زندگیِ آکادمیسینها به ندرت جالب است. البته که سفر میکنند، | فلسفه
زندگیِ آکادمیسینها به ندرت جالب است. البته که سفر میکنند، ولی سفرشان را در هوای داغ انجام میدهند، با شرکت در چیزهایی مثل کنفرانسها و بحثها، با حرف زدن و حرف زدن... روشنفکران به طور حیرتانگیزی صاحبنظرند، آنها دربارهی همه چیز نظر میدهند.
من روشنفکر نیستم، چون قادر نیستم نظراتی چنین بدهم، چراکه انبوهی از نظرات برای ارائه ندارم. آنچه میدانم صرفاً از خلالِ چیزی است که در همان موقع مشغولِ کار کردن روی آن هستم، و اگر بخواهم چند سال بعد به آن برگردم، مجبورم دوباره آن را بیاموزم. چه خوب است نقطهنظری دربارهی هر چیز نداشته باشیم.
امروزه ما نه از فقدان یا کمبودِ ارتباطات، بلکه از نیروهایی رنج میبریم که ما را مجبور به گفتنِ مسائلی میکنند که حقیقتاً چیز زیادی برای گفتن دربارهی آنها نداریم.
سفر کردن یعنی جایی دیگر رفتن، چیزی آنجا گفتن، سپس برگشتن و چیزی اینجا گفتن: تا وقتی که دیگر برنگردیم و در جایِ دیگر سکنی گزینیم. بدین جهت من چندان اهل مسافرت نیستم؛ زیادی نقلِ مکان کردن، شدن را خفه میکند. جملهای از توینبی واقعاً تکانم داد: «کوچگران کسانی نیستند که نقلِ مکان میکنند؛ آنان کوچگر میشوند چون از ناپدید شدن سر باز میزنند».