Get Mystery Box with random crypto!

متن | علیرضا پناهیان

لوگوی کانال تلگرام panahian_text — متن | علیرضا پناهیان م
لوگوی کانال تلگرام panahian_text — متن | علیرضا پناهیان
آدرس کانال: @panahian_text
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 7.85K
توضیحات از کانال

کانال متن(خلاصه سخنرانی‌ها)
🔸علیرضا پناهیان
@Panahian_ir
🔸صوتی (آرشیو سخنرانی‌ها)
@Panahian_mp3

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 3

2022-07-03 14:45:12 چرا تبیین لازم است؟ چون شیطان و دشمنان ما دائماً مشغول عملیات روانی علیه ما هستند
اثر وسوسۀ شیطان و تبلیغات منفی دشمن این است که آدم‌‌ها ناامید و ناسپاس می‌شوند


#جهاد_تبیین –حرم حضرت معصومه(س) –ج۵

مهم‌ترین کار ابلیس علیه انسان «عملیات روانی» است و انسان در مقابل، نیاز به تبیین و روشنگری دارد

محور عملیات روانی دشمنان علیه ما «تمسخر، سرزنش و ترساندن» است
____

چرا لازم می‌شود ما به تبیین، تبلیغات و دفاع از دین در جامعه بپردازیم؟ چرا لازم است مدام روشنگری کنیم؟ این‌همه ابهام از کجا ایجاد می‌شود؟

در جلسات قبل دو دلیل از قرآن برای لزوم جهاد تبیین عرض کردیم. دلیل سومی که مکرراً در قرآن بیان شده، این است که خداوند قبل از اینکه ما را بیافریند دشمن ما» یعنی شیطان را آفرید و انسان در متن یک درگیری و دشمنی آفریده شد.

ما دشمنی مثل ابلیس داریم که مهم‌ترین کارش «عملیات روانی» است. شیطان عملیات‌های روانی گوناگونی علیه انسان انجام می‌دهد لذا انسان دائماً به تبیین و روشنگری نیاز دارد.

شیطان چه‌کار می‌کند؟ مثلاً آنچه در زمین هست برای ما زینت می‌دهد تا از خدا غافل بشویم «لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ‏» یا هر موقع کار خلافی کردیم، کارمان را برای ما زیبا جلوه می‌دهد «فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُم‏» ما را می‌ترساند، یا ما را وسوسه می‌کند تا وعده‌های خدا را پیش ما دروغ جلوه بدهد.

در مقابل این کارهای شیطان، انسان دائماً نیاز دارد که یک نفر به او حرف‌های خوب و مثبت بزند و دروغ‌های شیطان را برایش برطرف کند.

یکی از اصول دین، همین است که «ای انسان، تو دشمنی داری به نام ابلیس!» و یکی از وجوه ایمان به غیب، ایمان به وجود همین دشمن قطعیِ انسان یعنی ابلیس است.

قرآن می‌خواهد دربارۀ شیطان این حس را به ما بدهد که همیشه مراقبِ این دشمن باشیم و ما هم باید به بچه‌ها بگوییم که انسان در متن درگیری و مبارزه آفریده شده و دشمن او قبل از خودش آفریده شده... ولی ما بعضاً اشتباه می‌کنیم و می‌گوییم «به بچه نگو دشمن دارد، اضطراب می‌گیرد!»

ما غیر از ابلیس، دشمنان دیگری هم از کفار تا منافقین داریم. کار اینها هم عملیات روانی علیه ما است. مهم‌ترین عملیات‌های روانی‌شان «تمسخر، سرزنش و ترساندن» است.

سرزنش هم یک نوع عملیات روانی است که روحیۀ آدم را خراب و تضعیف می‌کند. دشمنان ما سعی می‌کنند احساس ضعف را به ما القاء ‌کنند و به ما بگویند که وعده‌های خدا و پیغمبر دروغ است.

هر کسی دیندار شد باید بداند که او را مسخره‌ می‌کنند، سرزنش می‌کنند، می‌ترسانند و انواع عملیات روانی‌ را علیه او به کار می‌گیرند.
فرزندت را متقاعد کن که باید در مقابل مسخره‌کننده بایستد و الّا صدمه می‌خورد و زندگی خوبی نخواهد داشت.

خدا خواسته است که مسلمانی‌کردن و ایمان داشتن، در متن درگیری و عملیات روانی باشد. فکر نکنید تصادفاً چون آمریکا با ما دشمن است علیه ما مشغول عملیات روانی است و اگر با او رفیق بشویم یا کوتاه بیاییم یا انقلابی نباشیم از ما دست برمی‌دارند.

چرا ما به جهاد تبیین نیاز داریم؟ چون بیست‌وچهارساعته توسط دشمنان‌مان در حال بمباران هستیم. هم ابلیس و هم سایر دشمنان ما می‌خواهند ما را به اشتباه بیاندازد، پس مدام نیاز به روشن‌گری داریم.

لازمۀ قرار نگرفتن تحت تأثیر دشمن این است که آدم دائماً حقایق را برای خودش تبیین کند، مدام آیه‌های قرآن را بخواند، مدام زندگی اولیاء خدا را مرور کند! وعده‌های خدا را یادآوری کند و دلِ خودش را به وعده‌های الهی محکم کند تا تحت تأثیر تبلیغات دشمن قرار نگیرد.

قوم سبأ که باغ‌ها و نعمات فراوانی داشتند، به‌خاطر اینکه کفران نعمت کردند، خداوند نعمت‌هایشان را از آنها گرفت و دربارۀ آنها فرمود: «هَلْ نُجازِي إِلَّا الْكَفُورَ»، آیا ما جز آدم ناسپاس را مجازات می‌کنیم؟ خدا خیلی از ناسپاسی بدش می‌آید.

نباید فرهنگ زبانیِ‌ ما ناسپاسی باشد. اگر شما اخبار و صفحات بیگانگان و دشمنان‌تان را و حرف‌های شیطان را که در دل‌تان وسوسه می‌کند گوش بدهید، قطعاً آدم ناسپاسی می‌شوید.

قرآن می‌فرماید: ابلیس از چهار طرف انسان را محاصره می‌کند تا شکر نکند و به یک موجود منفی تبدیل بشود «وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرينَ» هر موقع منفی شدی بگو لعنت بر شیطان.

اگر رسانه‌هایی مثل بی‌بی‌سی و صدای آمریکا را ببینید متوجه می‌شوید که اینها می‌خواهند تو را ناسپاس بار بیاورند. بعضی از سیاسیون هم کارشان این است که ملت را ناامید کنند، دائم حرف منفی می‌زنند و می‌گویند «نمی‌شود، نمی‌توانیم، شدنی نیست و...»


علیرضا پناهیان- ۱۴۰۱/۳/۱۷
صوت: @Panahian_mp3
متن کامل:
Panahian.ir/post/7364

@Panahian_text
2.6K views11:45
باز کردن / نظر دهید
2022-06-27 13:01:51 برای موفقیت در تبلیغ، ۹۰% نیاز به محتوا داریم و ۱۰% به فنّ خطابه
مسئله اصلی در تبلیغ مؤثر، محتوای خوب است نه قدرت بیان و سخنوری

ضرورت تحول در تبلیغ و تعلیم دین- قسمت سوم

هر موفقیتی در جذب مخاطب، شاخص و نشانۀ صحت تبلیغ نیست

فقیه لزوماً نباید اسلام‌شناس باشد، اما مبلغ اگر اسلام‌شناس نباشد، آنچنان که باید، موفق نمی‌شود

یک مبلغ بیشتر از فقیه به قدرت استنباط بالا، جامعیت و اشراف کامل به قرآن، تاریخ اسلام، روایات و زمان‌شناسی نیاز دارد

تبلیغ باید جزئی از فرآیند طلبگی باشد؛ یعنی برنامۀ درسی حوزه طوری تنظیم شود که در مسیر تحصیل، مبلغ موفق به‌دست بیاید
____

کار تولید علم مانند تولید دارو برای بیماری‌ها یا شبیه تولید مصالح برای ساختمان است. کار تبلیغ هم، شبیه کار معاینه و نسخه‌نوشتن است یا مثل کار معماری است که می‌داند هرکدام از مصالح را در کجای ساختمان باید به‌کار بگیرد. بنابراین هر استاد مسلم تاریخ، یا کلام یا تفسیر، لزوماً نمی‌تواند برنامه‌ریزی کند و بگوید که برای کدام مخاطب و در چه سنی، کدام مطلب تاریخی یا کدام آیۀ قرآن، به چه میزان باید باهم ترکیب شوند و ارائه شوند. کدام را اول بگوییم یا کدام را بیشتر تاکید و تکرار کنیم.

مسئلۀ اصلی برای تبلیغ موفق «محتوا» است. نیاز ما به محتوای خوب، نود درصد است و نیاز به فنّ خطابه و قدرت بیان و اموری که جنبۀ صوری و ذوقی دارند(مثل صدای خوب و...) ده درصد است. باید محتوای خوبی تهیه و تولید بشود، آن‌وقت اگر این محتوا با زبان الکن هم منتقل بشود مؤثر واقع می‌شود.

هر موفقیتی در اثر قدرت بیان و خطابه و جذب مخاطب، نشانه و شاخص صحت تبلیغ نیست. یک مبلغ خوش‌بیان چه‌بسا به زیبایی آن قسمتی از دین را که اولویت ندارد، در جان مخاطب قرار دهد و موجب یک سکولاریزم پنهان در جامعه بشود.

ما در ارزیابی موفقیت تبلیغ دچار ضعف‌های اساسی هستیم. چه تبلیغی واقعا موفق است؟ آیا صرف اینکه جمعیت بیشتری دور کسی جمع شدند یا صرف وجود برخی آثار موقت و گذرای معنوی، نشانۀ موفقیت در تبلیغ است؟

ما نیاز داریم برنامۀ درسی حوزه را به گونه‌ای تنظیم بکنیم که خودبه‌خود در مسیر تحصیل، مبلغان موفق به‌دست بیایند و تبلیغ، جزئی از فرآیند تحصیل و طلبگی قرار بگیرد.

مبلغ نیازمند قدرت استنباط بالایی است. قدرت استباطی که یک مبلغ برای تبلیغ موفق نیاز دارد، بیش از قدرت استنباطی است که معمولا برای استخراج یک حکم شرعی مورد نیاز است.

یک فقیه وقتی می‌خواهد یک فتوا بدهد، معمولاً زیاد نیازی به اسلام‌شناس ‌شدن ندارد. حضرت امام می‌فرمود یک فقیه که لزوماً اسلام‌شناس نیست، ولی یک مبلغ قطعاً باید اسلام‌شناس باشد وگرنه آن چیزی که باید از آب در نمی‌آورد.

امام به آیت‌الله حق‌شناس فرمودند طلبه‌ای که تبلیغ می‌کند زودتر مجتهد می‌شود... توجه کنید که مراجع تقلید معاصر هر کدام قبل از مرجعیت ید طولایی در تبلیغ داشتند. لذا بی‌تردید تبلیغ موفق، در رسیدن به اجتهاد بسیار مؤثر است.

یک مبلغ نیازمند جامعیت و اشراف بالایی نسبت به کل قرآن و تاریخ اسلام و بسیاری از احادیث است. و در کنار اینها باید از اصول تبلیغ و تعلیم دین خبر داشته باشد. و همچنین زمان‌شناسی قوی‌ای داشته باشد و بتواند نبض زمانۀ خودش را بشناسد.


علیرضا پناهیان
همایش تبلیغ نو در حوزه علمیه قم – ۱۴۰۱/۴/۲
صوت: @Panahian_mp3
متن کامل:
Panahian.ir/post/7361

@Panahian_text
2.9K viewsedited  10:01
باز کردن / نظر دهید
2022-06-26 15:37:26 جوانان ما بیشتر خواستار «توصیف حقایق دینی» هستند نه اثبات حقانیت دین و رد شبهات
قرآن و احادیث هم بیشتر به توصیف حقایق می‌پردازند نه اثبات؛ اما کتب درسیِ ما اکثرا دنبال اثبات‌اند که آثار سوء دارد

ضرورت تحول در تبلیغ و تعلیم دین - قسمت دوم

برای ایجاد انگیزۀ دین‌داری «توصیف حقایق» مؤثرتر از استدلال‌آوردن است

در حوزۀ علمیه، دانشی که ما طلبه‌ها را در توصیف توانمند کند نداریم

توصیف خیلی بیشتر از استدلال، نیاز به دانش و حکمت و عقلانیت دارد

مسخره‌کنندگانِ دین، دشمن اصلی‌تری هستند تا شبهه‌افکنان

در مقابل استهزاء و تمسخر دشمنان، این قدرتِ توصیف حقایق است که آنها را ساکت می‌کند
____

در قرآن کریم یکی از مسائل اساسی، تمسخر دشمنانِ دین است، نه شبهه‌افکندنِ آنها. می‌فرماید: «يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُن‏» (یس،30) مستهزئین، دشمن اصلی‌تری هستند تا شبهه‌افکنان. در مقابل استهزاءکنندگان هم قدرتِ توصیف حقایق است که آنها را ساکت و مغلوب می‌کند. این توانمندی در طول مدت تحصیل در‌س‌های حوزۀ علمیه کجا بوده و هست؟

اغلب دانشجویان ما ذهنشان درگیرِ هیچ شبهه‌ای نیست و بیشتر از اینکه دنبال پاسخ شبهات غربی‌ها یا ملحدین باشد، دنبال این هستند که ببینند حرف دین و خدا و قرآن حقیقتاً چیست و چه طرحی برای اداره زندگی انسان دارد؟ درحالی‌که اکثر کتاب‌های آموزش دین ما مجموعه‌ای از پاسخ به شبهات است.

جوانان بیش از اینکه محتاج به اثبات حقانیت حقایق دین و رد شبهات باشند، خواستار توصیف حقایق دینی هستند. اساساً توصیف حقایق در ایجاد انگیزۀ دین‌داری، مؤثرتر از استدلال آوردن است. قرآن و احادیث هم حقایق را بیشتر «توصیف» می‌کنند، اما کتاب‌های درسی ما اکثراً مباحث کلامی و به دنبال اثبات حقانیت است.

اما در حوزۀ علمیه دانشی که ما طلبه‌ها را در توصیف توانمند کند نداریم. در حالی‌که توصیف خیلی بیشتر از استدلال، نیاز به دانش و حکمت و عقلانیت دارد. ولی ما تلقی‌مان به اشتباه این است که توصیف یک امر هنرمندانه است، لذا توصیف را به ذوق افراد واگذار می‌کنیم. در حالی‌که امیرالمؤمنین توصیف‌گر اول جهان اسلام برای حقایق معنوی هستند.

امام خمینی(ره) می‌فرماید: «فرهنگ دانشگاهها و مراكز غير حوزه‌ای به صورتی است كه با "تجربه و لمس واقعيت‌ها" بيشتر عادت كرده است، تا "فرهنگ نظری و فلسفی". بايد با تلفيق اين دو فرهنگ و كم كردن فاصله‌ها، حوزه و دانشگاه درهم ذوب شوند، تا ميدان برای گسترش و بسط معارف اسلام وسيع‌تر گردد.» آیا ما در این سی‌ چهل سال، این کار را به‌خوبی انجام داده‌ایم؟

اکثر متون دینی ما در قرآن و روایات به همین شیوه‌ای است که اینجا امام(ره) می‌فرماید، طبیعتاً برای جذب دانشگاهیان باید از این شیوه استفاده کنیم. یعنی اکثراً با ادبیات واقع‌گرایانه آثار دین‌داری، عبادات و ولایت توصیف می‌شود. چیزی که ما در حوزۀ علمیه، دانش آن را تحصیل نمی‌کنیم.

علیرضا پناهیان
همایش تبلیغ نو در حوزه علمیه قم – ۱۴۰۱/۴/۲
صوت: @Panahian_mp3
متن کامل:
Panahian.ir/post/7361

@Panahian_text
2.3K views12:37
باز کردن / نظر دهید
2022-06-25 07:43:16 هر اشکالی در ابزارهای رسانه‌ای و تعلیم و تربیتی کشور در تبلیغ امور دینی هست، اولاً به ضعف بنیان تبلیغ در حوزه برمی‌گردد

ضرورت تحول در تبلیغ و تعلیم دین - قسمت اول

در کنار چندهزار مبلغ که محتوای تبلیغشان آثار نامطلوب در ذهن مخاطب دارد، وجود صد مبلغ خوب هم فایده چندانی نخواهد داشت

امام(ره) قبل از انقلاب درست گفت که فرمود یک‌ساعت رادیو را در اختیار ما قرار دهید؛ ولی ما راه و روش امام را در تبلیغ، بطور کامل ادامه ندادیم

امروز نسبت به زمان پیامبر(ص)، شرایط جامعه و جهان از هر جهت برای موفقیت در تبلیغ بسیار بهتر است

با توجه به زمینۀ بالای موفقیت در تبلیغ، تدبیر ما برای تبلیغ موفق، بسیار کم است

____
ممکن است حوزۀ علمیه، طلبه‌های مجاهد و فضلای اندیشمند، خودشان را در امر تبلیغ، دست‌تنها ببینند و بگویند «سینما، رسانه‌ها و بسیاری از برنامه‌سازان تلویزیون و بقیۀ ابزار تبلیغی که پرمخاطب‌تر هستند در اختیار ما نیستند لذا ابزار تبلیغی ‌ما محدود است»

هر اشکالی که در سینما، تلویزیون و سایر ابزار رسانه‌ای و تعلیم و تربیتی کشور در تبلیغ امور دینی می‌بینید، این اشکال اولاً برمی‌گردد به ضعف‌ها و نقایص بنیان تبلیغ در حوزه علمیه.

اگر فیلم و سریال قوی ساخته نمی‌شود، به‌خاطر این است که مطالب قوی به فیلم‌ساز منتقل نشده؛ مثلاً اگر فیلم خوبی دربارۀ حجاب ساخته نشده، اولین نقصش به حوزۀ علمیه برمی‌گردد، باید شما یک کتابی نوشته باشید که حقایق را باز کرده باشد تا استعداد آن کارگردان هم شکوفا بشود.

معنویت رو به پیشرفت موجود در جامعه تماما نتیجۀ موفقیت حوزه در تعلیم و تبلیغ دین نیست، بلکه بیشتر ناشی از فطرت پاک انسان‌ها و کارهای غیر تبلیغی مثل تأثیر عمل آدم‌های خوب مثل خوبان و شهدا است.

امروز نسبت به زمان رسول خدا(ص)، شرایط جامعه و جهان از هر جهت برای موفقیت در تبلیغ بسیار بهتر است.

با توجه به زمینۀ بالای موفقیت در تبلیغ، تدبیر ما برای تبلیغ موفق، بسیار کم است.

امام(ره) قبل از انقلاب سخن به گزافه نگفت که فرمود یک‌ساعت رادیو را در اختیار ما قرار دهید. امام به ادبیات خودش و استادش مرحوم شاه‌آبادی نگاه می‌کرد؛ ولی ما در بدنه حوزه راه امام را در فعالیت‌ تبلیغی چندان ادامه ندادیم.

فایدۀ چندانی ندارد که صد نفر مبلّغ خوب داشته باشیم که از حیث محتوا و روش خوب عمل کنند، اما در کنارش چندهزار مبلّغ داشته باشیم که به شیوه‌ای که آثار نامطلوب در ذهن مخاطب دارد سخن بگویند.

آن چند هزار مبلغ ۲۴ ساعته دارند در این برکه آبی را جاری می‌کنند که آثار سوئی دارد، بعد در کنارش چند تا حرف خوب زده شود، چقدر فایده دارد؟ مهم آن برداشت درست یا غلطی است که مردم در مجموع از دین پیدا می‌کنند.

علیرضا پناهیان
همایش تبلیغ نو در حوزه علمیه قم – ۱۴۰۱/۴/۲
صوت: @Panahian_mp3

@Panahian_text
2.1K views04:43
باز کردن / نظر دهید
2022-06-20 14:14:26 راهزن‌های هویت اصیل ایرانی، غربزده‌هایی‌اند که ما را از شاهنامۀ فردوسی جدا می‌کنند؛ درحالی‌که خون شاهنامه در وجودمان جاری است

دین نرم‌افزاری است برای اینکه ما با فرهنگ شاهنامه باقی بمانیم؛ یعنی با همان فرهنگ قدرتمندی، سلحشوری، جوانمردی، گذشت و مبارزه با ظلم

شرح سخنرانی ۱۴خرداد رهبری در گفتگوی زندۀ تلویزیونی شبکه یک

یک دبیرستانی باید این‌قدر به هویت اصیل ایرانی‌اش افتخار کند، که دلش برای هیچ کجای عالم، لَک نزند!
کسی که به هویت ایرانی و انقلابی خود افتخار نمی‌کند، دچار ویروس غربزدگی شده
روحیۀ غربزدگی روحیۀ هویت‌زداست؛ چه انسان انقلابی و نمازخوان باشد، چه نباشد!
حتی مرعوب‌شدن نسبت به غربزده‌ها در لایه‌ای از انقلابی‌ها هم هست
____
یکی از مباحث محوری در بیانات ۱۴خرداد رهبر انقلاب، بحث هویت بود. اساساً «هویت» خاصیتش این است که معمولاً خیلی دیر درک می‌شود، یعنی ممکن است خیلی دیر برای افراد جا بیفتد که چه هویتی دارند؟ مثلاً هویت صنفی، هویت قومی و...

اما هویت فرّار است؛ همان هویتی که دیر شکل می‌گیرد، به آسانی می‌شود این هویت را شکست، یعنی دیگران می‌توانند حمله کنند و هویت انسان را از او بگیرند و در ضمنِ آن، اعتماد به‌نفس و عزتش را هم بگیرند.

رهبر انقلاب تأکید می‌فرماید که هویت انقلاب را درک کنید و مواظب باشید این هویت را از شما نگیرند... بخشی از جهاد تبیین و فعالیت تبیینی عمیق ما همین است که این هویت را درک کنیم.

در این ۴۰سال، تلاش عجیبی در داخل کشورمان صورت گرفت برای اینکه یک هویت وارداتی به ما داده شود، یعنی هویت اصیل ایرانی و انقلابی ما را انکار بشود و به‌جای آن، یک هویت غربی به ما داده شود.

مثلاً مفهوم دموکراسی را گرفتند و کسانی در حد رئیس‌جمهور گفتند «ما به‌سوی دموکراسی غربی پیش می‌رویم!» یعنی این مردم‌سالاری که در کشورمان هست، شبیه کردند به آنجا! درحالی‌که رهبر انقلاب بارها فرمودند این دموکراسی که در ایران داریم، مردم‌سالاری دینی است؛ برآمده از دین و نشأت‌گرفته از تعلیمات انبیاء است و با دموکراسی غربی فرق می‌کند.

روح حاکم بر همۀ برنامه‌ها و همۀ آموزش‌های ما باید تقویت این هویت باشد، وقتی جوان ما از دبیرستان بیرون آمد، باید یک جوان ایرانیِ اصیل با یک تعریف مشخص باشد و این‌قدر به ایرانی بودن خودش افتخار کند که دلش برای هیچ کجای عالم، لَک نزند!

این هویت اصیل ایرانی ما راهزن‌هایی دارد که همان غربزده‌ها هستند. اگر اسلام و انقلاب را هم کنار بگذارید، ما «ایرانی» هستیم، ما به‌جای اینکه هویت خودمان را از شاهنامه بگیریم، نباید از غربی‌ها بگیریم، راهزن‌های هویت، غربزده‌هایی هستند که ما را از شاهنامۀ فردوسی جدا می‌کنند درحالی‌که خون شاهنامۀ فردوسی در وجودمان جاری هست.

اگر بچه‌های ما روی شاهنامه، خوب کار کنند، وقتی شخصیت امام را ببینند، متوجه می‌شوند ایشان مثل رستمِ دستان است؛ البته در جلوه‌های دیگری. دین هم نرم‌افزاری است برای اینکه ما با فرهنگ شاهنامه باقی بمانیم، یعنی با همان فرهنگ قدرتمندی، سلحشوری، جوانمردی، گذشت، مبارزه با ظلم و...

اگر به شاهنامه برگردید، می‌بینید که این صفات خوب، در انقلاب ما هم جریان دارد، حتی برخی ضدانقلاب‌ها که نمی‌خواستند برای تقدیر از سردارسلیمانی، از ادبیات دینی و انقلابی استفاده کنند، مجبور شدند برای احترام به او، او را با شخصیت‌های شاهنامه مقایسه کنند؛ این یعنی همه قبول دارند که انقلاب در جهت روحیه اصیل ایرانی است

غربزده‌ها تأمین‌کنندۀ ویژگی‌های ایرانی ما هم نیستند، ما بالاخره به‌عنوان یک ایرانی، برای خودمان یک تاریخی داریم، یک عقل و فهمی داریم، یک موقعیتی برای تأثیرگذاری در عالم داریم، چرا از این امکانات استفاده نکنیم؟!

غربزده‌ها اولاً خودشان آدم‌های بی‌هویتی هستند و همان‌طور که می‌دانید عنصر اصلی هویت، عزت است. وقتی ایمان ضعیف می‌شود، انسان در یک جای دیگری دنبال عزت می‌‌گردد. قرآن می‌فرماید: «أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ» امام(ره) هم می‌فرمود: وقتی دشمنان از شما تعریف کردند، آن‌موقع آغاز بدبختی شما است.

غربزدگی را فقط در یک جریان سیاسی پر سر و صدا نباید ببینیم، بلکه این غربزدگی در بدنه‌ای از عناصر فرهنگی جامعۀ ما جاری شده است. حتی مرعوب شدن نسبت به غربزده‌ها هم در لایه‌ای از انقلابیون هست.

روحیۀ غربزدگی روحیۀ هویت‌زدا است. کسی که با افتخار و روشن‌بینی نسبت به آینده، و با دیدن وجوه مثبت قوی، از انقلاب و هویت ایرانی انقلابی دفاع نکند، دچار ویروس غربزدگی شده، حالا چه انقلابی و نمازخوان باشد چه نباشد!

گفتگوی تلویزیونی شبکه یک – ۱۴۰۱/۳/۱۴
صوت: @Panahian_mp3
متن کامل:
Panahian.ir/post/7347

@Panahian_text
2.6K views11:14
باز کردن / نظر دهید
2022-06-08 17:26:36 قیام زنان برای جهاد تبیین، مؤثرتر از قیام مردان است
اگر جهاد تبیین واجب فوری و عینی است بر زنان هم مثل مردان واجب است


#جهاد_تبیین –حرم حضرت معصومه(س) - ج۴

در سه مقطع حساس که دست سه امام بسته بود، سه زن برای دفاع از دین قیام کردند

در جهاد تبیین ممکن است زنان بتوانند در جامعه کارهایی انجام بدهند که از دست مردان برنمی‌آید

قیام زنان علیه باطل یقیناً مؤثرتر از قیام مردان است و اثر اجتماعی آن هم بالاتر است

آفرین به مادرانی که در رژۀ فرهنگی «سلام فرمانده» به‌خاطر امام‌زمان(ع) فرزندان خود را به میدان آوردند
____
در زمان ائمۀ هدی(ع) در سه مقطع زمانی حساس و بحرانی، دست سه امام معصوم بسته بود؛ علی ‌بن‌ ابی‌طالب، علی بن‌الحسین و علی بن‌موسی‌الرضا (علیهم‌السلام) در هر سه مقطع، سه زن برای دفاع از دین قیام کردند و در تاریخ اثر گذاشتند.

وقتی دستان علی‌(ع) بسته بود، فاطمۀ زهرا(س) قیام کرد. وقتی دستان امام سجاد(ع) بسته بود، زینب کبری(س) قیام کرد. در زمان امام‌رضا(ع) و تبعید ناروای ایشان به مرو هم فاطمۀ معصومه(س) قیام کرد و از مدینه به سمت مرو حرکت کرد.

این اتفاقات تصادفی نیست و خیلی معنا دارد. وقتی آنچنان عرصه بر یک امام تنگ می‌شود که نمی‌گذارند اقدامی انجام بدهد، خداوند عَلَم را به دوش زنانی از اهل‌بیت(ع) قرار می‌دهد که قیام کنند و اثرگذار باشند.

اگر حرکت‌ حضرت معصومه(س) از مدینه به مرو اثر نداشت، به کاروان‌ ایشان حمله نمی‌کردند و بنا بر احتمالات تاریخی، ایشان را مسموم نمی‌کردند بلکه اجازه می‌دادند به امام رضا(ع) برسد. معلوم است این خواهر نقش ویژه‌ای دارد و حرکتش معنای سیاسی دارد.

حضرت معصومه(س) که از نُه سالگی در فقه و علم و معرفت، شهرۀ آفاق شده بود، کاری صرفاً از سرِ عاطفه یا تفنن انجام نمی‌دهد؛ حتماً برای یاریِ امام زمانش احساس تکلیف کرده بود که به سمت مرو حرکت کرد. این حرکت اگر به سرانجام می‌رسید می‌توانست برای امام رضا(ع) قدرت‌بخش بشود.

بعد از شهادت امام رضا(ع) وقتی حرکت‌ زنان اتفاق افتاد، معلوم شد که اگر این خواهر به برادر می‌رسید و زینب‌وار کنار حسینِ زمان خود می‌ایستاد، آثارش از نظر اجتماعی در زمان خودش چه‌بسا بیشتر از زمان حضرت زینب(س) می‌شد.

امروز هم در جهاد تبیین ممکن است زنان بتوانند در جامعه کارهایی انجام بدهند که از دست مردان برنمی‌آید. قیام زن‌ها علیه باطل یقیناً مؤثرتر از قیام مردان است و اثر اجتماعی‌اش بالاتر است.

خانم‌ها منتظر نمانند که ببینند آقایان در جهاد تبیین چه می‌کنند و دنبال آنها بروند. اگر جهاد تبیین واجب فوری و عینی است، پس بر زنان هم مثل مردان واجب است یعنی اگر همۀ مردان هم به جهاد تبیین عمل کنند تکلیف از زنان برداشته نمی‌شود.

بی‌تردید زنان در قیام برای جهاد تبیین مؤثرتر از مردان هستند، خصوصاً اگر در جهاد تبیین، زنان قیام اجتماعی بکنند. بر این اساس باید گفت جهاد تبیین بر زنان مؤمن واجب‌تر است و اولویتش بیشتر است.

همین الآن اگر زنان در جامعۀ ما علیه یک باطل، محکم قیام کنند، کسی جلودارشان نیست و تأثیرش جهانی است. در هر موضوعی اگر مردان تظاهرات چندهزار نفره کنند به اندازه اقدام زنان تأثیر ندارد. پس یک‌وقت زنان به حاشیه رانده نشوند.

در روایات آخرالزمان آمده است؛ زنانی که در خانه هستند می‌توانند بر اساس قرآن و سنت پیامبر(ص) حکم شرع را بیان کنند چون دارای حکمت هستند و زنان حکیم، قدرت تشخیص تکلیف دارند «إِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَقْضِي فِي بَيْتِهَا بِكِتَابِ اللَّهِ»

در قرآن بعد از توصیۀ به امر به معروف و نهی از منکر می‌فرماید تفرقه نکنید «وََ لَا تَكُونُواْ كاَلَّذِينَ تَفَرَّقُوا» معلوم می‌شود یکی از لوازم مؤثر بودن امر به معروف و نهی از منکر، کار جمعی و اتحاد کلمه است. اگر در امر به معروف و نهی از منکر یک جمع متحداً یک کلام را نگویند اثر چندانی ندارد.

در سرود «سلام فرمانده» اگر نوجوان‌ها و خانواده‌های گرامی هر کدام در خانه همنوایی می‌کردند و لذت می‌بردند و پای گیرنده‌های خودشان این سرود را می‌خواندند، این اثر جهانی را نداشت. باید دور هم جمع شد.

باید آفرین گفت به مادرانی که چنین فرزندانی تربیت کردند و به میدان محبت امام زمان(ع) و حضور در این رژۀ فرهنگی آوردند. اگر این مادران علاقه به امام‌زمان(ع) نداشتند کودکان از کجا متوجه حضرت ولی‌عصر(ع) می‌شدند؟

اگر زنان جامعۀ ما از الگوی حضرت زهراء(س) در تبلیغ چهره به چهره با همسایگان خود تأسی کنند، دیگر نقطه‌ای از این سرزمین باقی نمی‌ماند که در جهالت به‌سر ببرد. مطمئن باشید جهاد تبیین مقدمۀ قیام‌های بعدی است که ان‌شاءالله در پیش خواهیم داشت بلکه امیدواریم پای رکاب خودِ حضرت ولی‌عصر باشد.

علیرضا پناهیان- ۱۴۰۱/۳/۱۰
صوت: @Panahian_mp3
متن کامل:
Panahian.ir/post/7338

@Panahian_text
3.2K views14:26
باز کردن / نظر دهید
2022-06-07 11:41:25 اگر جهانی نیندیشیم، هم در دین و هم در دنیای خود به انحراف خواهیم رفت

از جشنوارۀ عمار تقاضا می‌کنم به احترام آقای طالب‌زاده، سراغ فیلم‌هایی برود که دربارۀ مسائل جهان باشد

بزرگداشت مرحوم نادر طالب‌زاده

ما اگر مسائل جهان را حل نکنیم، نمی‌توانیم جامعۀ خودمان را نجات بدهیم

یکی از نوادر شخصیت‌های جامعۀ ما که واقعاً دغدغه‌های جهانی دارند، آقای طالب‌زاده بود

در کمتر نیروی معتقد انقلابی می‌بینیم که برای جهان، فکری بکند و فیلمی بسازد

عالم و روشنفکری که برای مشکلات حیات بشر راه حل ندارد برای جامعۀ خود هم چندان گره‌گشا نخواهد بود

مرگ بر آمریکا برای آقای طالب‌زاده صرفاً جملۀ دعایی نبود بلکه جملۀ خبری بود
____

یک عالم دینی یا روشنفکر دانشگاهی، اگر برای مسائل جهان و مشکلات حیات بشر، راه حل نداشته باشد، او برای جامعۀ خودش هم چندان گره‌گشا نخواهد بود.

یکی از نوادر شخصیت‌هایی که در جامعۀ ما، واقعاً دغدغه‌های جهانی دارند، آقای نادر طالب‌زاده بود. بنده در جلساتی که دربارۀ افول آمریکا برگزار می‌شد، این دغدغه‌مند بودن و جهان‌اندیشیِ ایشان را می‌دیدم.

در آن جلسات، دربارۀ این موضوع گفتگو می‌شد که چرا خیلی‌ها عظمت آنچه در کشور ما رخ داده است را درک نمی‌کنند؟ نه اینکه با اسلام یا ولایت مشکلی داشته باشند، بلکه مشکل‌شان این است که هیمنۀ ظاهری غرب را باور دارند. باور غرب مانع درک برتری و قدرتی است که ما داریم.

هنوز برای خیلی‌ها سخت است که افول آمریکا را باور کنند یا حتی دربارۀ آن فکر کنند، اما آقای طالب‌زاده، خانۀ عنکبوتی امریکا و اسرائیل را درک کرده بود و گول گستردگی تارهای آن را نمی‌خورد.

بسیاری از کسانی که دین و ایمان هم دارند، قبول ندارند که آمریکا نمی‌تواند هیچ غلطی بکند، اینها وقتی می‌گویند «مرگ بر آمریکا» یعنی چرا این غلط‌ها را می‌کند!

خیلی فرق هست که شما مرگ بر آمریکا بگویید با اعتقاد به اینکه آمریکا خیلی غلط‌ها می‌تواند بکند، یا مرگ بر آمریکا بگویید، با اعتقاد به اینکه مرگ آمریکا فرا رسیده است و این صرفاً جملۀ دعایی نباشد بلکه خبری باشد. آقای طالب‌زاده، مرگ بر آمریکایش جملۀ خبری بود.
جهان‌اندیشیِ آقای طالب‌زاده خیلی موضوع جذاب و مهمی است. ما الان در کمتر نیروی معتقد انقلابی می‌بینیم دنبال این باشد که برای جهان، فکری بکند، تصمیمی بگیرد و فیلمی بسازد به‌جای اینکه به مباحثات زائد در عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی داخلی بپردازد.

بنده از جشنوارۀ عمار تقاضا می‌کنم، به احترام آقای طالب‌زاده، سال بعد سراغ تولید فیلم‌هایی بروند که دربارۀ مسائل جهان باشد و مخاطب خارجی داشته باشد؛ کوتاه یا بلند، مستند یا داستانی.

مثلاً اگر کسی دغدغۀ حجاب دارد، برود دربارۀ موضوع حجاب در فرانسه فیلم بسازد و نشان بدهد که بی‌حجابی در فرانسه چه مشکلاتی ایجاد کرده و دردهای آنها را در فیلم خودش بیان کند. آن‌وقت زنان جامعه خودمان هم اینها را ببینند.

هرکسی هر دغدغه‌ای درباره مسایل داخلی دارد، می‌تواند دربارۀ آن دغدغه، محصول بین‌المللی تولید کند. یعنی اول موضوع آن را در جهان، بررسی و حل کند و بعد سراغ داخل کشورمان بیاید.

ما اگر جهانی نیندیشیم، هم در دین خود و هم در دنیای خودمان به انحراف خواهیم رفت. ما اگر مسائل جهان را حل نکنیم، نمی‌توانیم جامعۀ خودمان را نجات بدهیم.

علیرضا پناهیان
بزرگداشت نادر طالب‌زاده - ۱۴۰۱/۳/۱۱

@Panahian_text
2.5K views08:41
باز کردن / نظر دهید
2022-06-06 12:52:50 چرا جهاد تبیین لازم می‌شود؟ یک دلیلش توجیه‌گری و مکر انسان است؛ برای بیان حق، جهاد لازم است تا راه توجیه و فرار از پذیرش حق را ببندد

#جهاد_تبیین –حرم حضرت معصومه(س) - ج۳

طبق آیه قرآن؛ انسان اهل جدل است و از پذیرش حق، فرار می‌کند؛ این موجب می‌شود انرژی بیشتری برای تبیین گذاشته شود

ناراحتی روحی انسان و عدم صفای باطنش موجب می‌شود در برابر پذیرش حق، مقاومت کند

تولید سخن باطل زحمتی ندارد، زود هم منتشر می‌شود، این رساندن حرف حق است که زحمت و جهاد لازم دارد
____
دلیل اول برای ضرورت تبیین دین-همان‌طور که قبلاً بیان شد- این است که «دین، پیچیدگی دارد». دلیل دوم این است که انسان موجود پیچیده‌ای است؛ انسان توجیه‌گر است و مکر می‌کند. نه‌فقط انسان بلکه جامعۀ انسانی هم این‌گونه است، جامعه هم گاهی روحیاتی دارد که ضرورت تبیین برای آن جامعه افزایش پیدا می‌کند.

قرآن می‌فرماید: «كَانَ الْإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا» انسان یک موجود اهل مجادله است؛ مدام بحث می‌کند، چون و چرا می‌آورد و می‌خواهد زیر بار نرود. ناراحتی روحی انسان موجب می‌شود از پذیرش حق، فرار کند، وقتی انسان صفای باطن نداشته باشد، در برابر پذیرش حق، مقاومت می‌کند. این روانشناسی قرآن است!

این را خدا لازم دانسته به ما بگوید: «ای انسان، تو موجودی اهل جدل هستی» یعنی انسان نمی‌خواهد حرف حق را قبول کند، لذا مدام برای خودش دلیل جور می‌کند، ذهنش دلیل می‌تراشد تا زیر بار این حرف نرود؛ یعنی دنبال مستمسک می‌گردد که نپذیرد!

چرا تبیین لازم است؟ چون انسان اهل جدل است، لذا برای تبیین، یک نوع جهاد و یک فعالیت سخت و پرفشار لازم است. یعنی این انسانی که حرف حق را نمی‌پذیرد و مدام مجادله می‌کند، با جهاد تبیین، نگهش دار!

یکی دیگر از ویژگی‌های روانی انسان که در قرآن آمده، این است: «بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ * وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ» انسان کسی است که عذرتراشی می‌کند، یعنی برای توجیه اشتباه خودش، عذرِ بیهوده می‌آورد. این عذر را ذهن آدم درست می‌کند چون نمی‌خواهد اشتباه خودش را بپذیرد.

ابلیس می‌گوید: من وقتی انسان را وادار به یک گناه بکنم، دیگر او خودش دنبالم می‌آید، چون او به‌طور طبیعی، آن گناهش را توجیه می‌کند... به همین دلیل، فرموده‌اند که زود استغفار کنید تا به این دام ابلیس گرفتار نشوید.

چرا تبیین لازم است؟ چون انسان موجود مکّار، توجیه‌گر و مجادله‌کننده‌ای است و از زیر حرف حق، در می‌رود. پس اگر دیدی طرف شما نمی‌پذیرد و زیر بار نمی‌رود، یک‌بار دیگر بگو، از یک زاویۀ دیگر بگو...

چرا جهاد تبیین لازم می‌شود؟ به‌خاطر توجیه‌گری انسان. خدا نکند یک راه غلطی را یک کسی انتخاب بکند، دیگر نمی‌شود با او حرف زد؛ خیلی سخت می‌شود.

این ویژگی‌ها دربارۀ یک انسان بود؛ دربارۀ جامعه هم همین‌طور است! حضرت زهرا(س) یک ویژگی روانشناختی از جامعۀ مدینه اعلام کرد و فرمود: «مَعَاشِرَ الْمُسْلِمِینَ الْمُسْرِعَةَ إِلَى قِیلِ الْبَاطِلِ» ای مردمی که حرف غلط را زودتر می‌پذیرید.

الآن اگر یک شایعه علیه نظام جمهوری اسلامی و علیه آدم‌های خوب درست بشود، هزار برابر پخش می‌شود تا یک حرف خوب! حرف خوب، زیاد پخش نمی‌شود و زیاد کسی آن را فوروارد نمی‌کند، باید خودت را بکُشی تا یک حرفِ درست، برود و بین مردم بچرخد. اما سخن باطل، راحت می‌چرخد و پخش می‌شود.

منظور از «قیل باطل» فقط حرف دروغ نیست، فقط شایعه و تهمت نیست، قیل باطل ممکن است سخن درستِ نابجا باشد؛ سخنی که باطل است بیشتر می‌چرخد.

اصلاً برخی روزنامه‌نگارها هنرشان تولید «قیل باطل» برای تیترها است. می‌گوید این‌طوری بیشتر خوانده می‌شود. چرا؟ چون مردم دنبال حرف غلط هستند.

ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که در جامعۀ بشری، به‌طور طبیعی سخن باطل بیشتر به مردم می‌چسبد. در چنین شرایطی شما اگر بخواهی سخن حق بگویی، معلوم است که باید جهاد کنی! اما کسی که سخن باطل تولید می‌کند، لازم نیست زیاد زحمت بکشد و جهاد کند.

برای تبیین حق، جهاد لازم است، اما برای انداختن یک حرف مُفت، جهاد لازم نیست و زحمتی ندارد تازه پول هم گیرت می‌آید؛ راحت فالوورهایت زیاد می‌شوند! پس عامل دوم پیچیدگی انسان، بیماریهای روحی انسان و ضعف‌های جامعه است که باعث می‌شود انسان به جهاد تبیین نیاز پیدا کند.

اگر یک جامعه‌ای، زیر بار حرف حق نرفت چه‌کار باید کرد؟ اگر مردم اصلاً نپذیرفتند و دیگر نشد حرف بزنی، چه؟ این‌جاست که فاطمۀ زهرا(س) و امام‌حسین(ع) فدا می‌شوند و روضه‌ها شکل می‌گیرد. یعنی شما می‌توانید سخن حق را قبول نکنید ولی نمی‌توانید اثر خون ما را ضایع کنید، چون خدا قول داده که خون شهید ضایع نشود. «وَ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمالَهُمْ»

علیرضا پناهیان- ۱۴۰۱/۳/۳
صوت: @Panahian_mp3
متن کامل:
Panahian.ir/post/7334

@Panahian_text
2.7K views09:52
باز کردن / نظر دهید
2022-05-25 18:13:15 اصلاً چرا تبیین لازم است؟ چون مسیر هدایت، پیچیدگی دارد
پیچیده‌ترین بخشی که نیاز به تبیین دارد، عرصۀ سیاسی است که محلّ مظلومیت اولیاء خداست

#جهاد_تبیین –حرم حضرت معصومه(س) - ج۲

دین‌داری یعنی حلّ معما؛ بدون تفکر و صرفاً با یادگیری عقاید و احکام، پیچیدگی دین مشخص نمی‌شود

بعد از تبیینِ دین «تفکر» لازم است؛ حتی تبیین پیامبر(ص) هم جای تفکرِ مردم را نمی‌گیرد

دشمنانِ ما از پیچیدگی‌ و ابهامی که در تطبیق‌ِ دین بر جزئیات زندگی هست، سوءاستفاده می‌کنند

____
اساساً چرا «تبیین» لازم است؟ چون قرآن و مفاهیم دینی و پیداکردن راه هدایت، یک‌مقدار پیچیدگی دارد و ما در زندگی فردی و اجتماعی، می‌توانیم خودمان را در پیداکردنِ راه هدایت، فریب بدهیم و دیگران هم می‌توانند ما را فریب بدهند.

ما در جامعۀ خودمان، این پیچیدگی را خوب جا نینداخته‌ایم و حتی گاهی برعکسِ آن را گفته‌ایم؛ یعنی گفته‌ایم که راه، کاملاً واضح و روشن است. البته به یک معنا راه، روشن است اما بعد از تفکر، بعد از تقوا، و قدرت تشخیصی که خدا عنایت می‌کند که نامش «فرقان» است.

صرفاً با یادگیری اصول عقاید و احکام و یک‌سلسله دانایی‌ها، راه برای کسی مشخص نمی‌شود؛ نه در زندگی فردی و نه اجتماعی. بلکه اگر کسی اطلاعات دینی داشته باشد اما نخواهد تفکر کند، چه‌بسا پیچیدگی‌های این راه، برای او بیشتر بشود و اطلاعاتش موجب گمراهی بیشترش بشود.

خداوند می‌فرماید «وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» یعنی ما قرآن را نازل کردیم، اما تبیینِ پیامبر هم لازم است. اینجا دو مرحله دارد: مرحلۀ اول «لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ» یعنی پیامبر باید برای مردم تبیین کند. مرحلۀ دوم «لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» یعنی مردم باید بعد از تبیین پیامبر، تفکر کنند.

بدون تفکر، حتی با تبیین پیامبر(ص) هم به‌جایی نمی‌شود رسید. حتی اگر در محضر ائمۀ هدی هم باشید، این‌طور نیست که هر روز صبح، از امام معصوم بپرسید «آقا امروز من چه‌کار کنم؟» ایشان هم دقیقاً همه‌چیز را بگوید و شما این دستورها را فهرست کنی و از صبح تا شب دانه‌دانه انجام بدهی! اصلاً دین ، این سبکی نیست.

اولیاء خدا در مسائل فردی و اجتماعی، هیچ‌وقت بنا نداشتند تمام جزئیات را به‌همه بگویند. بلکه انتظار داشتند مردم، خودشان بفهمند و گاهی به مردم اجازۀ اشتباه‌کردن می‌دادند. پس چون همه‌چیز کاملاً واضح و روشن نیست، ما باید در مقام عمل، در مقام تشخیص مصداق و در مقام تشخیص اولویت، تفکر کنیم.

دشمنان ما از پیچیدگی‌های زندگی و ابهامی که در دین هست، در مقام تطبیق‌دادنِ دین بر جزئیات زندگی سوءاستفاده می‌کنند. اصلاً همیشه دین‌داری کردن در زندگی فردی و اجتماعی یعنی حلّ معما. معما هم یک سؤال ساده نیست و فکر می‌خواهد، چون پیچیدگی‌ دارد و یک فریبی در آن هست.

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «يَبْتَلِي خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا يَجْهَلُونَ أَصْلَه‏» خدا در موضوعاتی امتحان می‌گیرد که یک جهلی برای ما وجود دارد. همین جهل و بی‌خبری، جزئی از ماجرای امتحان الهی است. پیشنهاد می‌کنم به عنوان یک تاکتیکِ ضدّ عملیات روانی دشمن، هرجا خواستید کار تبیینی کنید، اول همین روایت را به مردم یاد بدهید: خدا از چیزهایی امتحان می‌گیرد که انسان یک بخش‌هایی از آن را نمی‌داند.

در امتحان‌ها معمولاً برخی سؤال‌ها طوری پرسیده می‌شود که شما جواب غلط را انتخاب کنید؛ امتحانات الهی هم گاهی این‌گونه است. گاهی خدا طوری فضا را پیچیده قرار می‌دهد که آدم‌ها بتوانند از این پیچیدگی‌ها سوءاستفاده کنند.

اگر خدا کسی را ناسالم و نالایق ببیند، او را به اشتباه می‌اندازد. مثلاً شما از سرِ رفیق‌بازی، یک کسی را-که آدم لایقی نیست- به‌زور متقاعد کرده‌ای و به مسجد آورده‌ای، درست در همان شب، خدا کاری می‌کند که مثلاً کفش‌هایش گُم بشود یا دزدیده شود، او هم می‌گوید «این مسجد شما دزدبازار است! من دیگر نمی‌آیم!»

هم در عرصۀ زندگی فردی نیاز به تبیین و تفکر داریم هم در زندگی اجتماعی. اما به زندگی اجتماعی که می‌رسیم اوضاع پیچیده‌تر می‌شود، به زندگی سیاسی که می‌رسیم خیلی‌خیلی پیچیده‌تر می‌شود؛ اینجا محلّ مظلومیت اولیاء خداست.

پیچیده‌ترین بخشی که به تبیین نیاز دارد عرصۀ سیاسی است. خیلی از اوقات، اشتباه در عرصۀ زندگی اجتماعی، جبران‌پذیر نیست. مثلاً اگر به‌خاطر حرف بعضی از اشخاص، موشک‌های خودمان را از دست داده بودیم، الآن چه وضعیتی داشتیم؟ آن اشتباه دیگر جبران‌پذیر نبود، چون نابود شده بودیم! این مسائل، نیاز به تبیین دارد.

علیرضا پناهیان- ۱۴۰۱/۲/۲۷
صوت: @Panahian_mp3
متن کامل:
Panahian.ir/post/7309

@Panahian_text
4.0K views15:13
باز کردن / نظر دهید