Get Mystery Box with random crypto!

‍ مشروطه غيرمترقبه مشروطیت، به عنوان نظریهٔ سیاسی -حقوقی حک | فلسفه و ادبیات

‍ مشروطه غيرمترقبه

مشروطیت، به عنوان نظریهٔ سیاسی -حقوقی حکومت قانون، نظریه‌‌ای بسیار کهن در تاریخ اندیشهٔ سیاسی است. اگرچه افلاطون، در رسالهٔ جمهور، که عالی‌ترین بیان فلسفهٔ سیاسی اوست، بهترین شیوهٔ فرمانروایی را نظامی دانسته که در آن فیلسوفی ریاست شهر را بر عهده داشته باشد، اما او نیز در رساله‌های دیگری، در شرایطی که امکان فرمانروایی فیلسوفی فراهم نباشد، حکومت قانون را بهترین شیوهٔ فرمانروایی دانسته است. نخستین فیلسوف دوران باستان که به تصریح برتری قانون بر فرمانروایی آدمی را بیان کرد، و توضیح داد که هر آدمی می‌تواند دستخوش هواهای نفسانی باشد، اما تنها قانون است که پیوسته فارغ از هواهای نفسانی است، ارسطو بود و، به این اعتبار، می‌توان او را نخستین نظریه پرداز حکومت قانون، یعنی مشروطیت نظام‌های فرمانروایی، دانست. در فاصلهٔ زوال شهرهای یونانی و پایان عصر زرین فلسفهٔ سیاسی در آتن، اندیشهٔ سیاسی رمی، که سیسرون یکی از مهمترین نمایندگان آن بود، نقشی مهم در انتقال میراث یونانی به سده‌های میانه
ایفا کرد. ۱ دوره‌‌ای از تاریخ اندیشه، در اروپا، که از دیدگاه تدوین مبانی الهیاتی نظریهٔ مشروطه خواهی اهمیت بسیاری دارد، سده‌های قرون وسطای متأخر است که در آن بحثی دربارهٔ حدود مرجعیت پاپ و شورای کلیسا درگرفت و اجتهادهای جدیدی را در الهیات سیاسی به دنبال داشت که از آن پس مبنایی برای نظریهٔ مشروطه خواهی قرار گرفت. ۲ از نظر تاریخ اندیشهٔ مشروطه خواهی تحولات الهیات مسیحی در قرون وسطای متأخر اهمیت ویژه‌‌ای داشت و، در همین دوره بود که، به دو دلیل، اصطلاح مشروطیت وارد واژگان اندیشهٔ سیاسی شد. تحول آتی نظریهٔ مشروطه خواهی، و دگرگونی‌های مشروطه خواهانه در نظام‌های سیاسی باختری، تاریخی طولانی دارد که در زبان فارسی نوشته‌‌ای دربارهٔ آن وجود ندارد و هیچ یک از منابع اساسی نظریهٔ مشروطیت نیز به فارسی ترجمه نشده است. ۳… در ایران، یکی از علل اینکه تاریخ نویسی مشروطه توجهی به جنبه‌های تطبیقی نظام‌های مشروطه و جایگاه مشروطیت ایران در این مطالعات تطبیقی نکرده این است که، بر حسب معمول، خاستگاه اندیشهٔ مشروطه خواهی را در برخی رخدادهای تاریخی چند سال پیش از پیروزی جنبش مشروطه خواهی، مانند به فلک بستن بازرگانی که قند و شکر را احتکار کرده بود، بستن بازار تهران و… می‌دانند. اگر نتایج دیدگاه‌های بیشتر تاریخ نویسان مشروطیت ایران را دنبال کنیم باید این نظر را نیز بپذیریم که مشروطیت حادثه‌‌ای غیرمترقبه بود و مشروطه خواهان حتی تا زمانی که در سفارت انگلستان در قلهک بست نشستند، به واقع، نمی‌دانستند چه می‌خواهند… حتی اگر بتوان برای واقعی بودن چنین داستان‌هایی سندی درست عرضه کرد، با این همه، این گونه سندها تاریخ نویسی را به کار نمی‌آید… چنانکه در جای دیگر به تفصیل نشان داده‌‌ام، فکر تمایز «دولت» و «حکومت» سابقه‌‌ای کمابیش دویست ساله در میان نخبگان سیاسی ایران دارد… به نظر من، با توجه به آنچه از بحث‌های نخبگان سیاسی دارالسلطنهٔ تبریز می‌دانیم، به گونه‌‌ای که من کوشش کرده‌‌ام آن‌ها را بازسازی کنم، باید آغاز فکر مشروطه خواهی در ایران را دست کم هشت دهه به عقب برگردانیم… منظور من، به هیچ وجه، این نیست که، با این توضیح مشروطیت ایران را به نظام مشروطیت انگلستان ربط دهیم، بلکه برعکس می‌خواهم بگویم که نخبگان ایرانی نیز از همان آغاز آشنایی با نظام‌های مشروطه به عقلائی بودن آن، به عنوان نظام سیاسی مطلوب، اما به قدر طاقت بشری، پی بردند و آن را کشف کردند، زیرا بنای عقلا حکم می‌کند که ریاست امور عمومی کشور مشروط به نظام قانون باشد و یک نفر نتواند مانند خودکامه‌‌ای به همگنان فرمان راند

#ملت_دولت_و_حکومت_قانون،
صفحه 175 تا 179