Get Mystery Box with random crypto!

'حلقه قفقاز' و تاریخ مفهومی جامعه شناسی در ایران / بخش دوم | جامعه شناسی مردم

"حلقه قفقاز" و تاریخ مفهومی جامعه شناسی در ایران / بخش دوم

سیدجواد میری

اگر تاریخ "ظهور" مفاهیم و ایده های جامعه شناسی را از این مسیر دنبال کنیم نه تنها چشم انداز دیگری پیش روی ما باز خواهد شد بل سنخ جامعه شناسی جامعه شناسان نیز متفاوت خواهد بود و آنها صرفاً ابزار تکنوکراتها و دولت نخواهند بود بل به عنوان "نیروی تغییر" در معادلات اجتماعی مطرح خواهند گشت.

این سنت اجتماعی جامعه شناسی که برآمده از "کف جامعه" بود به واسطه حضور در جنبش های کارگری و تماس مستقیم با تحولات طبقاتی در قفقاز و ورود سالانه بیش از سیصد هزار ایرانی در سال های ۱۸۷۰ میلادی (۱۲۶۰ شمسی) تا پیروزی انقلاب مشروطه در ۱۹۱۱ و حضور بسیاری از ایرانیان در "انقلاب ۱۹۱۷" روسیه تاثیرات چشمگیری در آفرینش و ابداع مفاهیم جامعه شناختی در جامعه ایران داشت که سالها پیش از دوران تاسیس جامعه شناسی به ظهور تخیل جامعه شناختی یاری رسانده بود و کاملاً از دید تاریخنگاران جامعه شناسی تاسیسی به دور مانده است.

یکی از جریانهای مهم در تکوین مفاهیم جامعه شناسی در ایران "شاهزادگان سرخ قجری" می باشند که به صورت جدی در "نقل و انتقال" و "پیوند زدن" مفاهیم جدید جامعه شناختی نقش بنیادین داشتند و یکی از آنها عبدالصمد عدل قاجار کامبخش است که نگاهی به آثارش نشان می دهد که او یکی از پیشگامان تخیل جامعه شناسی در ایران می باشد و تاکنون هیچ نامی از او در کتب تاریخ جامعه شناسی برده نشده است. دو اثر او با عناوین "سوسیال دموکراسی انقلابی در انقلاب مشروطیت" و "نظری به جنبش کارگری و کمونیستی در ایران: مجموعه مقالات" چشم اندازی بی بدیل در باب مفاهیم جامعه شناسی که در تاریخنگاری تاسیسی کاملاً محذوف گشته است، پیش روی ما می گشاید.

به عبارت دیگر، با بازخوانی روایت کامبخش "حلقه قفقاز" و سنت سن پطرزبورگ و نسبت آن با آلمان قرن نوزدهم و نقش ایرانیانی که در این شاهراه بین سال های ۱۲۶۰ الی ۱۳۲۰ در رفت و آمد بودند تا حدودی مشخص می شود و آنگاه می توان فهم دقیق تری از تاریخ جامعه شناسی در ایران پیدا کرد.

البته نباید چنین پنداشت که کامبخش تنها یک فرد بود و ما تلاشمان این است که او را برجسته کنیم بل او بخشی از یک جریان بزرگتر است که ریشه در آذربایجان و گیلان داشت و از طریق حلقه قفقاز به روسیه وصل می شد.
اما با تاسیس دانشگاه تهران و ابداع مفهوم علم الاجتماع و سیطره نگاه تاسیسی بر جامعه شناسی در ایران و ارتباط عمیق نگاه های غیر تاسیسی به احزاب سیاسی چپ و مشخصا حزب توده و ظهور قدرت استعماری شوروی در مرزهای ایران و تقریب پهلوی به قدرت استعماری آمریکا نوعی "خود-فراموشی نهادی" بر سنت تاریخنگاری جامعه شناسی مستولی شد که کما کان تداوم دارد و اینچنین پنداشته می شود که جامعه شناسی یک محصولی بود که یحیی مهدوی و غلامحسین صدیقی و برخی از پدران و بنیانگذاران از فرانسه به دانشگاه تهران و سپس موسسه تحقیقات اجتماعی به ارمغان آوردند.

البته در این بین به برخی از اروپاییان همانند هاوس هم احسان نراقی در کتاب تاریخچه تحقیقات اجتماعی اشاراتی داشته است ولی نگاه مفهومی در تاریخنگاری جامعه شناسی کاملا مفقود است و هیچ ردپایی از "حلقه قفقاز" و شاهزادگان سرخ قجری در صورتبندی تاریخنگاری جامعه شناسی در ایران به چشم نمی خورد.

نشانی ما در اینستاگرام
https://instagram.com/Popular_Sociology/

جامعه شناسی مردم
@Popular_Sociology