Get Mystery Box with random crypto!

غم نه یک اتفاق زمانی یا حالت انسانی است؛ که موجودی است جاندار | دکتر علی میرآقایی

غم نه یک اتفاق زمانی یا حالت انسانی است؛ که موجودی است جاندار که نفس می کشد و در کنار ما زندگی میکند. آنگاه که خسته از روزمرگی بر صندلی اتوبوس نشسته ایم، یا در کنار محبوب آرمیده ایم، یا در جمع شادِ همراهانِ یک دل رها شده ایم، یا پس از سرخوشی و سرمستی  میهمانی شبانه، پای ظرفشویی ایستاده ایم و بشقاب و لیوان ها را به کف آغشته ایم و شادمان، آهنگی را زمزمه می کنیم، غم می آید، آرام روی صندلی، لبه تخت، روی زمین، یا پشت میز آشپزخانه می نشیند، با شکیبی وصف ناشدنی به ما خیره می شود و آنقدر منتظر می ماند تا تیزیِ حضورش از حبابِ نازکِ انکارِ ما بگذرد.آنگاه، به آرامی برای هردویمان چای می ریزد و سیگاری روشن می کند. ما نمی‌خواهیم سهمی به غم بدهیم. با خودمان فکر می کنیم مگر چقدر در زندگیمان زمان داریم که سهمی از آن را به غم ببخشیم؟فکر می‌کنیم که نباید. نباید به غم اجازه بدهیم که پیش بیاید و این گونه به ما نزدیک شود؛ هر لحظه، هرجا، بی‌محابا. اما هیچ کس به اندازه غم، سهم خودش را - به تمامی - از زندگی ما طلب نکرده است.

اما من با خودم می اندیشم که کاش شادی را در نیندازیم باغم. شادی، عدم غم نیست. شادی، کنار آمدن با غم است. دعوت کردن رسمی است از غم که بیاید با ما، باشند با ما، خودمانی شود، معاشرت کند. معرفی اش کنیم به دوستانمان: «دوستان غمِ من؛ غم ِ من دوستان». و بعد موسیقی گوش کنیم، بگوییم، برقصیم، بخندیم و بنوشیم به سلامتی غم؛ این وفادارِ همیشگی. بعد ببریمش به خانه. بیاید با ما خیره شود در آینه، بخندد و مسواک بزند. برود جایش را بیاندازد، آرام و نجیب شب بخیر بگوید. صبح که چشم باز میکنیم، یادمان بیاید تنها نیستیم و لبخند بزنیم. چون غم - و تنها غم - است که ما را تنها نمی گذارد.

دیدی که مرا هیچکسی یاد نکرد
 جز غم؟
 که هزار آفرین بر غم باد!


حسین وحدانی

🇨hannel  ➣ @psy_nuora