Get Mystery Box with random crypto!

ضعیف‌کُشی (سؤالات ِ عوامانه‌ی یک اقتصادناخوانده‌ از مدافعان | راهیانه

ضعیف‌کُشی
(سؤالات ِ عوامانه‌ی یک اقتصادناخوانده‌ از مدافعان «دانشگاهی» گرانی‌ها)
[بخش دوم و پایانی]

4- اصلاً قبول! چرا با همین وضعیت ِ فعلی، خصوصی‌سازی ِ واقعی انجام نمی‌شود تا نه آقازاده‌ها و مرتبط‌ها و پارتی‌دارها و قرارگاه‌های فلان و بهمان پروژه‌های بزرگ را قورت ندهند و با ایجاد اشتغال نه برای شرکت‌های خصولتی، که برای شرکت‌های خصوصی واقعی و کارآفرینان، لااقل دخل جامعه بیشتر شود و مردم کار و اشتغال داشته‌باشند؟ خواهید گفت: اینکه عالی است، اما گوش حاکمان به این حرف‌ها بدهکار نیست.

5- عزیزان! اصلاً این‌ها هیچ، لااقل چرا نظام ِ بیمه‌ی تأمین اجتماعی و سایر بیمه‌ها و سیاست‌های حمایتی و آموزش رایگان از مدرسه تا دانشگاه برای اقشار ضعیف تقویت نمی‌شود تا در این شرایط، مردم پول دوا و درمان و آموزش فرزندان‌شان را ندهند؟ چرا تأمین اجتماعی عملاً ورشکسته است و بزرگترین بدهکارش همچنان دولت‌ و حاکمیت است؟ چرا هر روز قانون جدیدی برای خوردن از پول کارگر بیچاره در صندوق تأمین اجتماعی تصویب می‌شود؟ خواهید گفت: اینها که عالی است، اما انجام نمی‌شود.

6- باشد، اصلاً اینها هم هیچ، لااقل مالیات گرفتن مضاعف و فشار را از اقشار ِ بالاتر جامعه و وکیل و وزیر و آقازاده‌ها و اساتید دانشگاه و پزشکان ِ با درآمد میلیاردی و کارخانه‌داران و دلال‌ها و صادرکننده و واردکننده‌های کلان و بازاری‌ها شروع کنید! به افزایش حقوقهای مکرر و مالیات ندادنهای بخشی از این اقشار اعتراض کنید. شفافیت مالی به وجود بیاورید تا به جای معلم ِ با چند میلیون حقوق و کارمند و کارگر ِ زیر خط فقر، آنها در اولویت ِ تأمین این کسری منابع قرار بگیرند. اما این کار را هم نمی‌کنید. چرا؟ چون خودتان از همین اقشار هستید. چون دوست و همکار و خانواده و اطرافیان‌تان هستند. چون صدا دارند. چون دسترسی و سازماندهی و صنف و اعتبار و زبان ِ نوشتن و اعتراض و منزلت اجتماعی بالا دارند. چون داد و فریاد فلان دکتر و فلان بازاری و فلان استاد دانشگاه شنیده می‌شود اما صدای ناله‌ی ساندویچی منیریه و بقال اسلامشهر و رفتگر دهدشتی و کارگر همدانی و معلم مریوانی به هیچ‌کجا نمی‌رسد.

پس چه می‌ماند؟ دیوار ِ چی کسی از همه کوتاه‌تر است؟ همین مردم. همین بی‌صدا مانده‌ها. همین‌ها که با بزن و بکوب در خیابان و کلمات ِ انگلیسی و پیچیده در جلسات ِ رسمی، می‌شود خفه‌شان کرد. همان‌ها که جزو آدم نیستند. اصلاً همه‌ی این کارها را هم کردید، نان ِ ما هم بریده‌شد، کی، چه زمانی، در چه مرحله‌ای ما ثمره‌ی این سیاست‌های شما را خواهیم دید؟ کی بچه‌های ما، زندگی آسان‌تری خواهند داشت؟ کی این گرانی‌ها، برای ما هم فایده‌ای دارد؟ چه تاریخی؟ خواهید گفت: دست ِ ما نیست. هر وقت این سیاست‌ها «کامل» اجرا شود. و کی کامل اجرا می‌شود؟ وقت ِ گل نی. هیچ وقت!

می‌دانید جناب طبیبیان و سرزعیم، ما آدم‌های عوام و بیسواد و اقتصادناخوانده، برای این کار ِ شما اصطلاحی داریم: «ضعیف‌کشی». و شما و دوستان‌تان، "نظریه‌پردازان ِ ضعیف‌کُشی" هستید.

پانوشت: برای آنکه ببینید ما «عوام ِبیصدا»، می‌دانیم "چرا" بی‌صدا مانده‌ایم، کتاب ِ «نظام ِ نااجتماعی» دکتر یاسر باقری را مطالعه بفرمایید.

ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه|@raahiane
#نخبگان_علیه_جامعه|#ضعیف_کشی