حقایق زندگی (احمد کسروی) 32ـ باید جنگ را با بدیها کرد (ت | پاکدینی ـ احمد کسروی
حقایق زندگی (احمد کسروی)
32ـ باید جنگ را با بدیها کرد (تکهی یک از یک)
از گفتارهایی که در سه شمارهی گذشته نوشتیم کسانی پنداشتهاند که ما میگوییم جنگ نباشد ، یا میگوییم در زندگانی بجنگ نیاز نیست. چون گاهی چنین سخنی گفته شده و در برخی کیشها نیز هست ، پنداشتهاند ما نیز چنان میگوییم. این دو روزه برخی از ایشان پرسشهایی از من کرده و چنین خواستهاند که ایرادهایی بگیرند.
میگویم : ما نگفتیم جنگ نباشد ، نگفتیم در زندگانی بجنگ نیاز نیست. سخن ما چیز دیگر بود و از جنگهای بیهودهی امروزی که منطقی برای آنها نتوان پنداشت گفتگو میکردیم و نکوهش مینمودیم. اگر کسانی میخواهند اندیشهی ما را دربارهی جنگ بدانند ما میگوییم : «باید جنگ را با بدیها کرد».
ما میگوییم : آدمی برگزیدهی آفریدگانست. خدا او را آفریده و کارهای جهان را باو سپارده. آدمیان باید جهان را آباد گردانند و آن را از بدیها بپیرایند. باید مار و کژدم و چلپاسه و دیگر حشرات آزارـ ده را بکشند و تخمشان براندازند ، گرگ و پلنگ و کفتار و روباه و دیگر درندگان را نابود گردانند ، با بیماریها نبرد کرده زیان آنها را هرچه کمتر سازند ، از دزدان و آزمندان و ستمگران و دیگر بدکاران جلوگیرند و فرصتی بآنان ندهند. اینها وظیفهی آدمیانست و برای این کارها اگر نیاز بجنگ افتاد از آن جنگ باز نباید ایستاد.
مردمی که به یک پادشاه خودکامهای و یا به یک دشمن ستمگری دچار گردیده و آزادی خود را از دست دادهاند باید بجنگند تا آن را بدست آورند و این جنگ و کوشش در راه غیرت و مردانگیست. تودهای که دشمن آزمندی را در مرز دیده کشور خود را در خطر مییابند باید بجلوگیری برخیزند و از کشتن و کشته شدن باک ندارند. اینگونه جنگها نه تنها بد نیست خود نیکست. ما در راه همین گفتههای خود بجنگها خواهیم برخاست و کنون نیز در یک جنگ و کشاکش میباشیم. ما اگر جنگ را روا نشماریم چگونه خواهیم توانست که از جنگ جلو گیریم؟!..
کسانی همیشه در جستجویند که از من یک اشتباهی بدست آورند و آن را عنوان خردهگیری سازند. (1) ولی بدانند که چنان عنوانی بدستشان نخواهد افتاد. ما این سخنان را بهوس یا بدلخواه نمینویسیم که جای ایرادی باز باشد.
برخی نیز چنین میگویند : جنگ به هر نامی باشد جنگست. اگر شما میخواهید مردمان آسوده باشند باید بیکبارگی جنگ را بد بدانید. میگویم : این سخن مانند آنست که کسانی قصاص را روا نشمرده میگویند : آدمکش را نباید کشت. زیرا کشتن او نیز آدمکشیست. و ما پاسخ داده میگوییم : راستست که کشتن آدمکش خود نیز آدمکشیست. ولی یک آدمکشی بسیار سودمندیست که جلو صدها و هزارها آدمکشی را تواند گرفت. بآن کسان نیز باید گفت : راستست که جنگ به هر نامی که باشد جنگ است ولی برخی جنگها بسیار سودمندست که جلو صدها و هزارها جنگ را تواند گرفت. ما که از نام جنگ گریزان نیستیم. ما از زیان آن گریزانیم و اگر جنگهایی زیان ندارد و سود دارد بهر چه بد شماریم؟!..
شگفتتر از همهی اینها سخن آن کسیست که در مجلسی خرده بنوشتههای پرچم گرفته چنین گفته : «پیشوای ما جنگ را حرام کرده». من نمیدانم حرام کردن جنگ چه معنی دارد؟!.. مثلاً اگر یک دسته تاراجگران و آدمکشان (همچون اشرار رضاییه) به یک آبادی ریختند آیا مردم باید در جلو آنان دست بسته بایستند و دفاعی نکنند تا آنان آسوده و بیدردسر کار خود را بپایان رسانند؟!.. اگر حرام کردن جنگ معنایش اینست که بسیار بیمعنی و خود دلیل نافهمی آن پیشواست و اگر معنای دیگری دارد بهتر است شرح دهند تا ما نیز آگاه باشیم.
(پرچم روزانه شمارهی 178)
پابرگی : 1ـ هنوز هم از اینگونه کسان هستند و برخی از آنان را باید «ملا نقطی» شمرد. مثلاً در همین گفتار یا جاهایی مانند این که نویسنده مینویسد : «باید مار و کژدم و چلپاسه و دیگر حشرات آزارـ ده را بکشند و تخمشان براندازند ، گرگ و پلنگ و کفتار و روباه و دیگر درندگان را نابود گردانند» با آنکه پیداست دربارهی زیستگاههای آدمیان گفته شده ، به ایرادگیریهای خنکی برمیخیزند. تو گویی خواست نویسنده این بوده که آدمیان کار و زندگی خود را رها کرده در جنگلهای آمازون و دشت سیبری و بیابان گُبی و سرتاسر آفریقا و کران تا کران اقیانوسها و روی زمین و بر فراز آن در هوا ، بجستجوی حشرات آزارـ ده و درندگان پردازند و تا همهی آنها را نابود نگردانیدند دست از چنین تلاشی برندارند زیرا اینکه نوشته «تخمشان براندازند» جز باین معنی نیست. براستی برخی کسان بهانهجویی را از اندازه بیرون میبرند.
kasravi-ahmad.blogspot.com. کتابخانه پاکدینی. @Kasravi_Ahmad. تاریخ مشروطه ایران. @Tarikhe_Mashruteye_Iran. اینستاگرام. instagram.com/pakdini.info. کتاب س...