و دست دیگران را بندد.
اکنون یک رشته از اجحافها نیز از این راهست. کسانی سرمایههای بزرگی راه انداختهاند و روزانه چند برابر نیاز زندگانی خود سود میبرند و دیگران چون مایهشان کمتر است ، باندازهی نیاز هم سهم نمییابند ، و چون از این ترتیب جلوگیری شود و سرمایه محدود گردیده زیر دیدهبانی گرفته شود ، رشتهی دیگر اجحافات نیز از میان خواهد رفت.
kasravi-ahmad.blogspot.com. کتابخانه پاکدینی. @Kasravi_Ahmad. تاریخ مشروطه ایران. @Tarikhe_Mashruteye_Iran. اینستاگرام. instagram.com/pakdini.info. کتاب س...