به جدایی فکر میکنم روایت ارسالی از کرج ازدواج کردن را دست کم | کارزار منع خشونت خانوادگی
به جدایی فکر میکنم روایت ارسالی از کرج ازدواج کردن را دست کم گرفتم ، یعنی اوایل خودم را آماده کرده بودم تا با کسی ازدواج کنم که حداقل 80درصد خصوصیات مد نظرم دا داشته باشد. اما همیشه انطور که بخواهیم پبش نمیرود. گاهی با یک ازدواج اشتباه باید روی تمام آرزوها و رویاهیت خط بکشی و این بدترین آزار در زندگیست. همسرم مرا کتک نمیزند ، هرگز این کار را نمیکند. اما همین که مرا مجبور کند مطابق خواسته هایش رفتار کنم دردناکترین آزار است. من برای رهایی از مشکلات خانوادگی ازدواج کردم تا رهایی یابم اما متاسفانه وارد زندانی شدم که برای رهایی از آن به خانه ای میرم و ارام میشوم که روزی برای رهایی از انجا تن ازدواج دادم. من هدفم آزادی و اشتغال و آموزش و سفر بود و متاسفانه برای ماندن در این زندگی راهی جز تبدیل شدن به تعریف کدبانوی آفتاب ندیده که بوی غذا میدهد و شبها همخوابی مهربان و دلسوز باشد ندارم . به جدایی فکر میکنم.